در عین حال که قرآن به مجاهدین و سربازان دستور ثبات قدم و اتحاد و انضباط و رعایت مقررات می دهد و از قدرت و شوکت دم می زند، باز دین است، اخلاق و عنویت است، نمی خواهد احساسات مسلمین را طوری تحریک بکند که آنها را در جهت غرور و منیت سوق بدهد. آنچه که مهم است این است که دقت شود در دین اسلام احساسات مسلمین را در چه جهتی هدایت و راهنمایی می کند؟ مقایسه را در اینجا می خواستم به عمل بیاورم. این مطلبی که عرض می کنم استثنا ندارد. تمام مکتبهایی که در دنیا هست، مکتبها و فلسفه های اجتماعی یا روشهای عملی که دولتها در تربیت سرباز دارند، همیشه کوشش می کنند در سرباز به اصطلاح یک غرور ملی به وجود آورند، یک روحیه بالخصوصی که به موجب آن او فقط به خودش و کشورش بیندیشد. همواره صحبت این است که ما چنین، مفاخر ما چنان، ما چنینیم، دیگران کوچکند.
قرآن می گوید مبادا شما اینگونه باشید، مبادا روحیه شما روحیه تظاهر و روحیه بطر باشد. بطر یعنی چه؟ انسان وقتی که یک نعمتی به او می رسد، یک خوشحالی و سرور و بلکه یک غروری پیدا می کند که دیگر پایش روی زمین بند نیست و به دیگران اعتنایی ندارد، خودش را بالا دست همه می بیند. حالا آن نعمت هر چه می خواهد باشد. بعضی به واسطه ثروت زیاد اهل بطر می شوند، بعضی به واسطه قدرت زیاد یک حالت بی اعتنایی و غرور و تکبر نسبت به دیگران پیدا می کنند، همین طور که راه می روند، با راه رفتنشان می خواهند نشان بدهند که منم صاحب قدرت، منم صاحب ثروت. حرف که می زند، با حرف زدنش کأنه می گوید منم صاحب قدرت، منم صاحب ثروت، منم صاحب علم. حتی (غرور و تکبر) در نگاه کردنش پیداست. قرآن کریم می گوید ولی شما از آن دسته نباشید، فتحها و پیروزیها شما را سرمست نکند، شما را متکبر و مغرور و اهل منیت نکند. لذا می گوید دیگرانند که چنینند. پس آخرین دستوری که قرآن به سربازانش می دهد دستور تواضع اخلاقی است. نمی گوید شما چنین نباشید، می گوید مانند آنها که چنین هستند نباشید. می خواهد بگوید دیگران چنین اند.
«و لا تکونوا کالذین خرجوا من دیارهم بطرا؛ مانند آن اشخاص نباشید که وقتی از خانه هایشان بیرون آمدند با بطر بیرون آمدند» یعنی با غرور و تکبر و بی اعتنایی و منیت «و رئاء الناس؛ و از روی تظاهر و خودنمایی بیرون آمدند». قهرا چنین اشخاصی فقط خودشان را می بینند، خدا را نمی بینند «و یصدون عن سبیل الله؛ و مانع مردم می شوند از راه خدا، شما مثل اینها نباشید» (انفال/ 47). پس آخرین دستوری که می دهد دستور فروتنی و تواضع است. در اینجا قرآن از روشهای معمول و عادی بشری به کلی فاصله می گیرد و حاضر نیست احساسات (سربازان) را در جهت منیتها و خودپسندیها و خودپرستیهای شخصی یا ملی تحریک بکند.
اسلام اخلاق قرآن جهاد فروتنی مجاهد احکام فقهی جامعه شناسی دین فضایل اخلاقی تربیت