از اسماء بنت عمیس روایت کرده اند که روزی هنگام عصر رسول خدا (ص) سرش را در دامان علی (ع) نهاد و حالت وحی بر آن حضرت عارض شد و طول کشید تا غروب شد و علی نماز عصر نخوانده بود اما به احترام پیغمبر نتوانست از جا برخیزد و چون پیغمبر برخاست به علی (ع) فرمود: آیا نماز عصر خوانده ای؟ عرض کرد: نه. پیغمبر دعا کرده گفت: «اللهم ان علیا کان فی طاعتک و طاعة رسولک فاردد علیه الشمس»؛ پروردگارا علی (بنده تو) در راه اطاعت تو و فرمانبرداری رسول تو بوده پس خورشید را برای او بازگردان. اسماء گوید: در این وقت خورشید را دیدم که بازگشت و دیوارها را دوباره آفتاب گرفت تا علی (ع) وضو گرفت و نمازش را خواند، آن گاه غروب کرد.
نکات:
1- برخی مورخین گفته اند داستان رد شمس چندین بار رخ داده است. اثبات یا رد این مبحث نیاز به فرصتی دیگر دارد. علاقه مندان می توانند به کتاب «رد الشمس لعلی علیه السلام» مراجعه فرمایند.
2- عده ای دیگر حتی یک بار رخ دادن این حادثه را نیز نپذیرفته اند لذا می گوییم:
طبق آنچه علامه جعفر مرتضی عاملی در کتاب شریف الصحیح من سیرة النبی الاعظم (ص) ج19 ص25 آورده اند راویان این روایت 13 نفراند که نام 12 تن از ایشان در کتب مختلف اهل تسنن آمده است. این روات عبارت اند از:
1- علی (ع)
2- امام حسین (ع)
3- اسماء بنت عمیس
4- ابوهریره
5- ابوذر
6- ام هانی
7- عبد خیر
8- ام سلمه
9- جابر ابن عبدالله انصاری
10- ابو سعید خدری
11- سلمان
12- انس
13- ابو رافع
جهت مشاهده این روایات مراجعه شود به البدایه و النهایه ج6 ص 77-87 و کنز العمال ج12 ص346 و تاریخ الخمیس ج2 ص58 و....(باقی منابع در پاورقی 1 ص 25 از کتاب الصحیح من سیرة النبی الاعظم (ص) آمده است).
بنابراین حدیث فوق از احادیث متواتر بوده و برخی علماء اهل تسنن آن را صحیح یا حسن دانسته اند. حال این سئوال مطرح می شود که: چرا مردم کشورهای دیگر در کتب تاریخ خود این داستان را نیاورده اند؟: برخی گفته اند این حدیث نمی تواند صحیح باشد زیرا اگر بازگشت خورشید پس از غروب آن واقعا رخ می داد مومن و کافر آن را می دیدند و قطعا در تاریخ کشورهای مختلف ثبت می شد و چون ثبت نشده است پس واقعیت ندارد.
جواب:
در جامعه مسلمین، غیر از شیعیان، علت عدم ذکر این ماجرا احتمالا دشمنی ایشان با امیرالمومنین (ع) بوده است. امیرالمومنینی که ماه ها او را سب می کردند و همواره تلاش می نمودند تا قدر و منزلت او را پایین آورند. البته با این وجود گفتیم که همین گروه نام 12 تن از راویان حدیث فوق را آورده اند. و اما در مورد دیگر ممالک: در مورد دیگر نواحی و کشورها این اشکال وارد نیست زیرا ممکن است منظور از بازگشت خورشید توقف آن ولو به مدت کم یا بازگشت اندک آن به طرزی که خیلی محسوس نباشد باشد. از این گذشته برخی معجزات پیامبر (ص) مانند شق القمر را نیز مردم کشورهای مختلف در کتب خود نیاورده اند پس این دلیل نمی شود که چنین مطالبی رخ نداده باشد. جواب دیگر ما بر اشکال مذکور این است که این حوادث معجزه بوده و به چشم کسی که خداوند متعال اراده فرموده باشد می آید.
توقف خورشید برای یوشع:
از طریق انبیاء در اخبار آمده است که خورشید برای یوشع حبس شد. از ابوهریره نقل شده است که: نبی (ص) فرمود: حبس نشد خورشید مگر برای یوشع.» برخی مخالفین، به این حدیث تمسک کرده و گفته اند داستان رد شمس برای علی (ع) دروغ است.
بر گفته این دسته اشکالاتی وارد است که به چند مورد آن اشاره می شود:
1- عداوت ابوهریره نسبت به علی (ع) مسئله پوشیده ای نیست. لذا به گفتار او در مورد امیرالمومنین علی (ع) نمی توان اعتنا کرد.
2- شخصیت ابو هریره به گونه ای است که حتی برخی از اهل تسنن نیز او را قبول ندارند و روایات منقول از وی را بی اعتبار می دانند. بنابر این بخصوص در مورد علی (ع) روایات منقول از وی از اعتبار ساقط است. (مراجعه شود به عنوان اسلام ابوهریره در حوادث سال هفتم از همین سایت)
3- پیامبر اکرم در مورد علی (ع) فرمود: علی مع الحق و الحق مع علی. علی (ع) فرموده است:...اکذب الناس و به نقلی اکذب الاحیاء علی رسول الله (ص) ابوهریره. یعنی: آگاه باشید! بدرستیکه دروغگوترین مردم یا دروغگوترین فرد زنده نسبت به رسول الله (صل) ابوهریره است.
با توجه به سخنان فوق گمان می کنیم دیگر جایی برای بحث از حدیث منقول از ابوهریره نباشد و وضعیت آن از حیث اعتبار معلوم شده باشد.
تاریخ تاریخ اسلام روایات احادیث ساختگی پیامبر اکرم امام علی (ع) رد شمس