تمام علماى اسلام در واجب بودن توبه (یعنی بازگشت انسان از ازتکاب گناهان به سوی طاعت خداوند) اتفاق نظر دارند. آیت الله العظمی سیدمحمد مجاهد می گوید: «آیا توبه از معاصی کبیره و صغیره، واجب است به گونه ای که تارک آن مستحق عقوبت و کیفر باشد یا اینکه مستحب است؟» وی سپس در پاسخ گوید: آنچه قابل اعتماد است، نظر نخست می باشد. و علامه حلی در نهج المسترشدین و مقدادبن عبدالله سیوری در ارشادالطالبین هم این قول را اختیار کرده اند. جز آنان کسان دیگری هم، چنین نظریه ای ارائه داده اند. از میان اهل سنت هم چنین عقیده ای ابراز شده است. مثلا قوشچی گوید: «توبه واجب است عقلا زیرا دفع ضرری که کیفر است، می نماید و دفع ضرر واجب است و آنچه به واسطه آن دفع ضرر می شود، هم واجب است.»
ابوحامد غزالی در این باره ادعای اجماع کرده می گوید: «اجماع بر وجوب توبه منعقد شده است.»
در متن آیات قرآن مجید کرارا به توبه امر شده است. در آیه 8 سوره تحریم مى خوانیم: «یا ایها الذین آمنوا توبوا الى الله توبة نصوحا عسى ربکم ان یکفر عنکم سیئاتکم و یدخلکم جنات تجرى من تحتها الانهار؛ اى کسانى که ایمان آورده اید به سوى خدا باز گردید توبه کنید، توبه اى خالص و بى شائبه، امید است (با این کار) پروردگارتان گناهانتان را ببخشد و شما را در باغهایى از بهشت که نهرها از زیر درختانش جارى است داخل کند.»
«توبوا إلی الله جمیعا أیها المؤمنون لعلکم تفلحون؛ و همگی به سوی خدا باز گردید ای مؤمنان تا رستگار شوید.» (نور/ 31) در این آیه در کنار بیان ثمره مهم توبه که رستگاری ابدی است؛ فرمان صریح وجوبی بر انجام توبه داده است. همه انبیاى الهى هنگامى که براى هدایت امتهاى منحرف مأموریت مى یافتند، یکى از نخستین گامهایشان دعوت به توبه بود؛ چرا که بدون توبه و شستن لوح دل از نقش گناه، جایى براى نقش توحید و فضائل نیست.
پیغمبر بزرگ خداوند هود (ع) از نخستین سخنانش این بود: «و یا قوم استغفروا ربکم ثم توبوا الیه؛ اى قوم من از پروردگارتان طلب آمرزش کنید، سپس به سوى او باز گردید و توبه نمایید.» (هود/ 52)
پیامبر بزرگ دیگر صالح (ع) نیز همین سخن را پایه کار خود قرار مى دهد و مى گوید: «فاستغفروه ثم توبوا الیه؛ از او طلب آمرزش کنید و به سوى او باز گردید و توبه کنید.» (هود/ 61)
حضرت شعیب (ع) نیز با همین منطق به دعوت قومش پرداخت، و گفت: «و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه ان ربى رحیم ودود؛ از پروردگار خود آمرزش بطلبید و به سوى او باز گردید و توبه کنید که پروردگارم مهربان و دوستدار (توبه کاران) است.» (هود/ 90)
علاوه بر قرآن مجید، روایات رسیده از معصومین (ع) نیز بر این مطلب دلالت می کنند. و همچنین دلیل عقلى روشنى بر وجوب توبه داریم و آن این که عقل حاکم بر این است که در برابر عذاب الهى (خواه یقین باشد یا احتمالى) باید وسیله نجاتى فراهم ساخت، و با توجه به این که توبه بهترین وسیله نجات است، عقل آن را واجب مى شمرد. چگونه افراد گناهکار خود را از عذاب الهى در دنیا و آخرت مى توانند محفوظ بشمرند در حالى که توبه نکرده باشند.
