جستجو

علت ظهور برخی از انسان ها با صور حیوانی در عالم برزخ

صورت حیوان نازله ملکوت است:
گربه ای را که ملاحظه میکنید با این شکل و قیافه، به علت آنست که دارای یک صورت ملکوتی خاصی است که اگر آن صورت ملکوتی را بخواهیم به لباس مادی ملبس کنیم غیر از این شکل و قیافه گربه نخواهد شد. صورت ملکوتی سگ، درندگی و غضب و وفا و نیز احترام به غنی گذاردن و فقیر را دندان گرفتن است و لذا لباس مادی و جسمی طبیعی او بدین شکل است. خرس را چون از آن عالم نزول داده اند طبعا دارای چنین شکل و صورتی شده است. گوسفند را ببینید، در چشم این حیوان نگاه کنید، یک دنیا حکایت از سلامت نفس او میکند؛ و لذا خوردن گوشتش در اسلام جائز است. خوک که حیوانی است شهوت ران و بی عفت و بی عصمت، صورت روحانیش چنین است، و بنابراین چون بواسطه خوردن گوشت او، از آن ملکات و اخلاق به شخص خورنده و آکل انتقال می یابد لذا در شریعت اسلام استفاده از گوشت آن حرام است.
بر اساس همین معیار و مناط، نمی توان محرمات در اسلام را فقط منوط به اشیائی دانست که ضرر جسمی داشته باشند بلکه بالاتر از ضرر جسمانی ضرر روحی است و انتقال خواص معنوی مأکول است که به آکل متوجه میگردد. اسب روحا با صفا و با وفا و ذاتا نجیب است و بدین شکل متشکل شده، در چشمانش بنگرید یک دنیائی از معنی و آرامش و صبر و تحمل می یابید. سوسمار و بزمجه را نیز شاید در بیابانها دیده باشید، از چشمانش حقد و حسد و کینه نمودار است و آن سرسختی که در او ملاحظه می شود کاملا از دیدگانش مشهود است.
اما انسان طرفه معجونی است که از تمام این غرائز و صفات در او به ودیعت نهاده شده است؛ اگر به دنبال عقل رود و تمام غرائز و ملکات خود را مقهور و مغمور این ملکه قدسیه سازد، به صورت حقیقی انسان در عالم برزخ متصور میگردد و اما اگر عقل را مقهور و منکوب نمود و طبق تمایلات نفسانیه دنبال غضب و شهوت و قوای واهمه رفت، به صورت همان حیوانی محشور میگردد که آن صفت فصل ممیز آن حیوان بوده است؛ چون انسانیت انسان به عقل و قوه ناطقه است و فصل ممیز انسان همان ملکه الهیه عاقله است و اگر انسان خود را بدین مقام نرسانید، خود را به مقام واقعی خود که انسانیت است نرسانیده و خواهی نخواهی در صف و رتبه پائین تر از انسان ـ که شیاطین یا حیواناتند ـ در خواهد آمد و در عالم برزخ به صورت برزخی آن شیطان یا آن حیوان، موجودیت خود را احراز میکند.
حکایت نشان دادن صور برزخی حاجیان توسط امام صادق علیه السلام:
محمد بن حسن صفار در کتاب "بصآئر الدرجات " روایت کرده است ابوبصیر گفت: در خدمت حضرت امام صادق علیه السلام به حج مشرف شدیم و در هنگامیکه در حال طواف بودیم عرض کردم: فدایت شوم ای فرزند رسول الله (ص)! یغفر الله لهذا الخلق؟ «آیا خداوند تمام این خلق را می آمرزد؟» حضرت فرمود: ای أبوبصیر اکثر افرادی را که می بینی از میمون ها و خوک ها هستند! ابوبصیر میگوید: به محضرش عرض کردم: به من نیز نشان بده. ابوبصیر میگوید: حضرت به کلماتی تکلم نمود و پس از آن دست خود را بر روی چشمان من کشید، من دیدم آنها را که به صورت خوک و میمون بودند، و این امر موجب دهشت من شد و لذا آن حضرت دوباره دست بر چشم من کشید و من آنها را به همان صورت های اولیه مشاهده کردم و سپس فرمود: «ای أبا محمد! شما در میان بهشت خوشحال و مسرور خواهید بود و در بین طبقه های آتش شما را میجویند و یافت نخواهید شد؛ سوگند به خدا که سه نفر از شما در آتش با هم نخواهید بود، و سوگند به خدا دو نفر از شما هم نخواهید بود، و سوگند به خدا یک نفر هم نخواهد بود».

منابع

  • سید محمد حسینی تهرانی - معادشناسی 2 - صفحه 290-287

کلید واژه ها

نفس

مطالب مرتبط

تعابیر قرآن در مورد «من» واقعی انسان درجات نفس انسان جدال نفس با عقل در اندیشه مولوی انسان و تمایلات فطری چگونگی برخورد با نفس خود واقعی و خود غیر واقعی از دیدگاه قرآن داستانی در مورد مبارزه با نفس

اطلاعات بیشتر

دو حکایت درباره مشاهده صورت ملکوتی کافر و ستمگر ارتباط اخلاقیات با صور مادی محشور شدن گروهی از مسلمانان با صور حیوانی در قیامت

ابزار ها