کریستن سن، در کتاب مسیح در ایران، عهد ساسانی می افزاید که: پس از قدرت یافتن دو فرقه مسیحی یعقوبی و نسطوری در دربار خسرو پرویز و کشمکشهای آنها با یکدیگر و مسیحی شدن برخی از سرداران ایرانی از قبیل "مهران گشنسپ" که نسطوریان او را غسل تعمید دادند و به نام "گیورگیس" نامیدند و همچنین چند تن دیگر از این قبیل، یاد می کند.
کریستن سن می گوید: مهران گشنسپ، چون به دین مسیح گروید خود را به بیابان کشید تا در آنجا حقایق دین جدید را از رهبانان تعلیم بگیرد، روزی از خواهر خود پرسید که بعد از انتقال من به کیش نصاری در دربار چه می گفتند؟
خواهرش جواب داد: بیا، برای تو هیچ خطری نیست، شاه وقتی که خبر تنصر تو را شنید فقط فرمود: مهران گشنسپ به دوزخ شتافت. حال راه خود را پیش گیر ممکن است پادشاه مقرر فرماید که املاکت را نیز پس بدهند. چندی بعد مهران گشنسپ خواهر خود را ملاقات کرد در وقتی که به عقد یکی از اشراف در آمده بود، پس چند قدمی پیش رفته با کمال احترام به او نماز برد و تعظیم کرد، خواهر از مسند خود برخاسته با کمال مهربانی دست را به جانب او دراز کرد آنگاه خندان به او گفت: شاد باش من نیز عیسوی هستم. (ایران در زمان ساسانیان، ص512-513).