بررسی گناه کبیره حرامخواری
فارسی 1841 نمایش |از گناهانی که به کبیره بودنش تصریح شده حرام خواری است چنانچه در حدیث شرایع از حضرت رضا(ع) در کتاب عیون الاخبار و همچنین در روایت اعمش از حضرت صادق (ع) به آن تصریح شده و در دو جای سوره مائده حرامخواری را از صفات یهود شمرده و می فرماید: "و تری کثیرا منهم یسارعون فی الاثم و العدوان واکلهم السحت لبئس ما کانوا یعلمون لولا ینهیهم الربانیون والاحبار عن الاثم واکلهم السحت ما کانوا یصنعون" «و می بینی تو بسیاری از یهود را که در تحصیل گناه و ظلم شتاب می کنند ( و گفته شده که اثم هر گناهی است که ضرر آن فقط به بجا آورنده برسد و عدوان گناهی است که ضررش به دیگران برسد) و در خوردن رشوه یا ربا، بدکاری است که می کنند، چرا علمای ربانی و زاهدانشان آن ها را از درغگوئی و رشوه خواری نهی نمی کنند، بدکاری می کنند که ایشان را نهی نمی کنند» ( سوره مائده/ آیات 62-63).
اکل سحت که از گناهان کبیره شمرده شده به معنی خوردن مال حرام است و مراد از خوردن مال حرام مطلق تصرف است خواه به مصرف خوردن و آشامیدن برسد یا به مصرف لباس و مسکن و غیره یا اینکه آن را مصرف نکند ولی متصرف شده به صاحبش نرساند. در تمام این موارد گفته می شود که مال حرام را خورده است چنانچه مراد از خوردن مال یتیم و مال ربوبی حرام بودن تمام اقسام تصرفات در مال یتیم و ربوبی است نه خصوص خوردن و آشامیدن و بالجمله در حرمت جمیع تصرفات در مال حرام نیست و سبب اینکه تعبیر از مال حرام به ( سحت) شده آن است که سحت به معنی بر طرف و زائل شدن است و مال مسحوت به معنی مال برده شده و از بیخ کنده شده و چون مال حرام برکت ندارد و تصرف کننده در آن نفعی نخواهد برد لذا از حرام خوری به اکل سحت تعبیر فرموده اند و ظاهر لفظ سحت جمیع اقسام مال حرام را شامل می شود یعنی هر مالی را که شخص از راه نامشروع و حرام تصرف کند اکل سحت است هر چند معصیت و عقوبت در بعضی از آنها زیادتر از بعض دیگر است بلکه از آنها در حکم جنگ با خدا و پیغمبر(ص) است مانند ربا و بعضی در حکم کفر به خداست مانند رشوه چنانچه صدوق از حضرت صادق (ع) روایت نموده که فرمود «هر چیزی که خیانت از امام شود پس آن سحت است و سحت انواع بسیار دارد از آن جمله مالی است که از طرف حکم کنندگان به ظلم و جور به شخص برسد و از آن جمله حقوقی است که قاضی ها می گیرند و اجرت های زنان بدکار و قیمت شراب و نبیذی که مستی آور است و ربا یعنی سود خوردن پس از آنکه حرمتش از شرع ظاهر شده اما رشوه در حکم پس آن کفر به خداوند بزرگ است.» قریب به همین مضمون هم در کتاب کافی از حضرت باقر (ع) نقل کرده است و نیز از آن حضرت روایت نموده که فرمود «سحت قیمت مردار است و قیمت سگ ( غیر از سگ شکاری و سگ گله و مثل آن ها) و قیمت خمر و اجرت زانیه و رشوه در حکم و اجرت کاهن ( کسی که تسخیر جن کرده و بعضی اخباری که می شنود به مردم می رساند.» از این احادیث و نظائرش دانسته می شود که تمام اقسام مال حرام سحت است و حرمت و عقوبت در بعضی بیشتر است و از همه بدتر رشوه خواری است که در حکم کفر و لعن پیغمبر(ص) است.
