راه درمان عجب و خودپسندی از نظر احادیث

فارسی 3533 نمایش |

عجب به خودى خود از گناهان کبیره است و ایمان و اعمال انسان را به باد داده و فاسد مى کند و ریشه بسیارى از گناهان است و در هر دلى ریشه کند آدمى را به کفر و شرک و حتى بالاتر از آن ها مى کشاند. عجب و خودپسندى از حب نفس پیدا مى شود چون آدمى به صورت ذاتى خودخواه است و ریشه تمام خطاهاى انسانى و رذایل اخلاقى حب نفس است. راه درمان عجب در درجه اول تقواست. اگر انسان متقی باشد، روشن بین تر است. زیرا تقوا صفای روح می آورد؛ تقوا آن تیرگیهایی را که باعث می شود انسان از روشن بینی هایی که مخصوص خود اوست استفاده نکند، از بین می برد. شما اگر نسبت به موضوعی تعصب بورزید نمی توانید آن را آن طوری که هست بگیرید. تقوا گرد و غبار تعصب را پاک می کند، کینه توزی را فرو می نشاند، در نتیجه عقل، آزاد فکر می کند. چرا تقوا بینش را می افزاید؟ زیرا تقوا که آمد، طمع نیست، عجب نیست، هوا و هوس نیست، گرد و غبار نیست، روشنایی است. تقوا صفاست، صاف بودن فضای روح است. تقوا راه درمان بسیاری از رذایل اخلاقی می باشد.
پیامبر خدا در توصیف خردمند می فرماید: «یستکثر قلیل الخیر من غیره، ویستقل کثیرالخیر من نفسه؛ اندک خوبى دیگران را زیاد می بیند و خوبی هاى بسیار خود را اندک می شمارد».
امام باقر (ع) می فرماید: «استقلل من نفسک کثیر الطاعة لله؛ إزراء على النفس وتعرضا للعفو؛ هر چند نفست بسیار طاعت خدا کند، باز آن را کم شمار تا بدین وسیله نفس را زبون سازى و خود را در معرض عفو (خدا) قرار دهى».
امام صادق (ع) می فرماید: «قال إبلیس -لعنة الله علیه- لجنوده: إذا استمکنت من ابن آدم فی ثلاث لم ابال ما عمل؛ فإنه غیر مقبول منه: إذا استکثر عمله، ونسی ذنبه، ودخله العجب؛ ابلیس -لعنت خدا بر او باد- به لشکریانش گفت: اگر در سه کار، بر فرزند آدم چیره آیم، دیگر باکى ندارم که چه کارى بکند؛ زیرا پذیرفته نمی شود: هرگاه عملش را زیاد شمارد و گناهش را از یاد برد و خودپسند شود».
امام على (ع) میفرماید: «ما لابن آدم والعجب؟! وأوله نطفة مذرة، وآخره جیفة قذرة، وهو بین ذلک یحمل العذرة؟!؛ آدمیزاد را چه به خودپسندى؟ آغازش نطفه اى گندیده است و فرجامش مردارى پلید و او در این میان، انبان کثافت است».
امام باقر (ع) می فرماید: «سد سبیل العجب بمعرفة النفس؛ راه خودپسندى را با خودشناسى ببند».
امام صادق (ع) می فرماید: «إن کان الممر على الصراط حقا فالعجب لماذا ؟!؛ اگر گذشتن از صراط حقیقت دارد، پس خودپسندى براى چه»؟

منـابـع

مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 3- صفحه 18 و 19

محمد محمدی ری شهری- میزان الحکمه- جلد 7- صفحه 3448

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد