قاتل حضرت مسلم بن عقیل (ع).
او از هواداران و طرفداران یزیدبن معاویه در زمان خلافت او بود.
سال 60 هجری قمری در نهضت حسینی و قیام مسلم بن عقیل (نماینده امام حسین (ع) در کوفه)، وقتی می خواستند حضرت مسلم را دستگیر کنند، او در کوچه های شهر کوفه با مسلم برخورد و نبرد تن به تن کرد، شمشیر به دهان مسلم زد و لب او را ببرید، اگرچه حضرت مسلم نیز ضرباتی به او وارد و او را مجروح نمود. و زمانی که او خواست مأموریتش را از طرف عبیدالله بن زیاد برای کشتن مسلم انجام دهد، چون که قبلا مغلوب او شده و از مسلم ضربه کاری خورده بود، کینه مسلم را شدیدا به دل داشت.
لذا به دستور ابن زیاد، مسلم بن عقیل را بالای دارالاماره برد و با 2 ضربت او را کشت و سر از بدنش جدا کرد و جسدش را به زمین انداخت.
بعد که عبیدالله از او پرسید: «وقتی خواستی او را بکشی او چه می گفت؟»
بکیر جواب داد: «او تسبیح می گفت و استغفار می کرد و بر پیامبر و آل او درود می فرستاد و می گفت: خدایا میان ما و قومی که به ما دروغ گفتند و فریب دادند و نیرنگ زدند، داوری کن.»
یک نقل در «روضة الشهداء» هست که روایت صحیح اینکه پسر بکیربن حمران، مسلم را شهید کرده، سرش را نزد ابن زیاد برد و بدنش را از بالای قصر به زمین انداخت.
بکیر بن حمران احمری زندگینامه قاتل مسلم ابن عقیل واقعه کربلا