جستجو

مفهوم تکامل اصالتهای انسانی

فرضیه تغییرپذیری اصالتهای انسانی بر اساس این است که هیچ امر ثابتی در جهان نیست و همه چیز متغیر است، ولی تنها بر اساس تغییر نیست، بر اساس تغییر و تکامل است. ما می خواهیم این مطلب را مقداری بشکافیم که اگر می گوییم اصالتهای انسانی متکاملند معنی متکامل بودن چه می تواند باشد که با مطلق تغییر فرق بکند. هر تغییری را ما نمی توانیم تکامل بدانیم، چون تنزل هم تغییر است.
یک انسان در انسانیت خودش ممکن است کاملتر بشود و ممکن است تغییرش در جهت عکس باشد، همان که ما می گوییم فساد اخلاق. اصلا آیا فساد اخلاق معنی دارد ولو در زمان واحد یا معنی ندارد؟ ناچار معنی دارد، نمی شود که معنی نداشته باشد، بگوییم هر وضعی که بود، وضع دیگری که به جایش آمد این تکامل است! بدیهی است که چنین نیست.
تکامل یعنی گام برداشتن در مسیر کمال، یعنی شیء متکامل که منزل عوض می کند و مراحل را مرحله به مرحله پشت سر می گذارد، گذشته از عدم ثبات و در یک جا متوقف نبودن، یک امر دیگر هم در آن هست و آن این است که این تغییر در مسیر کمال صورت گرفته است، بدین معنی که مبدئی را در نظر گرفته ایم، بعد می گوییم در آن متکامل شده است، یعنی در مرحله بعد همان را در مرحله عالی تر و به مقدار بیشتر دارد. پس اگر مسیر، مسیر کمال نباشد آن تغییر مرحله و آن تغییر و جابجا شدن، تکامل نیست. اگر مسیر بخواهد مسیر کمال باشد باید یک امری را ما در نظر بگیریم بعد بگوییم آن امر را که این شیء در ابتدا داشته است که ما آن را کمال تلقی کرده ایم در مرحله بعد همان را به شکل افزونتری دارد.
مثلا تکامل در علم و تکامل در صنعت را در نظر می گیریم. جامعه ای در مرحله ای از علم و دانایی و اطلاع و کشف اسرار طبیعت و در مرحله ای از صنعت هست، در مرحله دیگر تغییر می کند، حال آیا هر تغییری را می توانیم بگوییم تکامل؟ اگر در دوره بعد، این مردم جاهل تر و نادان تر شدند، قدرت فنی و صنعتی شان ضعیف تر شد باز می توانیم بگوییم تکامل پیدا کرده اند چون با گذشته فرق کرده اند؟ مثلا آمار باسوادها سابق بیشتر بود حالا کمتر شده است، سطح سواد و معلومات قبلا بیشتر بود حالا کمتر شده است، آیا می توانیم بگوییم چون اکنون در آن مرحله نیستند، پس تکامل است؟
نه، آن وقتی ما می گوییم تکامل است که در دوره بعد، آن جامعه از نظر کمیت یا کیفیت و یا از هر دو نظر در سطح بالاتر قرار گرفته باشد، یعنی اگر در دوره قبل مثلا آمار باسوادها 50 درصد بود اکنون از نظر کمیت شده 60 درصد، و اگر بالاترین سطح دانش و معلومات و حداکثر سواد داشتن این بود که مدرک لیسانس داشته باشند، اکنون مراحل تخصصی را طی کرده اند. صنعت هم همین طور است، یعنی در آنچه که داشته اند همان را دارند با چیز اضافه، و به عبارت دیگر آن را در سطح بالاتر دارند.
این است که در تکامل ما باید یک مبدأ کمالی در نظر بگیریم و بعد مسیری از همان مبدأ در نظر بگیریم که شیء در همان مسیر در مرحله بعد در سطح بالاتر قرار گرفته است. این را می گوییم تکامل.

منابع

  • مرتضی مطهری- فطرت- صفحه 138-136

کلید واژه ها

انسان جامعه تکامل اصالت انسان تربیت

مطالب مرتبط

نظر شهید مطهری در مورد معیارهای اخلاق اسلامی تأثیر اسلام بر اندیشه و تفکر مسلمین برتری عدالت بر جود از نظر امام علی اهمیت وفای به عهد و پیمان از منظر امام علی (ع) ایثار فلسفه زهد اسلامی تکامل جامعه بشری در انسانیت از نظر مکتب مارکسیسم رابطه تکامل با از خود بیخود شدن

اطلاعات بیشتر

اصالتهای انسانی از نظر منکرین فطریات انواع تکامل جامعه بشری رابطه فطرت و تکامل جامعه بشری در انسانیت تکامل جامعه بشری در انسانیت از نظر مکتب مارکسیسم اصالتهای انسانی از نظر مکتب اگزیستانسیالیسم

ابزار ها