بررسی حقیقت اراده خداوند
فارسی 1842 نمایش |هنگامی که به جهان هستی نگاه کنیم می بینیم هر روز حوادثی در این عالم رخ می دهد، و هر موجود و پدیده ای تاریخچه ای دارد، بلکه جهان مجموعه ای از پدیده ها و حوادث است. در اینجا این سوال پیش می آید با اینکه خداوند عالم که علة العلل جمیع ممکنات است، قدیم و ازلی است پس چگونه هر موجود یا حادثه ای در مقطع خاصی از زمان رخ می دهد؟! پاسخ این سوال یک جمله است و آن اینکه خداوند فاعل مجبور نیست، بلکه «فاعل بالاراده و بالاختیار»است و اینکه کره زمین مثلا پنج میلیارد سال قبل از خورشید جدا شده، و یا موحودات زنده از چند صد میلیون سال قبل بر صفحه زمین ظاهر گشته اند، و یا نوع انسان در هزاران سال قبل قدم به عرصه هستی گذاشته همه به واسطه تعلق ارده خاص او است. دریک جمله: وجود بعضی از ممکنات و عدم وجود بعض دیگر، یا وجود آن در زمان خاصی نه قبل و بعد از آن (با اینکه قدرت خدا نسبت به همه یکسان است) دلیل بر وجود صفت دیگری غیر از قدرت برای ذات پاک او می باشد، و آن همان اراده و اختیار است.
حقیقت اراده خداوند چیست؟
شک نیست که اراده به مفهومی که در انسان وجود دارد در خداوند بزرگ راه ندارد زیرا انسان قبلا چیزی را تصور می کند (مثلا نوشیدن آب را) و بعد فوائد آن را در نظر می گیرد، و پس از تصدیق به فایده، شوق و اشتیاقی به انجام این کار در او پدیده می آید، و هنگامی که شوق به مرحله نهائی رسید فرمان به عضلات صادر می شود، و انسان به سوی انجام کار حرکت می کند. ولی می دانیم هیچیک از این مفاهیم (تصور و تصدیق و شوق و فرمان نفس، و حرکت عضلات) در مورد خداوند معنی ندارد، زیرا اینها همه اموری حادثند. پس اراده در او چیست؟ اینجاست که دانشمندان علم عقائد و فلاسفه اسلامی به سراغ مفهومی رفته اند که با وجود بسیط و خالی از هرگونه تغییر و تبدیل الهی سازگار باشد. اینها گفته اند اراده خداوند بر دو گونه است:
1- اراده ذاتی
2- اراده فعلی
1- «اراده ذاتی» خداوند همان علم به نظام اصلح در جهان آفرینش، و خیر و صلاح بندگان در احکام و قوانین شرع است. او می داند بهترین نظام برای عالم هستی چیست، و هر موجودی در چه مقطعی باید حادث گردد، این «علم» سرچشمه تحقق موجودات، و حدوث پدیده ها در زمان مختلف است. همچنین او می داند مصلحت بندگان از نظر قوانین و احکام در چیست؟ و روح قوانین و احکام همین علم او به مصالح و مفاسد است(دقت کنید).
2- «اراده فعلی» او عین ایجاد است و جزء صفات فعل شمرده می شود، بنابراین اراده او بر خلقت زمین و آسمان عین ایجاد آنها است، و اراده او بر وجوب نماز و تحریم دروغ عین واجب و حرام نمودن این دو است. کوتاه سخن اینکه اراده ذاتی خداوند عین «علم» و عین ذات او است.
اراده تکوینی و تشریعی
منظور از اراده تکوینی همانگونه که در بالا اشاره شد اراده ای است که سرچشمه وجود کائنات هستی موجودات است و یا به تعبیر دیگر عین ایجاد آنها می باشد. اما اراده تشریعی همان اراه ای که سرچشمه اوامر و نواهی الهی، و احکام و قوانین دینی است ، و به تعبیر دیگر عین این احکام و قوانین است. بررسی آیات قرآن نشان می دهد که واژه «اراده» در هر دو معنی به طور گسترده به کار رفته، در حالی که «مشیت» غالبا در مورد خلقت و آفرینش و تکوین است، و به طور نادر در مورد تشریع به کار رفته است، و این نشان می دهد که در ماده «مشیت» بیشتر مفهوم تکوین افتاده است.
