تقسیم خمس به شش سهم در فقه شیعه
فارسی 4812 نمایش | وقتی که 5/1 درآمد یک شخص به عنوان خمس دریافت می شود در اینکه این 5/1 باید به سهامی تقسیم شود، بین شیعه و سنی اختلافی نیست. ولی شیعه می گوید شش قسمت می شود و سنی می گوید پنج قسمت. می رویم سراغ آیه قرآن. ببینیم قرآن گفته شش سهم یا پنج سهم؟ می بینیم قرآن گفته: «فان لله خمسه و للرسول و لذی القربی و الیتامی و المساکین و ان السبیل»؛ (انفال/آیه 41)؛ «یک پنجم آن برای خدا و پیامبر و از آن خویشاوندان و یتیمان و تنگدستان و در راه ماندگان، قرآن تصریح می کند که شش دسته اند». چرا اهل تسنن می گویند پنج سهم بشود؟ آنها می گویند خمس که 5/1 اصل درآمد است پنج قسمت می شود که قهرا هر یک از سهام پنجگانه 25/1 می شود ولی اهل تشیع می گویند خمس شش قسمت می شود که قهرا هر سهم 30/1 خواهد شد. چطور اهل سنت با وجود یک دلیل واضح و روشن، برخلاف آیه صریح قرآن گفته اند خمس باید پنج قسمت بشود؟ آنها دلیلی می آورند که ما باید بررسی کنیم ببینیم درست است یا نه؟
از آن شش تا یکی خدا بود. می گویند معنی ندارد که خدا سهمی ببرد و یک سهم را به خدا بدهیم. مگر خدا می خواهد مال مصرف کند؟ به پیغمبر (ص) بدهیم درست است زیرا بشر است و احتیاج دارد. سایرین هم همین طورند. می گوییم پس چرا خدا را ذکر کرده؟ خدا نام خودش را در این جا همراه دیگران کرده، برای احترام آنها، و الا خدا که سهم نمی برد. ذکر نام خدا تشریفی است و پنج تای دیگر حقیقی. شیعه جواب می دهد: غنائم میدان جنگ گاهی آن قدر زیاد است مثل غنائم ایران برای اعراب و آن قدر اشیاء نفیس و سیم و زر دارد که یک فرد نمی داند چگونه خرجشان کند، سر به میلیونها و میلیاردها می زند، مثل غنائم جنگهای صدر اسلام. در این صورت آیا درست است که 25/1 از همه آنها به شخص پیغمبر تعلق بگیرد و به هر یک از ذی القربی (خویشاوندان) و یتیم ها و مسکین ها و ابن السبیل ها (در راه ماندگان)، پس پیغمبر (ص) این همه را برای شخص خودش اختصاص داد؟ همانطور که ممکن نیست بگوییم خدا یک مصرف است، همچنین ممکن نیست بگوییم پیغمبر (ص) یک مصرف است به این معنی که تمام این سهم مال شخص پیامبر (ص) باشد و برای او خرج شود. پیغمبر (ص) که از همه مردم فقیرانه تر زندگی می کرد. حتی در مورد ذی القربی (خویشاوندان)، هم اینطور است. سهمی به نام خدا، سهمی به نام پیغمبر (ص) و سهمی به نام ذی القربی، در واقع به یک معنی همه اش تشریفاتی است. تمام اینها در زمان پیغمبر (ص)، در اختیار پیغمبر (ص)، در زمان امام در اختیار امام، و در نبودن امام در اختیار نایب امام قرار می گیرد نه برای اینکه صرف شخص خودش بکند به عنوان اینکه پیغمبر (ص) یا امام و یا جانشین آنها و ولی امر مسلمین است، بلکه به این عنوان می گیرد که صرف مصالح عالیه مسلمین بکند. ما می گوییم اگر پیغمبر (ص) برای خودش مصرف بکند اشکال دارد. او این قدر احتیاج ندارد. یک سهم به نام خدا، یک سهم به نام پیغمبر (ص) و یک سهم به نام ذی القربی، اما خرج چه بشود؟ خرج مصالح عالیه و کلیه مسلمین، و در اختیار ولی امر مسلمین هم هست. همان شش سهم درست است نه پنج سهم.
منـابـع
مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 3- صفحه 72-70، سطر 18-17
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها