فلسفه سوگند به وجدان

از آنجا که در قرآن کریم به نفس لوامه یا وجدان سوگنده یاد شده است، آن روز که وجدان نیز مانند یک محکمه داوری در درون انسان است، برای آن فوایدی را ذکر کرده اند، از جمله:

1. بعضی از افراد در گذشته و حال مسئله وجدان را یک موضوع باطل دانسته و برای آن اصالت و حتی وجودی قائل نبوده اند، لیکن قرآن کریم با سوگند به آن، وجود و اصالت  آن را در عمق جان انسانی ثابت نموده و بشر را به واقعیت آن آگاه کرده است.

2. سوگند به وجدان نشانگر عظمت آن است تا انسان متوجه آن بوده و درباره آن مطالعه کرده و تحقیقها و پژوهشهایی بعمل آورد تا از این رهگذر بسیاری از مسائل  مربوط به روان و ضمیر مخفی انسانی را روشن نموده و علوم مربوط به روان را توسعه دهند.

3. وجدان دارای نمودهای جالب و حیاتبخش است، سوگند به وجدان انسان را متوجه آن نمودها می کند تا برای حیات خود و جامعه و بشریت از آنها بهره برداری نماید.

4. وجدان هر چه باشد باز دارای قدرتی محدود است و توسعه گناه و جنایت، کم کم مانع نورافشانی آن می شود. می توانیم در پرتو سوگند به آن، این حقیقت را بیابیم که اگر ما خواستار استفاده از محکمه کوچک وجدان و بهره برداری از درخشش حیاتبخش آن، و بیدار شدن از زنگ خطرهای عادلانه و پیایی آن هستیم، باید همیشه کاری کنیم که بر درخشش آن بیفزائیم نه  آنکه بوسیله گناه و جنایت، مانع فعالیت آن شویم. در حقیقت این معنی خود عاملی است باز دارنده از گناه و انحراف و جنایت، و جنبه سازندگی بسیار قوی دارد.