از اصول مسلم قرآن این است که هر کار نیک یا بد انسان به سود یا زیان خود اوست: «إن أحسنتم أحسنتم لأنفسکم و إن أسأتم فلها؛ اگر نیکی کنید، به خود نیکی کرده اید و اگر بدی کنید، به خود [بد نموده اید] و روزی فرا می رسد که عمل خود را می بیند.» (اسراء/ 7) «و أن سعیه سوف یری؛ همانا سعی هرکسی هرگز از بین نمی رود.» (نجم/ 40) بنابراین، اولا، عمل هر کسی زنده است و هرگز از بین نمی رود. ثانیا، چنین کرداری به موجود معینی ربط وجودی دارد؛ چون نظام جهان هستی بر اصل علت و معلول استوار است. ثالثا، تنها تکیه گاهی که کردار هر کسی به آن مرتبط و از آن ناگسسته است خود انسان است که مبدأ فاعلی عمل است. این سنت الهی اقتضا دارد که اثر هر کردار خیر باشد یا شر به صاحب آن بازگردد: «تلک أمة قد خلت لها ما کسبت و لکم ما کسبتم؛ امتهای پیشین هر چه کردند برای خود کردند و شما نیز هر چه کنید به سود خود کنید.» (بقره/ 141) «و کل إنسان ألزمناه طائره فی عنقه؛ هر انسانی مسؤول کار خویش است و هر کرده ای از او سر زد برگردن خود اوست.» (اسراء/ 13)
کردار انسان گویا از درون او پرواز می کند و نهان انسان سکوی پرواز عمل وی است و بعد از ظهور از درون و پرواز از نهان به اوج گردن او می نشیند و او را گردن گیر می کند. در پی این کردار، سعادت یا شقاوت خواهد بود و او به پاداش کامل عمل خود خواهد رسید: «ثم یجزیه الجزاء الأوفی؛ سپس هر چه تمامتر وی را پاداش دهند.» (نجم/ 41) از این رو قرآن فرمود: «إن الذین ىأکلون أموال الیتامی ظلما إنما یأکلون فی بطونهم نارا و سیصلون سعیرا؛ آنان که اموال یتیمان را به ستمگری می خورند در واقع در درون خود آتش جهنم ذخیره می کنند و به زودی در آتش دوزخ خواهند افتاد.» (نساء/ 10) این انعکاسی از عمل انسان و به شکل درآمدن آن (تجسم عمل) است. خوردن مال یتیم در ظاهر لذتی پنداری و کاذب دارد، اما درون آن عذاب و آتش صادق است.
امام رضا (ع) راز بازتاب عمل انسان در زندگی را، در پاسخ پرسش های محمد بن سنان، با بیانی زیبا و حکیمانه چنین می نگارد: «خوردن مال یتیم از روی ستم علت های فراوانی از وجوه فساد را همراه دارد: نخست این که وقتی انسان مال یتیم را ظالمانه بخورد بر قتل او کمک کرده است؛ زیرا یتیم نیازمند کمک است، بار خویش را نمی تواند بر دوش کشد، به کار خود آگاه نیست و کسی را ندارد که او را سر پا بدارد، آن گونه که پدر و مادرش وی را سرپرستی می کنند. بنابراین، کسی که مال یتیم را بخورد گویا او را کشته و به دست فقر و تهی دستی سپرده است.»
قرآن برای تشویق به عدل و کار نیک و پرهیز از ستم و کار بد و برای این که فرزندان کسی دچار آثار ستمگری پدران نشوند از مثالی زیبا بهره جسته می فرماید: «أیود أحدکم أن تکون له جنة من نخیل و أعناب تجری من تحتها الأنهار له فیها من کل الثمرات و أصابه الکبر و له ذریة ضعفاء فأصابها إعصار فیه نار فاحترقت کذلک یبین الله لکم الایات لعلکم تتفکرون؛ آیا کسی دوست دارد عمری زحمت بکشد تا در دوران سالمندی به دیگران نیازمند نباشد، ولی در دوران سالمندی که فرزندانی ضعیف و عایله ای سنگین دارد و باغی از خرما و انگور با نهرهایی جاری و میوه های گوناگون فراهم کرده در این هنگام ناگاه گردباد سوزانی وزیده باغ را بسوزاند؟ او در این حال نه توان کشاورزی و احیای باغ را دارد و نه توان اداره ی عایله سنگین و نه حاضر است پس از عمری زندگی با عزت دست به گدایی زند. اگر کسی تاب تحمل چنین خطری را ندارد باید اندیشه کند و در حال عادی مواظب اعمال خویش باشد. مبادا فرزندان او دچار سیه روزی شوند.» (بقره/ 266)
آیه ی مزبور مشابه تصویر مطلبی است که قرآن درباره پس از مرگ انسان و واگذاری فرزندان یتیم می فرماید: «و لیخش الذین لوترکوا من خلفهم ذریة ضعافا خافوا علیهم فلیتقوا الله و لیقولوا قولا سدیدا؛ باید بندگان از مکافات عمل خود بترسند و با یتیمان مردم نیک رفتار باشند. کسانی که می ترسند کودکان ناتوان از آنان باقی مانند و زیردست مردم شوند، باید از خدا بترسند و سخن به اصلاح و درستی گویند و راه عدالت پویند وگرنه آینده ای تاریک در انتظار آنان خواهد بود.» (نساء/ 9) بر این اساس، اگر انسان ستم کند خواه ناخواه فرزندانش ستم خواهند دید و اگر با یتیمان مردم رؤوف باشد، این کار شایسته بهره ی او و فرزندانش خواهد گشت.
نمونه کار شایسته برای یتیمان، کار حضرت خضر است که به همراهی حضرت موسی (ع) مأمور شدند تا دیوار شکسته ای را که گنج یتیمان در زیر آن قرار داشت، ترمیم کنند و حضرت خضر این احسان الهی، انسانی را چنین معلل کرد: «و اما الجدار فکان لغلامین یتیمین فی المدینة و کان تحته کنز لهما و کان أبوهما صالحا؛ چون پدر آن یتیمان مرد صالح بودند من مأمور شدم تا دیوار را از انهدام و ویرانی حفظ کنم.» (کهف/ 82) تفصیل این مطلب درسیره ی حضرت موسی و خضر آمده است.
در برابر، اگر از انسان کار شایسته و دعای نیک سرزند بر خانواده و نسل او تأثیر خواهد گذاشت. حضرت ابراهیم (ع) از خداوند می خواهد فرزندان و نسل او را صالح قرار دهد: «ربنا و اجعلنا مسلمین لک و من ذریتنا أمة مسلمة لک؛ پروردگارا، ما را تسلیم فرمان خود قرار ده؛ و از نسل ما، امتی فرمانبردار خود پدید آر.» (بقره/ 128) در آیه دیگر آمده است: «فاجعل أفئدة من الناس تهوی إلیهم؛ ابراهیم (ع) تقاضا کرد خدایا دل های گروهی از مردم را متوجه فرزندان من کن.» (ابراهیم/ 37) و خواست که خداوند فرزندان او را از بت پرستی دور سازد: «و اجنبنی و بنی أن نعبد الأصنام؛ و مرا و فرزندانم را از پرستیدن بتان دور دار.» (ابراهیم/ 35) و از برای نسل خود خواهان امامت شد: «قال إنی جاعلک للناس إماما قال و من ذریتی؛ [خدا به او] فرمود: من تو را پیشوای مردم قرار دادم. ابراهیم پرسید: و از دودمانم هم؟» (بقره/ 124)
به هر حال، کار نیک و کار بد، عدل و ظلم، گذشته از اثر تشریعی، اثر تکوینی دارد و در نسل انسان اثر می گذارد؛ چنان که اگر کسی ظالم بود خداوند نیز ظالمی را بر خود او مسلط می کند: «و کذلک نولی بعض الظالمین بعضا؛ و این گونه برخی از ستمکاران را سرپرست برخی دیگر می گردانیم.» (انعام/ 129) و در حدیث آمده کسی که ستمکاری را کمک کند، حق تعالی همان ستمکار را بر او مسلط خواهد ساخت: «من أعان ظالما سلطه الله علیه.» گرچه مظلوم در قیامت استحقاق احقاق حق را دارد و به حق خویش خواهد رسید، ولی چنین مظلومی مأجور نخواهد بود.