اقسام رشوه: رشوه بر سه قسم است: رشوه در مقام حکم، رشوه برای رسیدن به امر حرام، رشوه برای رسیدن به امر مباح. رشوه در حکم آن است که به قاضی می دهند تا به نفع دهنده حکم کند یا راه پیروزی بر طرف را یادش دهد هر چند حق با رشوه دهنده باشد و قاضی هم به حق حکم کند و چنانچه رشوه گرفتن و تصرف کردن در آن حرام و از گناهان کبیره است همچنین رشوه دادن هم حرام است و دهنده و گیرنده لعنت کرده شده خداوند. رسول خدا (ص) فرمود: «خدا رشوه دهنده و رشوه گیرنده و آن که واسطه بین آن ها است لعنت کند» و فرمود: «از رشوه بپرهیزید جز این نیست که آن حقیقت کفر است و صاحبش بوی بهشت را نخواهد شنید.» به علاوه رشوه دادن کمک بر گناه است ( اعانت بر اثم) بلی در صورتی که ناچار و مجبور باشد مانعی ندارد و همچنین هرگاه برای رسیدن به حق خود چاره ای جز رشوه دادن نباشد آن هم جایز است هر چند برای گیرنده گرفتنش حرام است چنانچه واسطه شدن در گرفتن رشوه و رساندن به رشوه گیرنده یا واسطه شدن در کم یا زیاد دادن تمام حرام است و در اخبار واسطه «رائش» نامیده شده است. و نیز فرقی در رشوه نیست که مال باشد مانند وجه نقد و ملک یا منفعت خانه و مغازه و نظائرش یا اینکه عمل باشد مانند اینکه به عنوان رشوه برای قاضی خیاطی کند یا بنائی کند و گاهی رشوه از قبیل قول است مثل اینکه مدح و ثنای قاضی را می کند تا میلش را متوجه خودش کند و به نفعش حکم دهد و شبهه ای در حرمت تمام این اقسام نیست.
هدیه و خمس به عنوان رشوه: از موارد رشوه مالی است که به عنوان هبه یا هدیه یا صلح به قصد رشوه بدهد یا به عناین واجب مانند خمس یا زکات به قصد رشوه بپردازد که البته حرام است و دین او نسبت به خمس و زکات اداء نشده و ذمه اش مشغول خواهد بود زیرا شرط صحت ادای خمس و زکات قصد قربت است و در حدیث نبوی در بیان نشانه های نزدیکی قیامت می فرماید: «زمانی می آید که رشوه را به هدیه حلال خواهند ساخت» یعنی رشوه می گیرند و هدیه اش می خوانند. قسم دوم از رشوه آن است که به حاکم عرف یا ظالم یا رئیسی چیزی بدهد که بتواند به قوه او به کسی ظلمی کند یا معصیتی انجام دهد و شکی نیست که این قسم از رشوه هم مانند قسم اول حرام و اکل مال به باطل است چنانچه در قرآن مجید می فرماید: «اموالتان را میان خود به ناحق نخورید و آنها را برای فرمانداران نفرستید که بخشی از اموال مردم را بنا روا بخورید در حالی که شما می دانید» ( سوره بقره / آیه 188). در این آیه مسلمان را از دو چیز نهی فرموده یکی از خوردن مال به غیر راه مشروع مانند سرقت و خیانت و دیگر از دادن مال خود به حکام و فرمانداران تا از آنان در خوردن مال مردم بنا حق کمک بگیرند.
