جستجو

فرهنگ از دیدگاه مراجع دانمارکی

در منابع و مراجع دانمارکی درباره فرهنگ چنین آمده است: کلمه فرهنگ از ریشه لاتین آن گرفته شده است که به معنی کاشت، پرورش و ساختن است. فرهنگ، به مجموعه روندی گفته می شود که انسان توسط آنها پدیده های طبیعی را دگرگون می سازد. فرهنگ در معنای محدود آن به احیای زمین، کاشت زمین، پرورش و بهبود درختان، تولید و تصفیه باکتری ها و نتایج حاصله از این پرورش ها اطلاق می شود. این واژه در معنای گسترده آن کلیه فعالیت های انسانی و ثمرات آن را اعم از محصولات مادی و غیر مادی که به نسل های آینده به صورت میراث اجتماعی برخلاف میراث ژنتیکی منتقل می گردد در بر می گیرد.
در فلسفه واژه فرهنگ بنابر سنت به فرد تعلق می گیرد و به معنای فعالیت هدف دار انسان در رابطه با خود و دنیای اطراف او یعنی خودسازی و تلاش در جهت رسیدن به ارزش های روحی زندگی است. از دیدگاه جامعه شناسان انسان جزئی از کل است. بنابراین می بایست واژه فرهنگ را در رابطه با جامعه دانست. از این رو فرهنگ را باید چنین معنا کرد: مجموعه پیچیده و بزرگی از دانش، آرمان های عقیدتی، هنر، اخلاق، سنت و هر توانایی و یا عادت دیگری که انسان به عنوان عضوی در جامعه آنها را از جمله خصوصیات خود کرده است. در جامعه شناسی طبق قاعده فرهنگ مادی را از غیر مادی جدا می کنند. گذشته از آن سعی در ترکیب دو عبارت فرهنگ و جامعه شده است؛ با این نظر که همه پدیده های انسانی وابسته به فرهنگ و جامعه شده است؛ با این نظر که همه پدیده های انسانی وابسته به فرهنگ اجتماعی است. بنابراین یک نقش اجتماعی تا حدی از لحاظ فرهنگی تعیین می شود. هنگامی که در زبان روزمره گفته می شود که مردم تا چه حدی فرهنگی هستند. در حقیقت منظور تنها آن است که نشان داده شود این مردم تا چه حد در فرهنگ طبقه ی بالای جامعه خود سهیم هستند و هنگامی که به مردمی اطلاق می شود که تا چه حد دارای فرهنگ بالا و پایین هستند در واقع منظور این است که فرهنگ این مردم تا چه اندازه مشابه با جامعه اروپایی و آمریکایی در قرن های هجدهم و نوزدهم است.
مطالب زیر در تعریف و توصیف فرهنگ از دیدگاه این دایرة المعارف قابل توجه است:
1. فرهنگ آن درک، دریافت، فعالیت های مغزی و عضلانی است که انسان طبیعت را به وسیله آن به سود خود دگرگون می سازد.
2. فرهنگ در معنای محدود آن به احیای زمین، کاشت زمین، پرورش و بهبود درختان، تولید و تصفیه ی باکتری ها و نتایج حاصله از این پرورش ها اطلاق می شود. اصطلاح «معنای محدود» در فوق جمله خالی از دقت است. بلکه مناسب بود که معنای لغوی اولی، یا یکی از معنای فرهنگ تعبیر می شد.
3. معنای عام فرهنگ شامل کلیه فعالیت های انسانی و ثمرات آن اعم از محصولات مادی و غیرمادی که به نسل های آینده به صورت میراث اجتماعی برخلاف میراث ژنتیکی منتقل می گردد را در بر می گیرد.
جملات مذکور اشاره واضحی برای ثبات و پایداری نسبی، فرهنگ ها دارد و این معنی کاملا صحیح است زیرا آن پدیده ها و فعالیت ها که در معرض زوال و دگرگونی است نمی توانند به عنوان اصول زیر بنایی در شرون حیاتی انسان ها نقشی داشته باشند.
4. در فلسفه واژه فرهنگ بنابر سنت به فرد تعلق می گیرد و به معنای فعالیت هدف دار انسان در رابطه با خود و دنیای اطراف او یعنی خود سازی و تلاش در جهت رسیدن به ارزش های روحی زندگی است.
در عبارت فوق این حقیقت که فرهنگ فعالیت هدف دار آدمی در رابطه با خود و بنی نوع خود و جهانی که در آن زندگی می کند و نیز خودسازی برای رسیدن به ارزش های روحی زندگی است یک پدیده تکاملی کاملا روشن است.
5. مطلبی را که از دیدگاه جامعه شناسان مطرح نموده است: انسان جزیی از کل است.. کاملا صحیح و قابل توجه و تقریبا مورد اتفاق نظر همه دایره المعارف های کشورهای متمدن دنیا است.
6. در جامعه شناسی، سعی در ترکیب دو عبارت فرهنگ و جامعه شده است با این نظر که همه پدیده های انسانی وابسته به فرهنگ اجتماعی است. در این مورد باید در نظر بگیریم که اگر رشد و تکامل انسان در گذرگاه تاریخ به عنوان یک قانون اصیل مراعات می شد می بایست دو دیدگاه فلسفی و جامعه شناسی مکمل یکدیگر می شدند و میان آن دو جدایی نمی افتاد.
7. در آخرین جملات چنین آمده است: و هنگامی که به مردمی اطلاق می شود که تا چه حد دارای فرهنگ بالا و پایین هستند در واقع منظور این است که فرهنگ این مردم تا چه اندازه مشابه با جامعه اروپایی و آمریکایی در قرن های هجدهم و نوزدهم است. جای شگفتی است که نویسنده یا نویسندگان این تعریف محور و ملاک بالایی و پایین فرهنگ مردم را جامعه اروپایی و آمریکایی آن هم در قرن های هجدهم و نوزدهم قرار داده اند. در صورتی که جوامع دیگر انسانی مانند مشرق زمین دارای فرهنگ و تمدن بسیار ریشه دار بوده و به خصوص از دیدگاه فلسفه انسانی ظریف تر و تکاملی تر می باشند.

منابع

  • محمدتقی جعفری- فرهنگ پیرو فرهنگ پیشرو- صفحه 119-116

کلید واژه ها

جامعه شناسی فرهنگ نظریه فلسفه

مطالب مرتبط

فرهنگ از دیدگاه مراجع فرانسوی فرهنگ از دیدگاه مراجع فنلاندی و سوئدی فرهنگ از دیدگاه مراجع هندی فرهنگ از دیدگاه مراجع یونانی فرهنگ اسلام فرهنگ در دایرة المعارف لهستان عناصر فرهنگ هند

اطلاعات بیشتر

ابزار ها