جستجو

آیاتی درباره حجاب در قرآن کریم

آیات 58 تا 60 سوره نور نیز مربوط به مباحث حجاب و پوشش است. «یا ایها الذین آمنوا لیستأذنکم الذین ملکت ایمانکم و الذین لم یبلغوا الحلم منکم ثلاث مرات من قبل صلاه الفجر و حین تضعون ثیابکم من الظهیره و من بعد صلاه العشاء، ثلاث عورات لکم، لیس علیکم و لاعلیهم جناح بعدهن طوافون علیکم بعضکم علی بعض کذلک یبین الله لکم الایات والله علیم حکیم(58) و اذا بلغ الاطفال منکم الحلم فلیستأذنوا کما استأذن الذین من قبلهم کذلک یبین الله لکم آیاته والله علیم حکیم(59) و القواعد من النساء اللاتی لایرجون نکاحا فلیس علیهن جناح ان یضعن ثیابهن غیر متبرجات بزینة و ان یستعففن خیر لهن و الله سمیع علیم(60)؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! بردگان شما و کسانی از شما که به سن بلوغ نرسیده اند، باید در سه وقت از شما اجازه بگیرند: پیش از نماز صبح و هنگام ظهر که لباس از تن بیرون می کنید و بعد از نماز عشا. این سه وقت، خلوت شماست. در غیر این مواقع، نه بر شما و نه بر آنها گناهی نیست که اطراف یکدیگر بچرخید (و با هم معاشرت نمایید). خداوند آیات خود را این گونه برای شما بیان می کند، و خدا دانای حکیم است* و چون کودکان شما به سن بلوغ رسیدند، باید همانند کسانی که پیش از ایشان (در همین شرایط) اجازه می گرفتند، کسب اجازه کنند. خدا آیات خود را این گونه برای شما بیان می کند، و خدا دانای حکیم است* و بر زنان از کار افتاده ای که امید زناشویی ندارند گناهی نیست که پوشش خود را کنار نهند، در صورتی که زینت نمایی نکنند، و عفت ورزیدن برای آنها بهتر است، و خدا شنوای داناست».
در این آیات دو استثناء، یکی برای قانون کسب اجازه در وقت ورود در اتاق دیگران، و دیگر برای قانون پوشش زنان، ذکر شده است. آیه اول و دوم راجع به استثناء اول و آیه سوم راجع به استثناء دوم است. قبلا این دستور را شرح دادیم که هر کس می خواهد وارد محل خلوت دیگری شود باید اعلام کند و با کسب اجازه وارد شود، و گفتیم این دستور حتی در مورد محارم نزدیک مانند پسر نسبت به مادر، و پدر نسبت به دختر نیز جاری است. در این آیات دو طبقه از این دستور استثناء شده اند. برای این دو طبقه اجازه خواستن فقط در سه نوبت لازم شمرده شده است و در اوقات دیگر لازم دانسته نشده است. این دو طبقه عبارتند از:
1- «الذین ملکت ایمانکم»- مملوکان شما.
2- «الذین لم یبلغوا الحلم منکم»- کودکان نابالغ شما. سه نوبتی که این دو دسته باید اجازه بخواهند عبارتست از: پیش از نماز صبح، و هنگام نیمروز که افراد به خاطر گرما لباس رو را از تن در آورده استراحت می کنند، و بعد از نماز عشاء که هنگام رفتن به رختخواب است. در این مواقع معمولا زن یا مرد در لباس غیر عادی هستند و چون تازه از خواب برخاسته اند (قبل از نماز صبح) و یا تازه می خواهند به خواب روند (بعد از نماز عشاء) و یا در حال استراحتند (وقت ظهر) معمولا با لباس خواب بسر می برند. در چنین اوقاتی مملوکان و پسران نابالغ باید با کسب اجازه وارد اتاق شوند ولی در مواقع دیگر به علت احتیاج به رفت و آمدهای مکرر «طوافون علیکم بعضکم علی بعض» استیذان لازم نیست. در این آیات سه نکته جلب توجه می کند:
