ابوعبدالله مالک بن انس مؤسس و پیشوای مذهب فقهی مالکی و دومین امام از ائمه اهل سنت در قرن دوم هـ ق. او در فاصله سال 93 تا 98 هـ ق، در 32 فرسخی شمال مدینه به دنیا آمد. بنا بر مشهور اکثرا سال 93 را سال تولد او می گویند. پدرش انس بن مالک بن ابی عامر ... الاصبحی و مادرش ظاهرا دختر شریک بن عبدالرحمن بن شریک اسدی و زنی فاضله بود و از قبیله ازد (از قبایل یمن) بود. از این رو، مالک بن انس، عرب یمنی خالص بود. بعضی ها اجداد او را از آزادشدگان (موالی) غیرعرب گویند ولی ظاهرا صحیح نیست. جد او مالک بن ابی عامر از ثابعین بود و از عمر، عثمان و طلحه و عایشه روایت می کرد.
مالک در همان شهر مدینه که آن زمان یکی از مراکز فقه و حدیث بود، شروع به تحصیل کرد. از مجالس بزرگان مشهور در فقه و حدیث، چون زهری و ربیعة ابن عبدالرحمان معروف به ربیعة الرأی و نافع بن ابی تمیم و نافع مولی ابن عمر، استفاده کرد و چون استعداد و هوش زیادی داشت خیلی زود، در این علوم از مراجع شد و در مسجد نبوی در مدینه، به تدریس و فتوا پرداخت. به علت بیماری که داشت و نمی توانست در مسجد طولانی بنشیند، محل تدریس خودش را در خانه اش قرار داد و تا آخر عمر هم چنین بود. خیلی زود شهرت مالک در سراسر عالم اسلام پیچید و طالبان فقه و حدیث، از هر طرف می آمدند و از او بهره علمی می بردند و در مسائل مختلف از او فتوا می خواستند.
او بیشتر در امور واقعی فتوا می داد و مانند ابوحنیفه به فروع و فرضیات، توجهی نداشت. او فتاوای گوناگونی داشت. یکی اینکه مدت حمل مادر ممکن است 3 سال طول بکشد و این خود باعث شد که در بعضی اقوال گفته اند که او 3 سال در شکم مادر بوده و دیگر اینکه در زمان خروج محمدبن عبدالله حسن معروف به نفس زکیه او فتوایی داد که همان فتوا، بعد از کشته شدن نفس زکیه باعث شد که جعفربن سلیمان والی مدینه که پسرعموی منصور عباسی بود، دستور دهد تا مالک را برهنه کرده و تازیانه زیادی زدند. از آن روز دیگر، شأن و رفعت مالک تغییر کرد تا زمانی که منصور در موسم حج که به حجاز رفت، او را خواست و معذرت خواهی کرد.
به گفته اهل تسنن او قیافه جذاب و با هیبت داشت. وی هر وقت می خواست که حدیث روایت کند، وضو می گرفت و بر کرسی باوقار و عظمت می نشست. جامه پاک و طاهر می پوشید و می گفت: «دوست دارم در تعظیم حدیث پیغمبر اینگونه باشم تا حدیث در دل مردمان جا گیرد». زندگی او در ابتدا به سختی بود ولی بعد مرفه شد و در کمال آسایش و راحتی و لباس خوب و امکانات زیاد بود و جوائز خلفا را قبول می کرد.
فقه مالک:
مبنای فقه او در درجه اول قرآن و حدیث و بعد از آن اجماع علما و بعد اجماع و عمل اهل مدینه است و چون خودش در مدینه بزرگ شده بود، به عمل اهل آن شهر خیلی اهمیت می داد و در مواردی که از قرآن و حدیث، نصی نداشت عمل اهل مدینه را حجت می دانست. او به قیاس و استحسان نیز عمل می کرد و آنها را جزو اصول استنباط خودش می دانست، بنابراین می توان گفت که در فقه به "رأی" معتقد بود. فقه مالکی اول در حجاز شایع شد و بعد به مصر رفت و از مصر به آفریقای شمالی و اندلس راه پیدا کرد. امروزه هم بیشتر پیروان مالک در آفریقای شمالی هستند. ولی در مصر متوقف شد. در اندلس هم فقه مالکی توسط شاگردان او "یحیی بن یحیی لیثی اندلسی" انتشار یافت. پیروان فقه او بر اساس آراء کتاب "موطأ" هستند، ولی فقهای مالکی برای مراجعه به آراء او، به کتاب "المدونة الکبری" تألیف عبدالاسلام ابن سعید معروف به "سحنون" رجوع می کنند.
آثار:
مهمترین و مشهورترین اثر او همین کتاب است که در بالا گفته شد که برپایه حدیث و اجماع اهل مدینه و آراء خود اوست و یکی از قدیمی ترین کتب فقهی و یکی از صحاح سته می باشد. آثار دیگری مانند تفسیر غریب القرآن، رساله الی ابن وهب فی الرد علی القدریة، رساله فی الاقضیه، رساله فی الفتوی الی ابن غسان، کتاب السرور، رساله الممتهد الی الیث بن سعد، به مالک بن انس نسبت داده می شود ولی در صحت انتساب بعضی از اینها به مالک تردید هست.
وفات مالک:
او در سال 197 هـ ق در مدینه از دنیا رفت و در قبرستان بقیع در کنار ابراهیم فرزند پیغمبر اسلام و در بقعه همسران پیغمبر دفن شد. سن او در موقع مرگ بین 84 تا 90 سال گفته اند. و زمان مرگ او در زمان هارون الرشید خلیفه عباسی بود.