یکی از بزرگترین صحابه پیامبر اکرم (ع)، سلمان فارسی است که افتخار مصاحبت ایشان را کسب کرد و به شرف «سلمان منا اهل البیت»؛ (سلمان از ما اهل بیت است)، نائل آمد. وی از نظر مسلمانان شیعه افضل صحابه رسول خدا و امیرالمؤمنین (ع) است و از نظر غیر شیعه در ردیف بزرگان صحابه است و نام نامیش در دیوار مسجدالنبی می درخشد. اگر از این مرد بزرگ و بزرگوار بگذریم، سایر ایرانیان نامدار را در نظر می گیریم. چون طرف سخن ما کسانی هستند که با مقیاس احساسات ملی و ایرانی با ما سخن می گویند، با احساسات شیعی و حتی با احساسات اسلامی کاری نداریم و تنها از جنبه افتخارات ملی مطلب را محل بحث قرار می دهیم. می خواهیم به طور خلاصه ببینیم که ورود اسلام به ایران چه امکاناتی و چه افتخاراتی برای ملت ایران و ملیت ایرانی در دو قرن نخست اسلامی به ارمغان آورده است.
در این دو قرن گروهی از ایرانیان به واسطه پیشوایی در قرائت یا تفسیر یا حدیث یا فقه به مقام پیشوایی دین و قداست مذهبی در میان ملل دیگر نائل شدند و در حال حاضر در حدود پانصد و پنجاه میلیون مسلمان (مسلمان غیر شیعه)، بدان ها از جنبه مذهبی احترام می گذارند. نافع، عاصم، ابن کثیر، محمدبن اسماعیل بخاری، مسلم بن حجاج نیشابوری، طاوس بن کیسان، ربیعة الرأی، اعمش، ابوحنیفه و لیث بن سعد از این طبقه اند. لیث بن سعد همان ایرانی است که مفتی مصر شد و در سفری که به حج آمد، سفیان ثوری (از مشاهیر درجه اول فقهای عامه که خود عرب عدنانی است)، زمام ناقه او را به افتخار به دوش کشید.
گروهی دیگر در این دو قرن به پیشوایی ادبی نائل آمدند از قبیل: سیبویه، کسائی، فراء، ابوعبیده معمربن مثنی، یونس، اخفش، حماد راویه، ابن قیتبه دینوری و بعضی دیگر.
گروهی در ردیف پیشوایان تاریخ قرار گرفتند از قبیل: محمدبن اسحاق، صاحب سیره، ابوحنیفه دینوری، بلاذری صاحب فتوح البلدان و برخی دیگر.
گروهی در طبقه پیشوایان کلام قرار گرفتند و آرائشان در صدر آراء کتب کلامی قرار گرفت از قبیل: آل نوبخت، ابوالهذیل علاف، نظام، واصل بن عطاء، عمرو بن عبید و امثال اینها.
گروهی دیگر در فلسفه و ریاضیات و نجوم درخشیدند؛ مانند: فرزندان شاکر خوارزمی، همچنین نوبختیان، ابومعشر بلخی، ابوالطیب سرخسی و غیر اینها.
از سرداران اسلامی ایرانی، گذشته از سردارانی که در ایران جنگیده اند مانند طاهر ذوالیمینین، باید موسی بن نصیر فاتح اسپانیا را نام برد. آری این است دو قرنی که بعضی آن را دوره رکود و سکون و سکوت ایران نامیده اند.