آرى! توبه واجب است، هم به دلیل صراحت آیات قرآن مجید و هم روایات اسلامى و هم دلیل عقل، و از این گذشته وجوب توبه در میان تمام علماى اسلام مسلم و قطعى است.
وجوب توبه مولوی است یا ارشادی
قرآن کریم تنها به ترغیب و تشویق اکتفا نکرده، بلکه در مواردی دستور اکید وجوبی بر لزوم توبه داده است که حتی وجوب آن فوری و بدون تأخیر است؛ منتها بحثی مطرح است که آیا وجوب فوری توبه شرعی و مولوی است و یا عقلی و ارشادی؟
فقط اشاره کنیم که از آنجا که توبه لطف و رحمتی است از سر امتنان، اگر وجوب آن شرعی باشد، با این امتنان نمی سازد؛ چرا که در صورت عدم توبه، دو مجازات متوجه عاصی می شود: یکی به خاطر اصل گناه و دیگری به خاطر تأخیر و نافرمانی توبه. بنابراین آنچه مناسب به نظر می رسد این است که وجوب آن را عقلی بدانیم و دستورات قرآن را نیز از باب ارشاد و تأکید بر فرمان عقل به حساب آوریم.
آیا توبه واجب فوری است؟
آیا وجوب توبه فوری است و تأخیر آن جایز نیست یا اینکه در وقت توبه، توسعه وجود دارد و تأخیر آن رواست؟
شیخ بهایی در کتاب اربعین گفته است: «شکی در وجوب فوری توبه وجود ندارد. زیرا گناهان مانند سم، برای بدن مضر هستند و همچنان که شارب سم بایستی فورا استفراغ کند تا مشرف بر مرگ نشود، بزهکار هم باید گناه را ترک کرده و توبه کند زیرا گناه او را مشرف بر اضمحلال و هلاکت نموده است. و کسی که مبادرت به توبه را مهمل بگذارد و آن را به تأخیر افکند، میان دو خطر عظیم واقع می شود که اگر از یکی رهایی پیدا کند شاید از دیگری جان سالم در نبرد: یکی آن که شاید مرگ به سراغش آید و از خواب غفلت بیدار نشود و وقت تدارک به سر رسد و درهای تلافی کردن بسته گردد. و دوم آنکه ظلمت معاصی قلب را فرا می گیرد به حدی که بر او غلبه نموده و به صورت طبع او در می آید و دیگر محو و نابود نمی شود. زیرا هرگناهی که انسان آن را انجام می دهد، باعث ایجاد تاریکی در قلب می شود و وقتی ظلمت گناهان متراکم شود، بر طبع آدمی غلبه می یابد و در این حال قلب آدمی مهر خورده و دیگر درخشنده و نورانی نخواهد شد. به چنین قلبی، قلب منکوس و قلب تاریک گویند.»
شیخ بزرگوار محمدبن یعقوب کلینی در کافی از امام صادق (ع) حکایت کرده است که آن حضرت فرموده است: «پدرم می فرمود: هیچ چیزی برای دل آدمی فاسد کننده تر از گناه نیست زیرا هنگامی که قلب با گناه مواجه می شود پیوسته با اوست تا آن جا که بر وی چیره شده و آن را زیر و رو کند.»
در روایت دیگری از امام باقر (ع) آمده است که هیچ بنده ای نیست جز آنکه در قلبش نقطه ای نورانی است. وقتی گناهی مرتکب شد، نقطه ای تاریک در آن قسمت نورانی ایجاد می شود. اگر توبه کرد، آن سیاهی می رود و اگر به گناه ادامه داد، آن سیاهی زیاد می شود تا سفیدی را بپوشاند وقتی آن سفیدی پوشانده شد، دیگر صاحبش به سوی خیر و نیکی بازگشت نمی کند.
