جستجو

آباء کلیسا و انشعابات مهم آن

مسأله ایمان و عقل در دوره اولیه کلیسای مسیحی:
مسیحیت در درجه ی اول یک دین است و تعلیمات آن در مورد رستگاری و فلاح و عشق به خداوند است و بصورت یک نظام نظری انتزاعی به سبک نظامهای فلسفی یونانی درنمی آید. حتی یک مورد نمی شناسیم که یکی از اصحاب مستقیم مسیح درباره ی حقانیت اعتقاد خود با یکی از فلاسفه ی متأخر یونانی به بحث و استدلال پرداخته باشد. فلسفه ی سنت یونانی، دانشی است عقلی مبتنی بر جبر و ضرورت و ادعای آن اینست که ماهیت اصلی اشیاء را روشن سازد، در صورتیکه در مسیحیت با توجه به مبدأ و معاد یعنی سرنوشت و اینکه انسان مختار است، صرفاً همین انسان به نحو مستقیم مورد خطاب قرار می گیرد و دعوت به قبول طریقت صحیح می گردد. ولی با بسط و گسترش مسیحیت و رواج آن، خاصه از اوایل قرن دوم کم کم مخالفان و دشمنانی برای این دین پیدا می شود که علاوه بر یهودیان که آن را نوعی گمراهی و بدعت می دانسته اند و مقامات و حکام رومی که آن را احتمالاً از لحاظ سیاسی برای حفظ قدرت خود خطرناک تشخیص می داده اند، می توان از متفکران و فلاسفه ای صحبت کرد که خواه ناخواه مسیحیت به نظر آنها غیر معقول و غیر مستدل بوده است. در دوره های اولیه، بحث و استدلال در امور ایمانی در نزد مسیحیان موقعی پیدا شده که آنها خواسته اند به کسانی که با توسل به عقل به مخالفت با آنان می پرداخته اند جواب دهند. کاملاً روشن است که پیدایش فلسفه و پیشرفت آن در نزد مسیحیان قرون اولیه در درجه ی اول یک علت خارجی دارد و نه علت درونی و بیشتر به منظور تقابل با مخالفان خود است که آنها و یا بهتر بگوییم فقط بعضی از آنها متوسل به فلسفه شده اند.

البته در نزد همه ی آبای کلیسا (Patristiques) که به آنها مدافعین مسیحیت (Apologistes) نیز می گویند، نوعی توجه به آنچه که می توان حکمت مسیحی نامید، دیده می شود مثلاً اعتقاد به وجود خداوند، تمایز میان نفس و جسم و سفر احتمالی نفس و خاصه تشخیص اخلاق صحیح از ناصحیح و نحوه ی درست سلوک با مردم و... ولی در عوض آنها نه فقط در مورد مسائل عقلی و فلسفی موضع و نظر واحدی نداشته اند بلکه اصلاً از وجوه تفارق احتمالی میان فلسفه و کلام هم بی خبر بوده اند، به نحوی که فقط در این عصر بلکه به مدت بسیار طولانیتر و تا چندین قرن متمادی بعدی نیز، هنوز نمی توان از یک کلام ثابت رسمی مسیحی صحبت بمیان آورد. خاصه که در ابتدای کار آنچه مجمع کلی و رسمی مسیحیان یعنی کلیسا نامیده می شد، فقط محلی برای عبادت و انجام مناسک مشترکی چون غسل تعمید و عشای ربانی و شکستن نان و شریک شدن در آن و همچنین در پیاله است که به منظور تقویت و حفظ ایمان و پروراندن عشق به مسیح بوجود آمده است، نه اینکه محلی برای ارزیابی موضعهای نظری فلسفی و غیره باشد. ولی به هر طریق امروز اگر در کل آثار باقیمانده از آنچه ادبیات آبای اولیه ی نامیده می شود دقت کنیم روی هم رفته سه موضع ممکن در نزد آنها نسبت به فلسفه و امور عقلی یونان می توانیم تشخیص دهیم. اول گروهی که فلسفه را رقیب مسیحیت و مضر برای آن می دانند. دوم گروهی كه تصور می کنند می توان از فلسفه به مانند وسیله و آلتی برای دفاع از مسیحیت و مقابله با مخالفان استفاده کرد. بالأخره سوم، گروهی که رواج فلسفه را در دوره ی قبل از مسیح، نوعی دوره ی آماده سازی می دانند که بر اساس مشیت خداوند بوجود آمده تا اذهان به مرور قدرت فهم تعالیم مسیح را بدست آوردند. بعضی از اینها حتی قبل از فیلون بر این اعتقاد بوده اند كه فلاسفه گذشته یونان، خاصه افلاطون از تعالیم پیامبران تورات بی اطلاع نبوده اند، به نحوی که مثلاً اگر سعی فیلون یهودی بر این بوده است که افکار افلاطون را با تورات مطابقت دهد، کوشش کلمنس اسکندرانی نیز مصروف بر این شده است که کل فلسفه یونان را با مسیحیت آشتی دهد. برای فهم جو کلی و حرکت تحولی افکار مسیحیان اولیه، باید به افکار آبای کلیسا در قرون اولیه میلادی پرداخت.

تقسیم بندی آباء کلیسا
آباء کلیسا كسانی بودند كه در كنار دیگر تفاسیر مسیحی تفسیری خاص از مسیحیت پولوسی-یوحنایی ارائه كردند كه از لحاظ تاریخی به عنوان تفسیر رسمی مورد قبول واقع و در قرون بعدی از آن بشدت دفاع شد و به صورت دین رسمی غرب امروز درآمد. مورخان مسیحی آباء كلیسا را به چند گروه تقسیم می كنند. گاهی آنها را در ارتباط با شوری نیقیه (325 میلادی) آباء قبل و بعد از شورای نیقیه می خوانند. گاهی نیز بر اساس دوره های تاریخی به گروههای جغرافیایی یا فكری تقسیم كرده اند و گاهی آنها را از لحاظ زبان به دو گروه آباء یونانی و لاتینی زبان تقسیم می كنند. به نظر می رسد كه تقسیم آخر برای درك چگونگی شكل گرفتن تفكر مسیحی، تبیین تاریخی و شرح اعتقادات آن مناسبتر از دیگر تقسیمها باشد. بر این اساس آباء كلیسا تقسیم می شوند به:

آباء یونانی زبان كلیسا
1- پدران رسول
2- گنوسیسی گری
3- پدران مدافع یونانی زبان
4- مكتب اسكندریه
5- مكتب كاپادوكیه
6- دیونیسیوس مجعول

آباء لاتینی زبان كلیسا
1- پدران مدافع لاتینی زبان
2- اوگوستینوس

منابع

  • محمد ايلخانی- تاريخ فلسفه در قرون وسطی و رنسانس- تهران- سمت 1382

کلید واژه ها

کلیسا فلسفه غرب تاریخ مسیحیت اعتقاد

مطالب مرتبط

ارتدوکس شرقی یکی از شاخه های اصلی مسیحیت تحولات اساسی مسیحی در دوره آباء کلیسا (عهد جدید) باورها و عقاید مسیحیان (در سده های میانه و دوره رنسانس) پیشینه و مراحل الهیات آزادی بخش در مسیحیت آیین کاتولیک روم (تاریخ، الهیات و آموزه های عقیدتی) آیین کاتولیک روم (آموزه های عقیدتی) تحولات و ساختار الهیات مسیحی (مطالعات اصلاح دینی)

اطلاعات بیشتر

ابزار ها