سیدعبدالحسین شرف الدین موسوی عاملی، از علمای بزرگ و از نوابغ نادر اسلام و از مجاهدین شیعه. او سال 1290 هـ ق، در شهر کاظمین در کشور عراق به دنیا آمد. پدرش سیدشریف یوسف که تحصیلات خود را در عراق تمام کرده بود و از عالمان بزرگ اجازه اجتهاد داشت. مادرش بانو زهرا صدر، دختر آیت الله سیدهادی صدر و خواهر سیدحسن صدر. این پدر و مادر هر دو از سادات شریف و از آل شرف الدین یکی از بزرگان این خاندان بودند. نسب سیدعبدالحسین با 31 و یا به قولی با 27 واسطه به "ابراهیم المرتضی" فرزند امام هفتم شیعیان حضرت موسی بن جعفر (ع) می رسد.
سیدعبدالحسین شرف الدین، 8 ساله بود که پدرش تصمیم گرفت که به زادگاه خودش «جبل عامل» برود، ولی مادر عبدالحسین می خواست که در عراق باشند و فرزندش آنجا تحصیل علم کند و تحت تربیت عالمان عراق قرار بگیرد، ولی چون با مخالفت پدر روبرو شد، قرار بر این شد که هنگامیکه عبدالحسین تحصیلات مقدماتی را تمام کرد، به نجف برگردد تا در آنجا با کسب علم، به مراحل عالی برسد. این بود که او به همراه خانواده به عامله رفت و تا 17 سالگی در آنجا تحصیلات ابتدایی را فرا گرفت و نزد پدرش سیدیوسف صرف و نحو، منطق، معانی و بیان و سطوح فقه و اصول را آموزش دید. پس از آن راهی نجف شد و چندین سال در حوزه آنجا به تکمیل دروس پرداخت و در فقه و اصول و حکمت و تفسیر و حدیث، نزد عالمان و مجتهدان مشهور، کسب علم کرد.
وی سپس به کربلا و کاظمین و سامرا، سفری کرد و از عالمان و اساتید حوزه های آنجا بهره برد. و باز در نجف ادامه علوم و کسب تمام معارف اسلامی و الهی را داد. او حدود 15 سال در نجف ماند و با شوق و پشتکار بسیار ادامه تحصیل داد و سرانجام به مرتبه و موقعیت عالمان بزرگ رسید و در قدرت ذهن و توان فکر و تسلط بر مسائل فقهی و اصولی و مناظرات و سرعت استنباط بسیار مشهور شد و در نجف به نوشتن مباحث فقهی پرداخت بطوری که زمانی که سن 32 سالگی را می گذراند و از نجف روانه جبل عامل شد، صاحب چندین اجازه اجتهاد بود و اجازات مطلق او، مورد قبول همگان قرار داشت. شرف الدین، اهتمام خود را تحقیق در مسائل شیعی گذاشت، به همین منظور به گونه ای گسترده به «حدیث و سنت» مراجعه کرد و اسناد و مدارک و نوشته های تاریخ اسلام را به دقت خواند و معتبر را از غیرمعتبر جدا نمود.
او همچنین متکلمی زبردست بود. چنانچه در خلال مباحث و آثار او، مسائل کلامی و استدلال های عقلی درباره حقایق اعتقادی بسیار به چشم می خورد. سیدشرف الدین در مقام خطابه و سخنرانی نیز جایگاهی بس بلند و مؤثر داشت. به طوری که در مورد او گفته اند که: سیدعبدالحسین در مقام سخنرانی و القاء خطابه به پایگاهی بلند رسید که خطبای عرب به آن غبطه می خوردند و دین و علم و فرهنگ بدان عزت می یافت. رویهمرفته او مورد تأیید تمام فقها و مجتهدان عراق شد و با اینکه زمینه اقامتش به حد عالی در حوزه علمیه نجف میسر شد ولی دیگر ترجیح داد که طبق شیوه اجدادش به جبل عامل برگردد که سال 1321 هـ ق به جبل عامل رفت.
سید شرف الدین در فعالیت های اجتماعی:
سال 1325 هـ ق، مقیم در شهر «صور» در جنوب لبنان شد، در آنجا به تبلیغ و اصلاح اوضاع شیعیان و آبادانی و تأسیس مساجد و مدارس و حسینیه ها و مراکز عام المنفعه و به دفاع از حقوق محرومان پرداخت.