رشوه حلال: قسم سوم از رشوه آن است که مال خود را به شخصی می دهد تا به حمایت او بتواند به حق خودش برسد یا ظلمی را دفع کند یا اینکه به امر مباحی برسد و این قسم از رشوه حلال است که در حدیث صحیح از امام (ع) می پرسند که شخصی به دیگری رشوه می دهد که از مکانی برخیزد تا آن شخص جایش قرار گیرد صریحا می فرماید مانعی ندارد و مراد از مکان در این روایت ملک شخصی نیست بلکه منزل مشترک و اوقاف عامه مانند مسجد و مدرسه و کوچه و بازار و نظائر آن است بنابراین اگر کسی در گوشه ای از مسجد یا مشاهد مشرفه نشسته باشد یا طلبه در حجره مدرسه مقیم باشد دیگری مبلغی به او بدهد تا از آن محل صرفنظر کند ضرر ندارد. حفص الاعور از حضرت ابی الحسن (ع) پرسید که عمال سلطان از ما اجناسی می خرند و اشخاصی را تعیین می کنند برای تحویل گرفتن آیا برای ما جایز است به آنها رشوه دهیم تا مورد ظلم عمال سلطان واقع نشویم؟ فرمود: «ضرری ندارد که آنچه برای مصلحت تو لازم است بدهی» سپس فرمود: «هرگاه به آن وکیل رشوه دهی از آنچه باید بدهی کمتر از تو می گیرد؟» عرض کردم بلی. فرمود: «رشوه خود را فاسد کردی» و خلاصه معنی حدیث این است که رشوه دادن برای دفع ظلم و رسیدن به حق خود صحیح و جایز است اما رشوه برای ندادن حق دیگری که بر عهده اوست حرام است.»
گرفتن رشوه حلال، مکروهست: باید دانست که قسم سوم یعنی دادن مال به عنوان هدیه به قصد رسیدن به مطلب مشروع و مقصد حلال هر چند حلال است لیکن گرفتن آن خالی از کراهت نیست چون هدیه ای است شبیه به رشوه، چه بسا گرفتن آن سبب سهولت رشوه خواری در دو قسم دیگر که حرام قطعی است بشود ولی شخص پرهیزگار باید از قسم حلال پرهیز کند تا روزی گرفتار حرام آن نشود و محتمل است حدیثی که ذکر می شود ناظر به این مطلب باشد. حضرت امیرالمومنین (ع) می فرماید: «کسی که حاجت برادر دینی خود را برآورد و در مقابل از او هدیه ای بگیرد از موارد اکل سحت (حرامخواری) است».
آثار حرامخواری: حرامخواری برکت را از مال می برد چنانچه از حضرت صادق (ع) مرویست: «کسی که مالی را از راه غیرمشروع بدست آورد مسلط می شود بر او ساختمان و آب و گل» ( تا مال او را تلف کند) یعنی به خیالش می اندازد ساختمان کند پس مال و عمر خود را در آب گلی صرف می کند که نه برای دنیای او نافع است نه آخرتش و مثل اینکه این قطعه از زمین مأمور بوده مال را ببلعد. حرامخواری مانع قبولی عبادات می شود، رسول خدا(ص) می فرماید: «هرگاه کسی لقمه حرامی بخورد و جزء بدنش بشود تمام ملائکه آسمان ها و زمین او را لعنت می کنند». و نیز فرموده: «که عبادت کردن با حرامخواری مانند بنا کردن روی رمل است. یعنی چنانچه بنای بدون شالوده محکمی خراب می شود و بنا کننده از آن بی بهره است عبادت کسی هم که از حرام پرهیز نمی کند فایده ای نمی بخشد.
دعای خورنده حرام مستجاب نمی شود: رسول خدا (ص) می فرماید: «کسی که لقمه حرامی بخورد تا چهل شب نمازش قبول نمی شود و تا چهل روز دعایش مستجاب نمی شود و هر گوشتی که در بدن او از حرام روئیده شود پس آتش به آن سزاوتر است و جز این نیست که یک لقمه هم، گوشت را در بدن می رویاند».