اراده خدا در روایات اسلامی
از آنجا که در مسأله اراده خداوند گروه زیادی به اشتباه رفته اند، در اخبار اهل بیت(ع) توضیحات فراوان و بسیار آموزنده ای در این زمینه وارد شده، که به عنوان نمونه به چند روایت اشاره می کنیم:
1- در «توحید صدوق» و «عیون اخبار الرضا» از امام علی بن موسی الرضا(ع) نقل شده است که در پاسخ سوال از اراده خداوند و خلق فرمود: "الا راده من المخلوق الضمیر، ومایبد واله بعد ذلک من الفعل ، واما من اله عزوجل فارادته احداثه لاغیر ذلک لانه لایروی ولایهم ولایتفکر ،، وهذه الصفات منفیه عنه، وهی من صفات الخلق ، فاراده الله هی الفعل لاغیر ذلک ، یقول له کن فیکون بلا لفظ ولا نث بلسان ، ولا همه ولا تفکر ولاکیف لذلک ، کما انه بلا کیف" «اراده در مورد مخلوقات تصمیم درونی، و افعالی که بعد از آن ظاهر می شود می باشد، و اما در مورد خداوند متعال اراده او فقط به معنی ایجاد است، نه اندیشه می کند، و نه تصمیم می گیرد، و نه فکر می کند، و اینگونه صفات از او منتفی است، چه اینکه اینها همه از صفات خلق است (چون حادث است و دلیل بر نقصان) پس اراده خداوند همان فعل او است و نه غیر آن، می فرماید: موجود باش! بلافاصله موجود می شود، بدون احتیاج به لفظ و سخن گفتن به زبان، و تصمیم و تفکر، و اراده او هیچ کیفیتی ندارد، همان گونه که ذات پاکش نیز بدون کیفیت است.» این حدیث را مرحوم «کلینی» نیز در «اصول کافی» آورده است. روشن است که این حدیث اشاره به اراده فعلی خداوند است، ولی اراده ذاتی همانگونه که گفتیم علم به نظام احسن است.
2- در همان کتاب از امام علی بن موسی الرضا (ع) می خوانیم که فرمود: "المشیه والاراده من صفات الافعال فمن زعم ان الله تعالی لم یزل مریدا شائیا فلیس بموحد" «مشیت و اراده از صفات فعل است و کسی که گمان کند که خداوند متعال از ازل دارای اراده و مشیت بوده موحد نیست»! روشن است که این حدیث نیز ناظر به اراده فعلی است که در بالا مشروحا بیان شد، و اینکه «اراده ازلی» را نفی می کند، ناظر به سخن کسانی است که اراده را زائد بر ذات و ازلی می پنداشتند و مفهوم آن قائل شدن به دو یا چند وجود ازلی است، و این با توحید سازگاز نیست. اما اراده ذاتی که عین علم است و علم هم عین ذات خداوند می باشد عین توحید خواهد نه شرک (دقت کنید).
3- در کتاب کافی در حدثی از امام علی بن موسی الرضا (ع) چنین آمده است: "قال الله یا بن آدم بمشتی کنت انت الذی تشاء لنفسک ما تشاء وبقوتی ادیت فرائضی ، فمن الله، و ما اصابک من سیئه فمن نفسک" «خداوند می فرماید: ای فرزند آدم ! به سبب مشیت و اراده من تو می توانی آنچه را می خواهی برای خودت اراه کنی، و به سبب قوت من واجبات را انجام می دهی، و با نعمت من قدرت بر معصیت را یافته ای، چرا که من تو را شنوا، بینا و قوی قرار دادم، پس آنچه نیکی به تو می رسد از خدا است، و آنچه بدی به تو می رسد از خود تو است». این حدیث ناظر به اراده تکوینی خدا است که تعلق به اختیار و آزادی اراده انسان گرفته، و او را حاکم بر مقتدرات خویش ساخته، منتها گاه می شود که انسان سوء استفاده می کند، و نعمتهای خدا را در راه معصیت و نافرمانی او به کار می گیرد، و این از ناحیه خود است، اما آنجا که حسن استفاده می کند در حقیقت از یاری خداوند بهره گرفته است.
منـابـع
ناصر مکارم شیرازی- پیام قرآن - جلد 4- از صفحه 153 تا 157
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها