تجربه کسانی که پیامبر یا پیشوای معصوم نیستند، اعم از کشف و شهود، رؤیا، احساس امر متصل یا منفصل از نفس و بدن (نه همچون خواب و حالات منامیه)، همگی نیازمند عرضه به میزان است تا صحت و سقم آن ها آشکار و ارزش و قیمتشان پدیدار شود؛ همانگونه که روایات را باید بر قرآن کریم و سنت قطعی و بر اخبار متواتر عرضه کرد. یعنی آنسان که قرآن و سنت قطعی و اخبار متواتر -که از طریق عامه و خاصه رسیده و بر آن انگشت تأیید و مهر قطع نهاده شده است- "میزان" اخبار و احادیث مشکوک و مظنون است و با آنها سره را از نا سره تشخیص میدهند و مجعول و مدسوس را از صحیح و موثق جدا میکنند، برای محصول کشف و شهود و تجربه های دینی نیز میزان و مقیاسی لازم است تا شهود شاهدان و تجربه عارفان را بر آن عرضه کنند. به طور کلی هر آنچه که آسیب پذیر است، باید با میزان آسیب ناپذیری به سنجش در آید؛ زیرا قطعا تجربه دیگران، مانند تجربه پیامبران معصوم (ع) نیست و در مبادی تصوری یا تصدیقی آن، خلل و قصور و کاستی و نادرستی ها وارد میشود.
توضیح آن که تجربه های مادی و پزشکی و سیاسی و نظامی و اخلاقی و اقتصادی، خارج از بحث است؛ زیرا در جهان طبیعت، مدرکاتی مورد آزمایش قرار میگیرد که دچار مزاحمت است. چه بسا تأثیر درمانی یک گیاه، تنها مخصوص کشوری یا منطقه ای باشد و در سایر ممالک، نتیجه درمانی ندهد. نیز چه بسا در تشخیص ذاتی و عرضی اشتباه رخ دهد و اوصاف اقتضایی، جانشین ذاتیات علی شود و...؛ چنان که دستگاه ادراکی نیز گاهی دچار آسیب میشود؛ آنسان که "احول" یک چیز را دو چیز میبیند یا یک تجربه گر، تجربه ای بر خلاف تجربه گر دیگر اندوخته است...، و گاهی هر دو، آفت میبیند و به اشتباه میافتد (یعنی مدرک و مدرک). اما در تجربه های فرا طبیعی، تنها پیامبران معصوم و آنان که محرم راز وحی هستند و آنچه را پیامبران مشاهده کردهاند آنان نیز میبینند، از هرگونه آسیب و اشتباه و خطا مصونند. پیامبر جز از راه وحی، لب به سخن نمی گشاید و نطق او از هوا و آفت های نفسانی محفوظ است و نیز حس و تخیل و وهم و شهود و عقل او همگی از خطا مصون است. او نخست مطالب عالی را با شهود قلبی میبیند و آن گاه با تعقل برهانی آن را تحلیل، سپس لب به استدلال و نطق میگشاید. سخن او یا عارفانه است یا حکیمانه یا متکلمانه یا فقیهانه یا...، و در هیچ یک از مراحل ادراکی وی -اعم از حس و تخیل و توهم و تعقل و شهود- غلط و مغالطه و تدلیس و... راه ندارد: «ماکذب الفؤاد ما رأی؛ آنچه را دل دید، انکارش نکرد.» (نجم/ 11) چنین انسان کاملی، اگر پیامبر باشد، گذشته از الهام های تسدیدی و انبایـی، وحی تشریعی دارد وگرنه گوهری در وجود او پدید میآید که او را برجسته تر از دیگران و متکامل تر میکند و در این جهت، بین مرد و زن تفاوت نیست؛ مانند امامان معصوم و نیز همچون حضرت فاطمه زهرا (س) و مادر موسی و حضرت مریم (س).
متذکر می شویم که برخی از تجربه های دینی، ممکن است با حالت یا وصف خاص همراه باشد؛ مانند:
1- دست آوردهای مثال متصل، همچون رؤیا و خواب و حالات منامیه.
2- تجربه هایی که معلوم نیست از مثال متصل است یا از مثال منفصل و راه شک و ظن در آن ها باز است.
3- دست آوردهای مثال منفصل؛ مانند: «...فتمثل لها بشرا سویا؛ به شکل بشری خوش اندام بر مریم ظاهر و نمایان شد.» (مریم/ 17)
4- همه مشاهدات صحیح و تجربه های دینی درست، در ظل ولایت الهی پیامبران، نصیب پیروان راستین آنان میشود و ارزیابی صحت و سقم مشهودات پیروان در پرتو انطباق با ره آورد انبیا صورت میپذیرد.