حرامخواری قساوت قلب می آورد: خوارکی که انسان می خورد به منزله بذری است که در زمین ریخته می شود پس اگر آن خوراک پاکیزه و حلال باشد اثرش در قلب که به منزله سلطان بدن است از رقت و صفا ظاهر می شود و از اعضا و جوارحش جز خیر و نیکی تراوش نمی کند، و اگر آن خوراک پلید و حرام باشد قلب را کدر و تیره نموده، در اثر قساوت و ظلمت، امید خیری به او نخواهد بود و پند و اندرز در او اثر نمی کند و سختترین مناظر رقت بار او را متأثر نمی کند چنانچه حضرت سیدالشهداء به لشکریان پسر سعد ضمن خطبه اش فرمود: «شکم هایتان از حرام پر شده و بر دل هایتان مهر خورده دیگر حق را نمی پذیرد. وای برشما آیا انصاف نمی دهید آیا گوش فرا نمی گیرید»؟
حلال خوری منشأ هرخیری است: چنانچه حرامخوری منشأ هر شر و فسادی است لقمه حلال هم منشأ خیرات و پیدایش نیکی ها است و در روایات فضیلت زیادی برای طلب حلال رسیده از آن جمله پیغمبر اکرم(ص) می فرماید: «عبادت هفتاد قسم است بهترین اقسامش طلب حلال کردن است.» و نیز می فرماید: «کسی که طعام حلالی بخورد، ملکی بالای سرش ایستاده و برایش استغفار می کند تا از خوردن طعام فارغ شود.» و نیز می فرماید: «هرکس شب کند درحالیکه از طلب رزق حلال خسته شده باشد آمرزیده شده است»، و نیز فرمود: «هرکس از دسترنج خود بخورد خداوند درهای بهشت را به رویش می گشاید تا از هر دری که می خواهد وارد شود و در شمار پیغمبران خواهد بود و اجر ایشان را خواهد گرفت و هرکه در تحصیل مال بی باک باشد ( رعایت حلال و حرام را نکند) خدا هم باک ندارد که از هر دری او را وارد جهنم کند». و نیز فرمود: «هر که مالی را از حرام کسب کند پس اگر آن را صدقه بدهد از او پذیرفته نمی شود و اگر بگذارد توشه دوزخش می شود.» غالبا کسانی که از کسب مال حرام پرهیز نمی کنند خیال می کنند که اگر از این مال حرام صرفنظر کنند امر معاششان لنگ می شود و خود را سخت محتاج و گرفتار می بینند لذا باید این نکته یادآوری شود که این خیالی است نفسانی و وسوسه ای است شیطانی و به حکم قطعی عقل و صریح وعده های خدا در قرآن مجید و روایات کثیره ای که از اهل بیت (ع) رسیده، خداوند رزق هر مخلوقی را ضمانت فرموده است یعنی از طریق حلال اگر عجله نکند و صبر و قناعت را پیشه سازد رزق مقدرش قطعا به او خواهد رسید. بلی گاه می شود انسان به سوء اختیار خود از طریق حرام امرار معاش می کند و خودش را از رزق حلالی که خداوند مقدرش فرموده محروم می سازد. روایات وارده در این زمینه بسیار است و فقط به ذکر یکی اکتفاء می شود و به همین جا مطلب خاتمه می یابد.
تا تمام رزقش نرسد نمی میرد: رسول خدا (ص) در حجة الوداع در مسجدالحرام مسلمانان را مخاطب ساخت و فرمود: «بدانید که جبرئیل به قلب من الهام کرد که هیچکس نمی میرد مگر وقتی که تمام رزق مقدرش به او رسیده باشد پس از خدا بترسید و در طلب روزی حریص نباشید و طول کشیدن رزق حلالتان، شما را واندارد که عجله کنید و رزق خود را از راه حرام بخواهید جز این نیست که خداوند رزق حلال را بین مخلوقاتش تقسیم فرموده و حرام قسمت نکرده است پس کسی که از خدا بترسد و صبر کند رزق حلالش که مقدر است به او خواهد رسید و کسی که پرده عفت خود را پاره کند و شتاب کرده آن را از طریق حرام کسب کند از رزق حلال مقدرش محروم گردیده و به آنچه کسب کرده در قیامت مواخذه خواهد شد چنانچه در قرآن مجید از کسب حرام نهی نموده و فرموده است «و بدل نکنید پلید را به پاکی» به اینکه شتاب کنید به کسب رزق حرام پیش از آنکه رزق حلال مقدرتان به شما برسد.»
منـابـع
شهید عبدالحسین دستغیب- گناهان کبیره(باب اول)- از صفحه 384 تا 392
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها