تقسیم بندی انسانها در عمل به حقایق دین در آیات قرآن

فارسی 1735 نمایش |

معارف دینی تا به مرحله‌ی عمل نرسد، در سعادت انسان تأثیری نخواهد داشت. هرچه می خواهید داشته باشید، درس بخوانید، کتاب بخوانید، حوزه‌های علمیه تشکیل بدهید، مدرس و مفسر باشید، خطیب باشید، هرچه می‌خواهید باشید، تا به مرحله‌ی عمل نرسد فایده ندارد. همه‌ی آنها "و هم لایسمعون" است زیرا  انسانها نسبت به حقایق دین پنج گروهند:

1- یک  گروهی اصلا حاضر نیستند حتی صدا را هم بشنوند. یعضی حتی بدشان می‌اید که به چهره‌ی یک روحانی نگاه کنند یا صدایش را بشنوند. قرآن در سوره ‌ی مبارکه ی نوح نقل می‌کند: 

وانی کلما دعوتهم لتغفرلهم جعلوا اصابعهم فی آذانهم واستغشوا ثیابهم و اصروا واستکبروا استکبارا؛ ( نوح/7)

حضرت نوح به خدا شکایت کرد، ناله‌اش از دست مردم بلند شد که خدایا! چه کنم؟ هرچه این مردم را دعوت می‌کنم که به راه بیایند تا آمرزیده شوند و به سعادت برسند انگشت ها در گوش‌هایشان می گذارند و گردن‌هایشان را در گریبان می‌کشند که مرا نبینند؛ نه چشمشان به صورت من بیفتد، نه صدایم به گوشان برسد. قرآن مجید درباره‌ی کفار همین را می ‌فرماید:

وقال الذین کفروا لا تسمعوا لهذا القرآن و الغوا فیه لعلکم تغلبون؛(فصلت /26)

وقتی پیغمبر قرآن می خواند، ابوجهل ها گفتند نشنوید، گوش نکنید، وقتی او قرآن می‌خواند سروصدا کنید تا صدایش در میان صداهای شما گم شود و شما غالب بشوید. اینها یک گروهند. اصلا از چهره‌ی یک راهنما و صدای او بدشان می‌آید.

2- گروه دوم می‌آیند و می‌شنوند، اما دل نمی دهند. اگر مجلس ترحیمی برای کسانشان پیش بیاید و ناچار شوند که بیایند و بنشینند، اصلا گوش نمی‌دهند و فقط صدا به گوششان می‌رشد. شاگرد حاضر در کلاس نیستند. در عین حال که نشسته اند دل نمی‌دهند.

و منهم من یستمع الیک حتی  إذا خرجوا من عندک قالوا للذین اوتوا العلم ما ذا قال آنفا؛ (محمد/16)

به پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله وسلم خطاب شده است که گروهی به مجلس تو می‌آیند و می‌شنوند و گوش می‌دهند اما به حرف‌های تو دل نمی‌دهند. وقتی بیرون می‌روند به دیگران می‌گویند این چه می‌گفت؟ با اینکه آمده، نشسته، گوش هم کرده ولی چون دل نداده است، وقتی می‌رود بیرون، می‌گوید این چه می‌گفت؟ این هم یک گروه.

3- گروه دیگری هستند که می‌شنوند و دل هم می‌دهند ولی تصمیم به عمل ندارند. اینان نمی‌خواهند کار بکنند. فقط می‌نشینند تا ثواب ببرند. مثلا فلان جا مجلس عزاداری یا مجلس تفسیر یا مجلس ختم انعام است. می‌گویند، برویم قدری ثواب ببریم. اکثر مردم اینگونه هستند. "قالوا سمعنا و هم یسمعون".

4- یک عده هم هستند که اصلا حس تشخیص را از دست داده اند. چنان تاریک شده اند که دیگر اصلا درک نمی‌کنند. درباره‌ی ایشان قرآن فرموده:

لهم قلوب لا یفقهون بها و لهم اعین لا یبصرون بها  و لهم آذان لا یسمعون بها اولئک کالانعام بل  هم اضل اولئک هم الغافلون؛(اعراف /179)

این گروه در وادی غفلت افتاده‌اند. دلشان سیاه و تیره شده. آیینه‌ی قلب آنها واقعا زنگار گرفته. دیگر هیچ ممکن نیست که بر آن قلب چیزی اثر کند. اینها مال جهنم هستند. پس دیندار واقعی کیست؟

5- دیندار واقعی آن کسی است که وصف او همین آیه ‌ای است که می ‌فرماید:

یا ایها الذین امنوا اطیعوا الله ورسوله  و لا تولوا وانتم  تسمعون؛

هم خوب گوش کنند، هم خوب دل بدهند، هم خوب بفهمند، هم خوب تصمیم بگیرند و هم خوب عمل کنند. اینها دینداران واقعی هستند. همان کسی که قرآن درباره‌شان فرموده است:

فلا وربک لا یومنون حتی یحکموک فیما شجر بینهم ثم یجدوا فی انفسهم حرجا مما قضیت ویسلموا تسلیما(نساء /65)

به خدایت قسم اینها مومن محسوب نمی‌شوند تا اینکه تو را حاکم بر تمام شئون زندگی خود بدانند. بعد وقتی حکمی صادر کردی، نه تنها مخالفت نمی کنند بلکه قلبا هم رضا می ‌دهند. ناراحت نمی‌شوند. این گروه  تسلیم محض تو هستند. اینها دیندار واقعی و قرآنی هستند.

در این باره روایتی از امیرالمومنین علیه السلام نقل شده که اسلامی که من می‌گویم این است:

الاسلام هو التسلیم و التسلیم هو الیقین و الیقین هو التصدیق و التصدیق هو الاقرار  و الاقرار هو الاداء  و الاداء هو العمل؛

تا به عمل نرسد، نه یقین تحقیق دارد، نه اسلام و نه تسلیم. به راستی انسان وقتی در حالات بعضی اشخاصی تأمل  می‌کند، می‌بیند اگر قرآن، کسی را بخواهد تربیت کند و کسی خودش را به دامن قرآن بیفکند، چه می‌شود و چه از آب در می‌آید! حیرت انگیز است.

منـابـع

سیدمحمد ضیاء آبادی- تفسیر سوره انفال - از صفحه 215 تا 217

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها