سوگندی که از معجزات علمی قرآن مجید شمرده می شود، در واقع سه سوگند است که در ردیف هم قرار گرفته و دارای روابط کامل و خاصی با یکدیگر است. این سه سوگند عبارتند از: سوگند به دوات و قلم و نوشته. "ون و القلم و ما یسطرون"، (قلم / آیه 1: ن، سوگند به قلم، سوگند به آنچه می نویسد.)
این آیه، که از سه کلمه تشکیل شده، سه سوگند را در بردارد. اینک نظر بعضی از مفسران را در مورد هرسه کلمه به ترتیب یاد آور می شویم:
1. بعضی گفته اند مقصود از «ن» ماهی می باشد، و بدین جهت حضرت یونس "ذوالنون" نامیده شده است که در شکم ماهی قرار گرفته و چندی با آن بود.
2. «ن» حرفی از حروف رحمن است.
3. مرادف لوحی از نور است.
4. «ن» اسمی است از اسامی سوره مانند حم و ص و ق و...
5. مانند سایر حروف مقطعه اوائل بعضی سوره های قرآن است و هر چه در باره آنها گفته شده، در مورد «ن» نیز صادق است.
6. مقصود از «ن»، در این مورد دوات است که وسیله نوشتن و مکاتیه است.
نظرششم که مورد استشهاد ما است، مدعای بعضی از مفسران است، مرحوم طبرسی می گوید: حسن و قتاده و ضحاک گفته اند مقصود از «ن»، دوات است. میبدی در تفسیر خود می نویسد: مقصود از «ن» دوات است و این معنی را از حسن و قتاده و ضحاک نیز نقل نموده، و گفته اند این معنی به قلم سزاوارتر است. سپس میبدی اضافه می کند که دریانوردان از بعضی از ماهیهای دریا چیز سیاهی را استخراج کرده اند مثل مرکب بلکه سیاه تر که بوسیله آن می نویسند، پس نون همان ماهی است که از او بجای مرکب استفاده می شود. میبدی در خاتمه گفتار خود می گوید: این معنی را روایت پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم تایید می کند که فرمود: اول چیزیکه خداوند آفرید قلم بود سپس «ن» که دوات باشد، آفرید سپس به او فرمود: بنویس...
طبری این معنی را از ابن عباس و از قتاده از دو طریق نقل کرده که گفته اند مراد از «ن» دوات است. شیخ طوسی و فخر رازی نیز از حسن و قتاده و ضحاک و ابن عباس این معنی را نقل می کنند. فخر رازی اضافه می کند: پس بنابراین معنی آیه سوگند به دوات و قلم است...
طنطاوی نیز به همین معنی معتقد بوده و به شعر فوق استدلال می کند و می گوید: کلمه «ن» بر ماهی هم اطلاق می شود و در بعضی از ماهیها ماده ای وجود دارد که برای نوشتن می توان از آن استفاده نمود. ملا فتح الله کاشانی پس از آنکه اقوال مختلفی در مورد کلمه «ن» نقل می کند، می گوید: «اصبح اقوال آن است که بر صورت حرف است و معنی اینست: سوگند به دوات و قلم و...»
سیوطی می گوید: ابن جریر و ابن منذر از ابن عباس نقل کرده اند که گفته است خداوند نون را آفریده و آن عبارتست از دوات. و همچنین از قتاده و حسن این معنی نقل شده است. ابوالفتوح رازی می گوید: حسن و ضحاک گفته اند: نون دوات است و این روایت یمانی است از عبدالله بن عباس، سپس رازی بشعر فوق استشهاد می کند و می گوید این قول قریب است بجهت مناسبت.
اما در مورد دو کلمه دیگر که عبارتست از "والقلم" "وما یسطرون" چنین اختلافی که در مورد «ن» هست به چشم نمی خورد بلکه همه مفسران اتفاق نظر دارند که مقصود، سوگند به قلم است و سوگند به آنچه می نویسند، لیکن اختلاف در این است که مراد، چه قلمی است و مقصود از آنچه می نویسند چیست؟ از این جهت در بین مفسران چند نظر پدید آمده که ما، در مورد هر یک از دو کلمه، دو نظر را می آوریم:
1. مقصود از قلمی که به آن سوگند یاد شده قلم معهودی است که در روایت چنین آمده است «اولین چیزی که خداوند آفرید قلم بود، سپس به آن فرمود: بنویس آنچه را که تا روز قیامت حادث می شود».
2. مراد جنس قلم است که به هر قلمی که هرکس در آسمان و زمین از آن برای نوشتن استفاده می کند، شامل می شود چنانکه قرآن در جای دیگر از همین قلم نام می برد آنجا که می فرماید: ".... و ر بک الأکرم* الذی علم بالقلم* علم الإنسان ما لم یعلم"، (علق/آیات 3-5: پروردگار تو کریمتر است، آن خدایی که بشر را علم نوشتن به قلم آموخت، و به انسان آنچه را که نمی دانست به الهام خود تعلیم داد).
این دو وجه در مورد کلمه سوم نیز که "وما یسطرون" باشد، بیان گردیده است. یک وجه این است که مراد چیزی است که با قلم تقدیر الهی در لوح محفوظ نوشته می شود، وجه دوم این است که مقصود هر آن چیزی است که به وسیله قلمها به صورت سطرهایی بر روی صفحات کاغذ نوشته می شود. مفسران زیادی قلم و نوشته را جنس گرفته اند که شامل هر قلمی می شود، از آن جمله فخر رازی می گوید: ظاهراً این دو کلمه نیز همین معنی را می رساند مثل اینکه خداوند به هر قلم و به آنچه که با هر قلمی نوشته می شود سوگند یاد فرموده است. ابوالفتوح رازی نیز می گوید: مراد از «قلم» این است که آلت کتابت است. "وما یسطرون" یعنی به حق آنچه ایشان می نویسند. ملافتح الله کاشانی می گوید: قلم اسم جنس می باشد یعنی هر قلمی که بدان کتابت کنند...
«مغنیه»، پس از آنکه وجه اولی را که در مورد قلم و نوشته آوردیم، ذکر می کند، می گوید: عده ای از مفسران گفته اند مراد از قلم، هر قلمی است بدون استثناء، چون الف و لام، در "القلم" برای جنس است که مفید شمول و عموم است، سپس نامبرده می گوید: این معنی ظاهر از این کلمه است بنابر اینکه قلم به ظاهر مقصود نباشد یعنی قلم خاصی، بلکه قلم بعنوان وسیله نوشتن منظور باشد.