امام صادق (ع) درباره ناموس فرمود: «اگر کسی هتک عفت کند، سرانجام هتک عفت می شود.» چنان که امام صادق (ع) می فرماید: ««لما أقام العالم الجدار أوحی الله تبارک و تعالی إلی موسی (ع) إنى مجازى الأبناء بسعى الآباء؛ إن خیرا فخیر و إن شرا فشر لاتزنوا فتزنی نساؤکم، و من وطی ی فراش امرء مسلم وطی ی فراشه. کما تدین تدان؛ چون عالم [حضرت خضر] دیوار شکسته را ترمیم کرد خداوند به حضرت موسی (ع) وحی فرستاد: من فرزندان را در برابر کوشش و کار نیک پدران پاداش می دهم؛ خیر و خوبی پاداش خوب، و شر جزای شر دارد؛ زنا نکنید تا با زنانتان زنا نشود. کسی که حرمت بستر و ناموس مرد مسلمانی را رعایت نکند، بستر و ناموس او مورد تجاوز قرار می گیرد، و آن گونه که کار انجام دهید جزا خواهید دید.» این اثر طبیعی عمل است و اثر از مؤثر جدا نیست. پس کار زشت نتیجه زشت و کردار نیک ثمره شایسته در پی خواهد داشت و عمل از عامل جدا نخواهد شد؛ یعنی اثر عمل هرگز خود عمل را رها نمی کند اولا، و عمل نیز عامل را رها نمی کند ثانیا، و حفظ این ربط وجودی محصول نظام علی و معلولی است که تمام حلقات آن به اراده حکیم محض و عادل صرف، یعنی خدای سبحان اداره می شود.
نیک کرداران و نیک اندیشان آینده ای روشن در پیش دارند. قرآن در یک اصل کلی می فرماید: «و بشر الذین امنوا و عملوا الصالحات أن لهم جنات تجری من تحتها الأنهار کلما رزقوا منها من ثمرة رزقا قالوا هذا الذی رزقنا من قبل و أتوا به متشابها و لهم فیها أزواج مطهرة و هم فیها خالدون؛ به آنان که ایمان آوردند و کردار شایسته انجام دادند، بشارت ده که برای آنان باغ هایی از بهشت است که از زیر درختانش نهرها جریان دارد و از این رو همواره باطراوت است. هر زمان که از این باغ ها میوه ای به آنان داده شود، گویند: این همان است که از قبل به ما داده شد. همچنین میوه هایی برای آنان می آورند که در شادابی،رسیدگی،خوشبویی به یکدیگر می ماند و برای آنان است در بهشت همسران پاک و از همه برتر آن که مؤمنان در آن باغ ها جاودانه خواهند بود. این است ثمره ی ایمان و کردار شایسته ای که در دنیا انجام داده اند.» (بقره/ 25)
تذکر: آیا میوه های بهشت شبیه یکدیگر است یا هر کدام طعم خاص، رنگ مخصوص، شکل ویژه، قدر معین و اثر مشخص دارد؟ آیا مقصود بهشتیان از "رزقنا من قبل" آن است که میوه ی کنونی بهشت قبلا مورد استفاده قرار گرفت، تا درباره ی اولین بار سؤال شود که در آن نوبت چه می گویند؟ آیا منظور آنان این است که این میوه بهشتی همان عمل صالح و خلق شایسته ای بود که ما در دنیا با آن مأنوس بودیم و آن ها روزی معنوی، در دنیا بودند؟ پاسخ به این پرسش ها به جایگاه مناسب آن واگذار می شود.
حرام خواری نتیجه اعمال قیامت افعال انسان نسل جهان بینی اسلامی باورها در قرآن