در مورد تاریخ غزوه بنی نضیر اختلاف نظر وجود دارد. گروهی مانند «زهری» و «بخاری» و «نووی» گفته اند این جنگ شش ماه پس از جنگ بدر یعنی پیش از سریه بئر معونه و گروهی دیگر قائل شده اند پس از بئر معونه رخ داده است. اکثر مورخین مشهور نظر دوم را طرح کرده یا لا اقل در ترتیب بیان حوادث، غزوه بنی نضیر را پس از بئر معونه و بدون ذکر تاریخ آن آورده اند. اشکال این گروه در تناقض گویی بعضی یا همه ایشان است که می گویند «ابوسلمه» و «حارث ابن صمه» برخی از زمین های کشاورزی یا باغ داری بنی نضیر را کرایه کرده یا از آن استفاده نموده اند در حالیکه «ابوسلمه» پیش از بئر معونه فوت کرده و «حارث ابن صمه» نیز در همان حادثه (بئر معونه)، شهید شد. پس امکان ندارد جنگ بنی نضیر پس از واقعه بئر معونه باشد. زیرا مفهوم استفاده «ابوسلمه» و «ابن صمه» از اراضی بنی نضیر آن است که این اراضی در آن زمان در دست یهود بنی نضیر بوده است. جوابی که برخی به این اشکال داده اند این است که غزوه بنی نضیر حتما پس از بئر معونه رخ داده فلذا روایاتی که در آنها گفته شده حارث ابن صمه در واقعه بئر معونه شهید شده است ضعیف می باشد. اشکال این جواب آن است که مصادره به مطلوب کرده یعنی تقدم تاریخی حادثه بئر معونه را قطعی فرض نموده از این جهت روایاتی که در آنها گفته شده حارث ابن صمه در واقعه بئر معونه شهید شده است را جعلی یا ضعیف دانسته در صورتی که ممکن است به عکس باشد یعنی ممکن است پس از تحقیق معلوم شود روایات قوی بوده و همین دلیل تقدم غزوه بنی نضیر بر حادثه بئر معونه باشد. ما نظر خاصی را تایید یا تکذیب نکرده علاقه مندان به تحلیل بیشتر را به کتاب «الصحیح من سیره النبی الاعظم» ج 8 ارجاع می دهیم.
موضع یهودیان بنی نضیر در برابر مسلمین:
محل اسکان بنی نضیر در نزدیکی مسجد قبا بود. آنها در آنجا یک قلعه بسیار محکم و در اطراف قلعه، باغات و زمین های کشاورزی متعدد و حاصلخیزی داشتند. در سبب اخراج بنی نضیر از این منطقه گفته اند:
پس از هجرت رسول الله (ص) به مدینه، یهودیان بنی نضیر خدمت ایشان رفته و قرارداد صلحی امضا نمودند. به موجب این قرارداد، مسلمین و یهود متعهد شدند که:
1- به صورت مسالمت آمیز در کنار یکدیگر زندگی کرده و بر علیه هم اقدامی نکنند.
2- بنا به پیشنهاد رسول الله (ص)، بنا شد هرگاه مسلمین نیاز به کمک مالی داشتند یهودیان دریغ نکنند.
3- بنابر پیشنهاد بنی نضیر قرار شد ایشان بر علیه مسلمین جنگی راه اندازی نکرده و اگر جنگی هم شد وظیفه کمک به مسلمین را نداشته باشند.
سالها گذشت و بنی نضیر نسبت به پیمانی که با مسلمین داشت وفادار بوده حتی پس از جنگ بدر و پیروزی مسلمین چون گمان یهودیان در مورد پیامبر به یقین تبدیل شده و دانستند او همان پیامبر آخر الزمان است، پیمان خود را مستحکمتر نموده و از جنگ بر علیه مسلمین بیم بیشتری یافتند زیرا در تورات و کتب آسمانی گذشته خوانده بودند که پیامبر آخر الزمان فردی است شکست ناپذیر و هر کس بر علیه او اقدام کند مغلوب خواهد شد. پس بنی نضیر نسبت به مسلمین متعهد بوده و پیامبر نیز با ایشان مدارا می کرد تا آنکه جنگ احد آغاز شده و مسلمین شکست خوردند. با شکست مسلمین، یهودیان بنی نضیر در نبوت پیامبر اکرم (ص) شک کرده و در بقاء بر پیمان خود مردد شدند. از این رو عده ای از سران ایشان (در برخی نقل ها آمده است: «یهودیان بنی نضیر به سرکردگی «کعب ابن اشرف» به مکه رفتند...» گویا نظر این گروه بر آن است که حرکت بنی نضیر به سوی مکه و شکستن پیمان مسلمین از طرف ایشان پیش از واقعه احد و در سال دوم هجری صورت گرفته است. زیرا قتل کعب در اوایل سال سوم هجری رخ داده پس اگر او در غزیمت بنی نضیر به سوی مکه حضور داشته مفهومش این می باشد که این واقعه در سال دوم یا اوایل سال سوم پیش آمده البته منهای جریان بنی نضیر در تاریخ قتل کعب ابن اشرف اختلاف نظر فاحشی دیده می شود: از یک سو «واقدی» می گوید: «محمد ابن مسلمه» 14 ربیع الاول سال سوم یعنی 25 ماه پس از هجرت سالهای قمری در آن دوران از ماه ربیع الاول شروع می شد برای کشتن کعب به قلعه بنی نضیر می رود و پیامبر تا بقیع او را همراهی می کند. از آن طرف در واقعه «ذی امر» می نویسد: «پیامبر 5 شنبه 12 ربیع الاول از مدینه به غطفان رفت». بدیهی است که امکان ندارد پیامبر دو روز پس از خروج از مدینه محمد ابن مسلمه را تا بقیع همراهی کرده باشد، پس تناقضی وجود دارد گروهی دیگر قتل کعب را در ماه صفر سال سوم یعنی 36 ماه پس از هجرت دانسته اند ایشان نیز برای گفته خود دلایلی دارند که طرح آنها نیست. علاقه مندان به تحقیق بیشتر به کتاب «الصحیح من سیره النبی الاعظم» ج 8 مراجعه کنند.) معاهده خود با پیامبر و مسلمین را نقض کرده و چهل تن از بزرگان بنی نضیر جهت عقد پیمان با مشرکین قریش راهی مکه شدند.