عبدالله ابن وال تیمی

فارسی 7235 نمایش |

از رهبران معروف شیعه در کوفه و از فقهای عراق بود که در جریان نهضت حضرت حسین بن علی (ع) (امام سوم شیعیان) از تلاشگران و هواداران آن حضرت بود! وی از کسانی بود که در سال 6 هجری قمری، زمانی که از مخالفت حسین بن علی (ع) در بیعت با «یزیدبن معاویه» حاکم اموی، با خبر شدند اولین نامه را با سلیمان بن صرد خزاعی و حبیب بن مظاهر و عده ای از شیعیان کوفه، برای امام حسین (ع) نوشتند و آن حضرت را به کوفه دعوت کردند. متن نامه چنین بود: «بسم الله الرحمن الرحیم. از سلیمان بن صرد خزاعی و حبیب بن مظاهر و عبدالله بن وال (به نقلی وائل) و... به حسین بن علی (ع). یابن رسول الله، اینک که الحمدالله معاویه به هلاکت رسید و مسلمانان از شر او راحت شدند؛ ما امام و پیشوایی نداریم، به سوی ما توجه کن و به شهر ما قدم رنجه فرما شاید خداوند برکتی به ما رساند. ما با نعمان بن بشیر (حاکم کوفه) مخالف هستیم و او را امیر خود نمی دانیم و با او همکاری نمی کنیم و حتی در نماز او شرکت نمی کنیم، ما منتظر تشریف فرمایی شما هستیم و اگر خبر آمدن شما به ما رسد، او را از کوفه بیرون می کنیم.» این نامه را عبدالله بن وال به همراهی عبدالله بن مسمع همدانی، در نهایت سرعت و عجله به خدمت آن حضرت برده و تا روز (دهم رمضان) به مکه رساندند، لیکن عبدالله بن وال و جمعی دیگر از شیعیان توجه توفیق حضور در کربلا و همراهی با امام حسین را یافتند و پس از واقعه عاشورا خود را به شدت ملامت کرده و منتظر جبران خطای بزرگ خود بودند.
در آغاز دهه 70 هـ.ق، در زمان حکومت عبدالملک بن مروان (از خلفای بنی امیه) که شیعیان از فرصت هایی استفاده کرد و به دنبال تلاش های سال 61 هـ.ق، بعد از شهادت حسین بن علی (ع) و یارانش، جلساتی را تشکیل دادند. در این جلسات، بزرگان شیعه در کوفه مانند سلیمان بن صرد خزاعی و عبدالله بن وال و دیگران بودند که کار سازماندهی مردم را به عهده گرفتند. سخنرانی هایی کرده و تکیه کلام آنها، جبران ظلمی بود که در حق اهل بیت پیغمبر کرده و حسین بن علی (ع) را تنها گذاشته بودند و اکنون میخواستند با «توبه» و کشته شدن خویش، آن خطا را، جبران کنند. عبدالله بن وال در کنار ساماندهی این جلسات، مسئول کمک های مالی و مراجعه مردم بود. این جلسات به نهضت و جنبش توابین منجر شد. توابین در مخالفت با دشمنان امام حسین (ع) قیام کرده و با سپاه شام به جنگ پرداختند و میخواستند که حکومت را به اهل بیت پیغمبر، واگذار کنند. در این جنگ خونین، روز اول دشمن شکست خورد ولی چون نیروهای بسیار تازه نفس، به آنها ملحق شد روز سوم جنگ، دو فرمانده بزرگ آنان (سلیمان و مسیب بن نجبه) شهید شدند. عبدالله بن وال که قرار بود بعد از آن دو، فرمانده سپاه شود، مدتی بعد شهید شد. قاتل او در تعریفش گفت: «بعدها به من گفتند او از فقهای عراق و مفتی مردم بود که نماز و روزه بسیار به جا می آورد.»

منـابـع

شیخ عباس قمی- منتهی الامال

رسول جعفریان- تاریخ خلفا

محمدصادق نجمی- سخنان حسین بن علی از مدینه تا کربلا

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها