جستجو

مبارزات و فعالیت‌های اعتقادی ابن تیمیه

حنبلیان، اواخر قرن چهارم و قرن پنجم هجری، نیرومند بودند هرچند نیرویشان به کهنه پرستی آلوده بود؛ و در این دوران، ظاهرا بغداد مرکز عمده آنان بود. با این همه، پیش از پایان قرن مذکور، در بیت المقدس و دمشق، مدارس حنبلی وجود داشت؛ و هنگامی که فقهای بیت المقدس در برابر صلیبیون (که در سال 1099 م شعبان 492 هـ بیت المقدس را تصرف کردند)، ناگزیر به فرار شدند، این مدارس احتمالا در دمشق تمرکز یافتند. همراه با موج پناهندگان جدید که بر اثر هجوم مغولان به سمت مغرب و به عراق آمده بوند، حنبلیان دمشق نیروی بیشتر گرفتند. در میان پناهندگان، خاندانی از حران وجود داشت که تنی چند از علما برخاسته بودند. یکی از آنان، که تاریخ ولادت او 661 هـ بود، در پنج سالگی با پدرش به دمشق آمد و در مدارس حنبلی آنجا تربیت تمام یافت.

الف. ظهور ابن تیمیه
وی همان ابن تیمیه (تقی الدین احمد بن تیمیه)، بود که بعدها یکی از بزرگترین علمای مذهبی شد. اخیرا، با تحقیقات هانری لائوست و همکارانش، افکار و دستاورد او بس روشن شده است. مشی ابن تیمیه را زمانی بهتر می توان دریافت که مشکل اصلی او همان مشکل غزالی، یعنی فساد علما یا روشنفکران دینی شمرده شود. صنف علما تقریبا در کل به ترفیع مقام دنیوی خود علاقه مند بودند؛ و چون این ترفع به دست سلاطین بود آنان نیز از سلاطین تبعیت می کردند. ابن تیمیه، به پیروزی سنت ابن حنبل، به دفاع از آنچه به حقانیتش ایمان داشت ایستاد، بی آنکه از رنجهایی که برای شخص او به بار خواهد آمد پروا کند. گفته اند که بر اثر نبوغ فکری، به جایگاهی رسید که در هفده سالگی فتوا می داد. چون به بیست و هفت سالگی رسید گرفتاری های اجتماعی او آغاز شد. در جواب تقاضای مردم حماه شام برای کسب معرفت در مسئله صفات خدا و رابطه صفات باذات، موضع اعتقادی خود را در رساله «مجموعه الرسائل الکبری» بیان کرد. دشمنان چون از حمله او به احکام نجوم آزرده شدند و مقام او در دربار حاکم دمشق حسادت آنان را برانگیخت، این اعتقادنامه را بهانه حمله به ابن تیمیه به گناه بددینی و تشبیه قرا دادند. قاضی شافعی مذهب دمشق در این کار دخیل بود. حتی دشمنان ابن تیمیه بس فراتر رفته جارچی را واداشتند که بدعت او را در شهر جار زند؛ و حاکم برای حفظ نظم دخالت کرد و فقها را وداشت تا اعتقادنامه را بدقت بررسی کنند و آنان گزارش دادند که در آن موردی برای اعتاض وجود ندارد. بدین سان غایله ختم شد.

ب. آغاز مبارزه اعتقادی سیاسی
در سالهای پس از آن، ابن تیمیه در شئون دولتی دمشق شرکت کرد، به عضویت هیئت های سیاسی درآمد و به سپاهی که برای سرکوبی شورش بدعت گذاران نصیریه اعزام شده بود پیوست. سلطان پس از فتح سرزمین نصیریه با وی مشورت کرد که با آنان چه رفتای در پیش گیرد. با این همه، در اواخر سال 705 هـ بار دیگر دچار گرفتاری شد. آشکارا به فرقه احمدیه حمله کرد که به اعمال گوناگون مخالف شرع می پردازد. در این زمان، دمشق بخشی از مملکت ممالیک، که پایتختش قاهره بود، به شمار می رفت، و شیخ فرقه احمدیه در قاهره با تنی چند از رجال متنفذ مناسبات دوستانه داشت. در اوایل سال 705 هـ، ابن تیمیه به قاهره فرا خوانده شد و در آنجا پس از محاکمه ای مختصر، که صحت آن مورد تردید است، به زندان افتاد و تا سال 707 هـ در حبس ماند. پس از آزادی به استادی منصوب گشت و به تدریس پرداخت، لیکن دیری نگذشت که حملات او به مشرب وحدت وجودی بسایری از صوفیان باعث شد که بار دیگر، ابتدا به زندان قاهره و سپس به زندان اسکندریه افتد، چه در زندان اسکندریه آزادی او در ملاقات متضمن خطر کمتری بود. تغییر حکومت مجب شد که وی در سال 709 هـ آزاد گردد، لیکن دشمنی با او بشدت ادامه داشت و پس از قریب به دو سال اقامت در قاهره، به دمشق باز گشت. باقی عمر را در دمشق، عموما با آبرو و احترام، گذراند و شاگردان و پیروان بسیاری یافت. روی هم رفته کمتر در مسائل اجتماعی دخالت کرد، لیکن حمله او به پرستش اولیا موجب شد که در ماه 726هـ در قلعه شهر محبوس گردد، و پیروانش نیز دچار تعقیب و آزار شوند. تا هنگام وفات در سپتامبر 728هـ همچنان در زندان به سر برد.

ج. دیدگاه کلامی ابن تیمیه
به نظر لائوست اوج اندیشه ابن تیمیه در نوعی «جامعه شناسی سیاسی» است؛ لیکن این جامعه شناسی بر دیدگاه کلامی مبتنی است. او نکته اصلی این جامعه شناسی را در بسط و تکامل اصل عدم تشابه مطلق خدا و انسان می داند. وی از آنجا امتناع حصول معرفت به خدا با روش های عقلانی، خواه فلفی و خواه کلام فلسفی، و همچنین محال بودن مقد عرفانی اتحاد با خدا را نتیجه می گیرد. این امر، تاریک اندیشی محض نبود، چه ابن تیمیه آثار مهمترین فلاسفه اسلامی و همچنین آثار متکلمانی چون غزالی و فخررازی را بدقت مطالعه کرده بود. انتقادهای او به فلاسفه به ویژه اثر او به نام الرد علی المنطقیین، به غایت هوشمندانه و محکم بود. وی با فخر رازی قویا مخالف بود زیرا عصر بیگانه زیادی از فلسفه و دیگر منابع وارد کلام کرده بود؛ لیکن راستای کلی تفکر او، هرچند صرفا از روی واکنش، از فخر رازی متاثر است ظاهرا از غزالی، که نسبت به وی نظر مساعدتری داشت، چیزهای زیادی آموخته است.

چ. موضع ابن تیمیه در قبال تعالیم عرفانی
طرز تلقی او نسبت به عرفان بغرنج است. وی هر آنچه را به «اتحاد با خدا»، به منزله کمال مطلوب زندگی انسانی، شباهت داشته باشد طرد می کند. وی احساس می کرد که جذب شدن در ذات احادیت یا حتی تامل در خیر اعلی با شریعت مغایرت دارد. در نظر او مقصود اعلی عبادت بود، که رعایت احکام شریعت مبنای آن است. با این همه در سرشت خود او مایه ای عرفانی وجود داشت؛ و از نظرگاه دریافتش از «عبادت» به بسیاری از اصطلاحات صوفیه خوف، توکل، خضوع، محبت معنای تازه ای بخشید. به پرستش اولیا حمله می کرد چون به وفاداری به صورتها اولیه و اصیل اسلام دعوت می نمود، همچنانکه به دریافتهای فلسفی می تاخت چون عناصر بیگانه را مطرود می شمرد. این جمله از پی بردن به این معنی ناشی می شد که زبان «شاعرانه» و حسی قرآن آدمی را به سرچشمه های حیات دینی نزدیکتر می دارد تا انتزاعات تفکر فلسفی. ظاهرا از نخستین سالهای عمر خود، به قدر کافی تجارب روحی عمیق داشته که برای اتخاذ نگرش مستقل و انتقادی در قبال استادان خویش و کتابهای درسی به وی اعتماد به نفس ببخشد. وی برای خویش، بلاتردید، سرچشمه حیات و قدرت را در آن یافت که اصول جزمی اسلامی و صور مدون آن در قرآن را بسادگی بپذیرد و در آن مدام تامل و تدبر کند؛ و همراه با آن، زندگی خویش را با اعتقادات خود وفق دهد. وی ترتیبی نیز داد که مایه ای از این معنی به پیروانش منتقل گردد. با این همه، فرق بین اینان و متکلمان فیلسوف مشرب بسیار زیاد نیست؛ لذا چین به نظر می رسد که فقط فساد کلام و آلودگی آن با فلسفه نبود که به انحطاط این علم منجر شد. شاید روش اسکولاستیک (مدرسی)، با جمود و تصلب آن و تکیه ای که بر «مرجعیت» داشت و در این مورد حنبلیان سهیم بودند نیز به انحطاط علم کلام کمک کرده باشد.

د. ابن تیمیه و مذهب حنبلی
ابن تیمیه، حتی اگر شاگردان برجسته ای نمی پررد که مانند او استقلال فکر تام داشته باشند، در تغییر عمیق جریان اندیشه کلام در اسلام موثر می بود، و تاثیر او هنوز، برای آینده، متضمن نتایجی است. وی از این مزیت برخوردار بود که در دوران حیاتش، قاهره به جای بغداد، در حال تبدل به یکی از کانونهای فرهنگی اسلام بود. قاهره پایتخت مملکت نسبتا با ثبات ممالیک بود که از هجوم مغول در امان ماند؛ و این شهر مقر کسی بود که، هرچند قدرتی نداشت، اسما خلیفه سنی بود. دمشق، به منزله مرکز دوم قلمرو و ممالیک، نیز روزبه روز اهمیت بیشتری می یافت. لذا، شهرت ابن تیمیه و کثرت شاگردان او موجب شد که مذهب حنبلی، در مرحله جدید تفکر اسلامی، که خود از انتقال کانون فرهنگی ناشی شده بود، نیک معرفی و ارائه گردد. مذهب حنبلی در اینجا پایگاه یا بهتر است بگوییم سرپلی به دست آورد که از آن می توانست قرن بعد را تحت تاثیر قرار دهد.

ر. تاثیر ابن تیمیه بر این قیم الجوزیه
از رجال حنبلی معروفی در قرون بعدی، نه تنها در دمشق، بلکه همچنین در بغداد، بیت المقدس و قاهره، نام و نشان هست که یا از پیروان آشکار ابن تیمیه بودند یا دست کم از ستایشگران و تا حدودی تحت نفوذ و تاثیر او. یگان کسی از آنان که در اینجا باید ذکر شود ابن قیم الجوزیه 691- 751هـ است و از نامش برمی آید که شاید پسر قیم (متولی)، مدرسه جوزیه بوده است. وی، اندکی پس از بازگشت ابن تیمیه از مصر در سال 712 هـ، از پیروان نزدیک او شد، و برای او چندان اهمیتی قائل بودند که همزمان با زندانی شدن ابن تیمیه در قلعه، وی را نیز در همانجا، منتها جدا از استاد محبوس ساختند. وی با استاد خود همرای بود، جز اینکه مایه ای از عرفان در وی وجود داشت، و گاهی چنین تصور می شود که آثار اخیر ابن تیمیه را نه تنها از حیث زبان و تعبیر بلکه همچنین از نظر ذوق و مشرب تغییر داده باشد. در واقع، وی در این کار، شیوه اجراکنندگان آثار هنری را داشت. با این همه، هم با انتقال آثار استاد و هم با اشاعه آراء او به سبکی بی نقص در آثار خودش، در انتشار و دوام بخشیدن به تاثیر و نفوذ ابن تیمیه خدمات زیادی انجام داد.


مـ. تاثیر ابن تیمیه و ظهور محمد بن عبدالوهاب و فرقه وهابیت
آن نیروی حیاتی که ابن تیمیه به مذهب حنبلی بخشید به ظهور نهضت و وهابیت در قرن هجدهم منجر گردید. محمد بن عبدالوهاب (1703- 1792 م./ 1115- 1206هـ) موسس کلامی این نهضت، مانند بسیاری از متکلمان دیگر، از خاندانی بود که علمای بسیاری از آن برخاسته بودند که در شهرک های نجد یا عربستان مرکزی مناصبی داشتند. پس از تحصیلات مقدماتی در مکه، نزد پدرش، چندی در مدینه به تحصیل اشتغال داشت و بعدا برای تحصیل علم به بصره نیز رفت. از جوانی، بر انحطاط و زوال دین عامه در عربستان و بر نیاز به تجدد در همه شئون آن واقف بود. نخستین کوشش او برای این کار، در بازگشت به عربستان، با مخالفت روبرو شد، لکن در سال 1744 م. (1157هـ) توانست با امیر (از خاندان سعودی)، شهرک درعیه پیمانی منعقد کند. کار خاندان سعودی سخت بالا گرفت و این خاندان در نخستین سالهای قرن نوزدهم، هنگامی که بر بیشتر سرزمین عربستان حکمروایی داشت، مکه و مدینه را نیز تسخیر کرد. لیکن تصرف این شهرهای مقدس به دست وهابیان، بسیاری از سنیان را آشفته ساخت و به فرمان سلطان عثمانی، سپاهی مصری عربستان را تسخیر کرد و موقتا به امارت سعودی خاتمه داد. در خلال فراز و نشیبهای دولت و اقبال خاندان سعودی تا زمان تاسیس پادشاهی عربستان سعودی در سال 1930 م. اتحاد با مذهب وهابی همچنان ادامه داشت و این پادشاهی هنوز اساسا مملکتی وهابی است.

ن. تاثیرات دیگر ابن تیمیه در جهان اسلام
لائوست کلام وهابیان را «رونوشت جدید آیین حنبلی و مذهب تعطیل محتاطانه ایمان سنتی» وصف می ند. آشکاراترین وجه وابستگی این کلام به ابن تیمیه، حمله آن به پرستش اولیا و اصرار کلی آن به بازگشت به خلوص صدر اسلام است. بیشترین بخش آن، مانند بخش اعظمی از تفکر دینی اسلامی، عدتا با ظواهر سروکار دارد. به روش ابن تیمیه علاقه ای نشان نمی دهد روشی که او برای گریز از تصلب و جمود روشهای مدرسی و امکان پذیر ساختن کاربرد حقیقت اسلام در شرایط معاصر، اندیشیده است. همین معنی و به اصطلاح وهابیان هند نیز صادق است. اینان در اوایل قرن نوزدهم ظهور کردند و با نهضتی مسلحانه تحت رهبری سید احمد (1786- 1831 م./ 1201- 1247 هـ) به ضد سیک ها و انگلیسها، تقویت شدند. در آغاز، این جنبش معلول مبارزات داخلی هند بود، لیکن در سال 1823 م. (1328هـ) سید احمد، در سفر حج تحت تاثیر وهابیان قرار گرفت. در مدرسه کلامی دئوبند، مایه ای از جوهر فکری وهابی محفوظ مانده است. بدین سان نیروی حیاتی مذهب حنبلی، که در شخص ابن تیمیه به غلیان درآمد، تا این روزگار ادامه دارد. اصرار وی در حفظ یا بازگشت به خلوص صدر اسلام، به متفکران سلامی امروز، خواه متکلم حرفه ای باشند خواه نباشند، مطمئن ترین طریق پیدا کردن راه حل مشکلاتشان را خاطر نشان می سازد. در میان متجددان مصری، تمامتر از همه رشید رضا (وفات: 1935 م. / 13ق54 هـ)، که یکی از ستایشگران ابن تیمیه و بخصوص روش شناسی او بود، به این معنی پی برده است.

منابع

  • منتگمری وات- فلسفه کلامی اسلامی- ترجمه ابوالفضل عزتی عملی و فرهنگی- صفحه 179-173

کلید واژه ها

علم کلام زندگی فردی متکلمان فلاسفه مذهب

مطالب مرتبط

جهات کلی تاثیر علم کلام در فلسفه اسلامی اصول اعتقادی مذهب زیدیه (دوران پیدایش و گسترش) شرح احوال و آثار ابومنصور ماتریدی (تولد و نسب) مشاهیر فرقه ماتریدیه (قرون دوازدهم تا چهاردهم هجری) تاثیر اندیشه های هندی و مانوی (کلام اسلامی) تاثیر ممنوعیت تعقل بر تدوین علم کلام کشمکش های اهل حدیث با اصحاب کلام

اطلاعات بیشتر

ابزار ها