مبارزات و مجاهدات:
قبل از آغاز جنگ جهانی اول، در حرکت استقلال طلبی مردم لبنان از سلطه عثمانی، نقش رهبری داشت. در دوران جنگ خانمانسوز، در کنار مردم بود و رهبر دینی و سیاسی و پناهگاه مردم جنگ زده، تا اینکه با پایان جنگ اول که لبنان تحت سلطه فرانسه قرار گرفت، شرف الدین به صورت جدی وارد مرحله تازه ای شد. او علیه فرانسویان فتوا به جنگ و جهاد داد. فرانسویها هم قصد جان او را کردند ولی او با هوشیاری با خانواده خود از «صور» بیرون رفت. فرانسویان حکم اعدام او را صادر کردند و وقتی که مطلع شدند، خانه و کتابخانه او را آتش زدند که حدود 20 جلد از کتابهای خطی و چاپ شده، در این حادثه آتش گرفت که او تا آخر عمرش از این حادثه متأثر بود. او بعدا از «صور» به دمشق رفت و چون فرانسویان سوریه را اشغال کردند او به فلسطین رفت. بعد از مدتی خانواده اش را به «جبل عامل» فرستاد و خودش با لباس مبدل به مصر رفت. در مصر مدتها در محافل ادبی و سیاسی و لمی، می رفت و با روشنفکران و عالمان و مبارزان آشنا شد و بزرگان آنجا را به اتحاد بین امت اسلامی در مقابل توطئه های دشمنان دعوت کرد و در سال 1339 ق، به لبنان بازگشت و حدود 30 سال مبارزاتش را بر ضد اشغال لبنان، توسط فرانسوی ها و تا استقلال کامل لبنان ادامه داد.
واقعه مهم زندگی علامه شرف الدین
مهمترین حادثه زندگی علامه شرف الدین، کوشش همه جانبه او در طول نیم قرن مبارزه برای ایجاد وحدت اسلامی و اتحاد امت های مسلمان جهان (شیعه و سنی) است. البته فکر او تنها جنبه سیاسی و اجتماعی و مقطعی نداشت، بلکه از حقایق اسلام و وقایع تاریخی سرچشمه می گرفت. او با نوشته ها و ادبیاتش کوشید تا شیعه و سنی، تعصبات مذهبی و گروهی رایج و تفرقه افکن را کنار گذراند و حقایق اسلام را درک کنند و واقعیت هایی که بعد از رحلت پیغمبر رخ داد که موجب غضب خلافت و انحراف حکومت اسلامی از مسیر اصلی خود شد، با استدلال و برهان بپذیرند. او که می دانست برای این اتحاد، فقط با نوشتن و تحقیق کار به جایی نمی رسد، این بود که با رهبران مذاهب اهل سنت دیدار و گفتگوها و مناظره هایی کرد. سال 1329 عازم مصر شد و در دانشگاه الازهر با شیخ سلیم بشری مالکی مفتی بزرگ آنجا دیدار کرد، برای رسیدن به مقصودش، 6 ماه آنجا ماند و در این مدت 112 نامه علمی بین او و شیخ سلیم (این دو عالم بزرگ شیعه و سنی) رد و بدل شد که موضوع امر خلافت و ولایت روشن شود. که شیخ سلیم در آخرین نامه خود به اشتباهش اعتراف کرد و نوشت که من بعد از ملاقات و بحث با شما، به رستگاری رسیدم. مجموع این 112 نامه به صورت کتابی بنام «المراجعات» چاپ شد.
اقدامات مهم علامه شرف الدین:
1- از مهم ترین آنها، اقامه نماز جماعت در مسجدالحرام در ایام حج 1340 هـ ق بود. او اولین عالم شیعی بود که اینکار را کرد و شیعیان و اهل تسنن در پشت سر او نماز خواندند.
2- تأسیس مدارس پسرانه و دخترانه در «صور»
3- تأسیس دانشکده جعفریه در صور و اقدامات فرهنگی دیگر.
رحلت بزرگمرد عالم تشیع:
سیدشرف الدین پس از عمری پربرکت، در 10 جمادی الثانی سال 1377 هجری قمری در سن 87 در بیروت به رحمت خدا پیوست. پیکر او پس از تشییع در بیروت، بغداد، کاظمین، و کربلا، در نجف اشرف در سمت جنوبی صحن مطهر حضرت امیرالمؤمنین (ع) به خاک سپرده شد.
برخی اساتید او:
آخوند ملامحمدکاظم خراسانی، سیدمحمدکاظم یزدی، شیخ الشریعه اصفهانی، شیخ محمدطه نجف، سیدحسن صدر، سیدیوسف (پدربزرگش)
برخی تألیفات او:
1- الفصول المهمه فی تألیف الامة
2- الکلمه الغراء فی تفضیل الزهراء (در فضیلت حضرت زهرا)
3- ابوهریره
4- النص والاجتهاد
5- فلسفه المیثاق والولایه
6- المراجعات؛ که مهمترین و مشهورترین اثر این عالم شیعی است که باید گفت در واقع یکی از آثار ارزنده قرن چهاردهم هجری است.