امام، امیرالمؤمنین (ع) وحی را به چند معنا تفسیر و تقسیم کردهاند:
1- وحی به معنایی که مناسب نبوت و رسالت است؛ مانند: «إنا أوحینا إلیک کما أوحینا إلی نوح والنبیین من بعده و أوحینا إلی إبراهیم و إسماعیل...؛ ؛ ما به تو وحی فرستادیم، آنسان که به نوح و پیامبران بعد از او وحی فرستادیم و چنان که به ابراهیم و اسماعیل نیز وحی فرستادیم.» (نساء/ 163)
2- وحی به معنای الهام؛ مانند: «و أوحی ربک إلی النحل أن اتخذی من الجبال بیوتا و من الشجر و مما یعرشون؛ و پروردگار تو به زنبور عسل الهام کرد که از کوه ها و درختان و از داربست هایى که (مردم) مى سازند لانه هایى بگیر.» (نحل/ 68)
«و أوحینا إلی أم موسی أن أرضعیه فإذا خفت علیه فألقیه فی الیم...؛ و به مادر موسى (ع) الهام کردیم که او را شیر ده و چون بر (جان) او ترسیدى به دریایش بیفکن» (قصص/ 7) هرچند محور اصلی اینگونه از الهام، همانا نحوه عمل است، لیکن چنین عملی خردمندانه و مسبوق به آگاهی نیز هست. بنابراین، معرفت به شیوه کار و آشنایی به کیفیت عمل -که از سنخ علم است- ضمنا در الهام یاد شده، منطوی است.
3- وحی به معنای اشاره؛ مانند: «فخرج علی قومه من المحراب فأوحی إلیهم أن سبحوا بکرة و عشیا؛ زکریا از محراب عبادتش به سوی مردم بیرون آمد و با اشاره به آنان گفت: صبح و شام، خدا را تسبیح گویید.» (مریم/ 11)
4- وحی به معنای تقدیر؛ مانند: «و أوحی فی کل سماء أمرها؛ و در هر آسمانی به نظم امرش وحی فرمود.» (فصلت/ 12)
5- وحی به معنای الهام عزم؛ مانند: «و إذا أوحیت إلی الحواریین أن امنوا بی و برسولی...؛ یاد کن هنگامی که به حواریین وحی کردم به من و رسول من ایمان آرید.»(مائده/ 111) همانگونه که قبلا بازگو شد، وحی در اینگونه از موارد به معنای ایجاد انگیزه و الهام تصمیم و القای عزم است و مشابه آن، معنای هفتم است که خواهد آمد.
6- وحی به معنای دروغ پردازی؛ مانند: «...شیاطین الإنس و الجن یوحی بعضهم إلی بعض...؛ شیطانهای انس و جن، برخی از آنان سخنان دروغ را پنهانی در اختیار برخی دیگر قرارمیدهند.» (انعام/ 112) القای ماهرانه و مستورانه و فریبکارانه را ایحای شیطان گویند.
7- وحی به معنای القای اراده انجام کار خیر؛ مانند: «و جعلناهم أئمة یهدون بأمرنا و أوحینا إلیهم فعل الخیرات...؛ ما پیامبران را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما مردم را هدایت میکردند و انجام کارهای خیر را به آنان القا کردیم» (انبیاء/ 73)یعنی تصمیم انجام کارهای نیک و عزم بر آوردن کارهای خیر، مصداق بارز ایحای فعل خیر است. در این جا یادآور میشویم که آنچه از مصادیق وحی جامع اندیشه و انگیزه و اعم از جزم علمی و عزم عملی و فراگیر نسبت به عقل نظری و عملی از منظر حضرت علی (ع) یاد شد، طبق برخی از نصوص منقول از مقام شامخ علوی بود؛ و گرنه امکان دستیابی به مصادیق دیگر از کلام آن حضرت (ع) مطرح است؛ چنان که امکان اطلاع بر مصادیق دیگر از سخنان سایر معصومان دینی، کاملا معقول و مقبول است.