1- اینکه: «الذین ملکت ایمانکم» با موصولی که برای جمع مذکر است (الذین) ذکر شده است و حتما شامل غلامان می باشد چنانکه در تفاسیر و روایات نیز تصریح شده است. از آن جمله روایتی است در کافی از حضرت صادق (ع): «قال: هی خاصة فی الرجال دون النساء. قیل: فالنساء یستأذن فی هذه الثلاث ساعات؟ قال: لا و لکن یدخلن و یخرجن؛ این دستور (اجازه خواستن در سه نوبت) مخصوص مردان است (کافی جلد 5، صفحه 529). سؤال شد که آیا زنان باید اجازه بگیرند؟ فرمود: نه، همینطور می آیند و می روند. اینکه غلامان در غیر این سه نوبت حق دارند بدون اجازه وارد اتاق زن شوند خود دلیل بر اینست که غلامان نیز وضع استثنائی دارند و این خود شاهدی قوی می باشد بر اینکه در آیه پوشش هم که قبلا تفسیر کردیم، جمله «ما ملکت ایمانهن» شامل غلامان نیز می باشد. حتی در آیه ای که فعلا مورد بحث است تعبیر به «ملکت ایمانکم» شده است با ضمیر مذکر یعنی لازم نیست که برده، مملوک خود زن باشد. در اینجا نباید اعتراض کرد که اکنون رسم بردگی منسوخ شده است و برده ای وجود ندارد و پافشاری در این بحثها بی ثمر است، زیرا اولا روشن شدن نظر اسلام در این مسائل، ما را به هدف کلی این قوانین که برخی از آنها مورد ابتلاء نیز می باشد بهتر واقف می سازد و ثانیا اگر فقیه متهوری جرأت کند، چه بسا حکم غلامان را از راه ملاک و مناط، به موارد مشابه آن از قبیل خدمتکاران بتواند تعمیم دهد.
2- از جمله «طوافون علیکم بعضکم علی بعض» فهمیده می شود: رمز اینکه در مورد غلامان و پسران نابالغ اجازه خواستن واجب نیست، اینست که وجوب استیذان اینها به واسطه تکرر آمد و شد، موجب حرج و واقع شدن در مضیقه است. در حقیقت اباحه در این موارد نیز از این باب است که تکلیف موجب دشواری می شده است نه از این جهت که تکلیف ملاک ندارد. ما معتقدیم که سایر استثناهای باب پوشش، مثلا استثناء وجه و کفین، و همچنین استثناء محارم نیز از همین قبیل است. قبلا در این باره بحثی شد. به زودی دوباره مشروحتر بحث خواهیم کرد.
3- اطفالی که در این آیه مکلف شده اند که مانند مردان بزرگ در سه نوبت اجازه بگیرند اطفالی هستند که به حد بلوغ نرسیده اند. بنابراین اطفال نابالغ ولو ممیز و نزدیک به بلوغ، در غیر سه وقتی که در آیه تعیین شده است می توانند بدون کسب اجازه وارد خلوتگاه شوند. این آیه علی الظاهر می تواند قرینه باشد که مقصود از جمله: «او الطفل الذین لم یظهروا علی عورات النساء؛یا کودکانی که بر عورتهاى زنان وقوف حاصل نکرده اند آشکار نکنند» که در آیه پوشش آمده است (نور/ 31) و قبلا دو احتمال در معنی آن دادیم، اطفال نابالغ است نه اطفال غیر ممیز.

منابع

  • مرتضی مطهری- مسئله حجاب، صفحه 152-148

کلید واژه ها

اسلام اخلاق قرآن انسان کودک بلوغ حجاب

مطالب مرتبط

عدل الهی از نظر قرآن کریم ضرورت اخلاص در اعمال ارزش و اهمیت مساوات در اسلام فطریات اخلاقی در قرآن راه هاى پرورش اخلاق از نظر علامه طباطبایی امام حسین (ع) و فضایل اخلاقی خاصیت محبت در مقابل بدی کردن

اطلاعات بیشتر

فلسفه پوشش اسلامی و آرامش روانی آیات حجاب در قرآن کریم استیذان و فلسفه آن در اسلام کیفیت پوشش در قرآن کریم استثنائات پوشش در قرآن کریم

ابزار ها