«ابوخالد کابلی وردان» ملقب به «کنکر»، از رجال شیعی سده اول قمری و از اصحاب امام سجاد (ع) بود. کنکر عنوانی بود که مادرش او را با این نام می خواند و در روزگار خود میان عامه مردم به آن شهرت نداشت. نام او را «ابویحیی» هم نوشته اند.
وطن اولیه ابوخالد، کابل بود. با اینکه تصریحی به سال ورود او به حجاز نشده است، ظاهر روایات، حکایت از آن دارد که او در طول حضور خود در حجاز، زمانی که در صحبت امام سجاد (ع) بود، دست کم یکبار با کمک امام (ع)، به کابل سفر کرد.
صحابی امام سجاد (ع)
نوشته اند که او در ابتدای اقامت در مدینه، محمدبن حنیفه را امام می دانست و مدتی طولانی او را مانند امامی واجب الطاعه خدمت می کرد. ابوخالد در مدت ملازمت با محمدبن حنیفه از اشارات او درباره مقام والای امام سجاد (ع) و احترام فوق العاده ای که محمد برای آن امام قائل بود و همچنین با راهنمایی و اصرار یحیی بن ام طویل، به دیدار امام (ع) نائل شد و چون امام او را با نام دوران کودکی اش، کنکر، خطاب کرد، به امامت آن حضرت یقین کرد. زمانی که به ملازمت امام سجاد (ع) درآمد، مقامی به دست آورد که او را «باب» و یکی از ثقات و حواریون امام دانستند. فضل بن شاذان، ابوخالد را یکی از پنج نفری می شمارد که در اوایل امامت حضرت سجاد (ع) از شیعیان ایشان به شمار می آمدند.
یکی از روایات معتبر مربوط به تغییر عقیده ابوخالد درباره امامت، حکایت مربوط به شهادت و حکمیت حجرالاسود است که در روایتهای گوناگون به نحوی با ابوخالد ارتباط دارد و سرانجام منجر به تغییر عقیده او در مورد امام بر حق می شود. درباره تلاش او در جستجوی امام بر حق، روایت دیگری دلالت بر آن دارد که او زمانی به نزد حسن مثنی رفته و از او درباره میراث امامت پرسیده و چون از او ناامید شد، به آستان امام سجاد (ع) رفت.
در زمان افزایش سختگیری حکام اموی بر شیعیان که در طی آن افرادی مانند یحیی بن ام طویل کشته شدند، ابوخالد به مکه فرار کرد و مدتی در آنجا پنهان شد.
پایان عمر
تاریخ درگذشت ابوخالد مشخص نیست، اما او علاوه بر امام سجاد (ع)، دوره امام باقر (ع) (امامت: 95-114ه.ق) را هم درک کرده و به جرگه اصحاب آن حضرت درآمد.
علاوه بر این دو امام، ابوخالد از افرادی مانند اصبغ بن نباته و یحیی بن ام طویل روایت کرده است.
ابوخالد کابلی زندگینامه اصحاب چهارده معصوم (ع) اثبات امامت امام سجاد (ع) یقین تشیع