اینکه امام فرمود: «دیگر صاحبش به خیر و نیکی باز نمی گردد.» دلالت می کند که دارنده چنین قلبی از انجام معاصی دست بر نمی دارد و از آنها هیچگاه توبه نمی کند گرچه با زبان بگوید به سوی خدا توبه کردم و لذا چنین جمله ای از او فقط زبانی است و قلب با آن همراه نیست و برای همین اصلا اثری ندارد. در روایات اسلامى بر مسأله وجوب فورى توبه تأکید شده است، از جمله:
1ـ در وصیت امیر مؤمنان على (ع) به فرزندش امام مجتبى (ع) مى خوانیم: «و ان قارفت سیئة فعجل محوها بالتوبة؛ اگر مرتکب گناهى شدى، آن را به وسیله توبه هرچه زودتر محو کن.» البته با توجه به این که امام مرتکب گناهى نمى شود، منظور در اینجا تشویق دیگران به توبه است.
2ـ در حدیث دیگرى از پیغمبر اکرم (ص) مى خوانیم که به ابن مسعود فرمود: «یا بن مسعود لاتقدم الذنب و لا تؤخر التوبة، ولکن قدم التوبة و اخر الذنب؛ اى ابن مسعود! گناه را مقدم مشمار، و توبه را تأخیر مینداز، بلکه توبه را مقدم کن و گناه را به عقب بینداز (و ترک کن)!»
3ـ در حدیث دیگرى از امیر مؤمنان على (ع) مى خوانیم: «مسوف نفسه بالتوبة من هجوم الاجل على اعظم الخطر؛ کسى که توبه را در برابر هجوم اجل به تأخیر بیندازد، در برابر بزرگترین خطر قرار مى گیرد، (که عمرش پایان گیرد در حالى که توبه نکرده باشد)!»
علاوه بر این، دلیل عقلى روشنى بر وجوب توبه داریم و آن این که عقل حاکم بر این است که در برابر عذاب الهى (خواه یقین باشد یا احتمالى) باید وسیله نجاتى فراهم ساخت، و با توجه به این که توبه بهترین وسیله نجات است، عقل آن را واجب مى شمرد؛ چگونه افراد گناهکار خود را از عذاب الهى در دنیا و آخرت مى توانند محفوظ بشمرند در حالى که توبه نکرده باشند.
ایـام جوانى بهترین فرصت براى تغییر مسیر از زشتى ها و پلیدى ها به سوى پاکى هاست. پیامبر اکرم (ص ) مى فرماید: «التوبة حسنة، لکنه فى الشباب احسن؛ توبه از گناه، همیشه پسندیده است. ولى در جوانى بهتر و پسندیده تر است.»
امام خمینى در این زمینه نصیحتى پدرانه دارد: «بـهـار تـوبـه، ایام جوانى است که بار گناهان کمتر و کدورت قلبى و ظلمت باطنى ناقصتـر و شـرایـط تـوبه سهل تر و آسان تر است... گیرم که انسان بتواند در ایام پیرى قیام بـه ایـن امـر کـنـد، از کـجـا بـه پـیـرى بـرسـد و اجـل مـوعـود او را در سـن جـوانـى و در حـال اشـتـغـال بـه نـافـرمـانـى نـربـایـد و بـه او مـهـلت دهـد؟ کـمـیـاب بـودن پـیـران، دلیـل اسـت کـه مـرگ بـه جوانان نزدیک تر است. در یک شهر پنجاه هزار نفرى پنجاه نفر پیر هشتاد ساله، انسان نمى بیند.
پـس اى عـزیـز! از مـکـایـد شیطان بترس و در حذر باش و با خداى خود مکر و حیله مکن که پنجاه سـال یـا بـیـشـتـر شهوت رانى مى کنم و دم مرگ با کلمه استغفار جبران گذشته مى کنم. اینها خـیـال خـام اسـت... پـس... هر چه زودتر دامن به کمر بزن و عزم را محکم و اراده را قوى کن و از گـنـاهـان تا در سن جوانى هستى یا در حیات دنیایى مى باشى، توبه کن و مگذار فرصت خداداد از دستت برود و به تسویلات شیطانى و مکاید نفس اماره اعتنا مکن.»
توبه واجبات عذاب الهی انسان خدا گناه باورها در قرآن جهان بینی اسلامی