جستجو

جواب سوگند به آسمان در قرآن

در قرآن مجید، در شش مورد به آسمان سوگند یاد شده است، بنابراین شش جواب نیز دارا می باشد که ما در این بحث 5 مورد را بیان می کنیم:

آیه ی اول که در آغاز سوره ی طارق "والسماء و الطارق" قرار داشت جوابش عبارتست از: "أن کل نفس  لما علیها حافظ"، (طارق/آیه 4: نیست هیچ نفسی  مگر که بر او است نگهبانی). خداوند در اینجا به آسمان سوگند یاد نموده تا اعلام کند که همه اعمال و گفتار انسانی، مورد نظر فرشتگان الهی بوده و کوچکترین کار نیک و یا بدی از نظر آنها دور نیست، و همه را ثبت و ضبط می کنند تا در دادگاه عدل الهی مورد حساب قرار گرفته، هر کسی به جزای نیک و بد اعمال خود برسد. از جمله آیه ای که به این موضوع  اشاره دارد، عبارت است از "و إن علیکم لحافظین* کــــراما کـــاتبین* یعلمــــون ما تفعلون"، (انفظار/آیه12: البته نگهبانانی بر مراقبت احوال و اعمال شما مأمورند که آنها نویسندگان اعمال شما و فرشته مقرب خدایند، شما هر چه کنید همه را می دانند).

رابطه بین مقسم به و مقسم له را در اینجا شاید بتوان  چنین استفاده نمود که: همانطور که آسمان با همه تشکیلات و ساختمان عظیمش با دقت و نظم کامل ساخته شده و ذره ای نقص و انحراف در آن مشاهده نمی شود و همه ستارگان و کهکشانها  و سحابیها تحت کنترلی دقیق و قوانینی منظم و حساب شده قرار دارند، و در مسیر معینی در حرکت و گردش بوده و در این جو نا متناهی شناورند، میلیاردها سال این حرکت و گردش  ادامه داشته و دارد. آری همچنانکه آسمان با همه تشکیلاتش تحت نظارت و مراقبت قدرت آفریدگار بوده و ذره ای از آنها از تحت عنایتش خارج نیست، به همین نحو اعمال انسان نیز تحت نظر وی بوده و از علم نامتناهیش بیرون نیست و مأموران وی که فرشتگانند حافظ همه اعمال انسان می باشند.

اما آیه ی دوم که: "والسماء ذات البروج" می باشد جواب سوگند در این آیه محذوف است، و از آیات "إن الذین فـتـنوا  المومنین و المومنات..." و آیه بعدش یعنی "ان الذین آمـنوا و عملوا الصا لحات...." و آیه ی: "قتل أ صحاب الأ خذود"، جواب بدست می آید که وعید عذاب به فتنه گران و وعده ی نیک به مومنان نیکوکار است و اینکه خداوند مومنان را از کید کافران محفوظ می دارد. مرحوم علامه طباطبایی در مورد ربط بین مقسم به و مقسم له دراین مورد  می نویسد: خداوند به آسمان صاحب ستارگان که به واسطه آنها آسمان را از شیاطین دفع می کند، سوگند یاد نموده که ذات اقدسش کید شیاطین و اولیای آنها از کافران را از ایمان مومنین دفع می کند. یعنی همانطور که به واسطه ی ستارگان شیاطین را از آسمان دفع می کند همچنین ایمان مومنین را از کید کافرین و شیاطین محفوظ نگاه می دارد.

سومین آیه ی مورد بحث عبارت است از: "والسماء ذات البروج". جواب سوگند در این آیه در دو آیه زیر است:
"أنه لقول فضل* و ما هو بالهزل" (طارق/ آیات13-14)، یعنی قرآن بحقیقت کلام حق و جدا کننده حق از باطل است، و هر گز سخن هزل و بیهوده نیست. در اینجا به آسمان دارای ستارگان سوگند یاد شده برای اثبات حقانیت قرآن و این که این کتاب مقدس، حق را از باطل و مسیر هدایت را از ضلالت جدا کرده و سخن خدا است و هیچ گونه خطایی در آن راه ندارد. در این جا می توان دو رابطه بین مقسم به و مقسم له استفاده  نمود: نخست آن که خداوند به آسمان که کتابی تکوینی است برای اثبات  حقانیت قرآن که کتاب تشریعی است سوگند یاد نموده است، دوم اینکه همچنان که دست قدرت خداوند، آسمان زیبا و نیلگون را براساس علم حکمت خود استوار نمود، هرچیزی به جای خویش نیکو است، و ذره ای انحراف و خطا در آن مشاهده نمی شود و نشان دهنده علم و قدرت و حکمت او است، همچنین قرآن مجید از علم نامتناهی خداوند سرچشمه گرفته و به وسیله جبرئیل امین وحی بر قلب پیامبر نازل گردید و اشتباه در را آن راه ندارد، و این نشان دهنده ی کامل علم بی پایان و حکمت قوی الهی است.

و چهارمین آیه مورد بحث عبارت است از: "والسقف المرفوع". جواب سوگند در این آیه را نیز دو آیه تشکیل می دهد: "ان عذاب ر بک لواقع"، (طور/ آیات 8-7: قطعا عذاب خداوند تو واقع شدنی است، و هیچ دفع کننده و مانعی برای او نیست). آیه با تأکیداتی که در بردارد خصوصا مفهوم آیه دوم، حاکی است که عذاب روز قیامت که خداوند به کافران و تکذیب کنندگان حق، وعده داده است، حتما واقع می شود و این امر از قضاء محتوم الهی است که گریزی از واقع شدن آن نیست. سید قطب بیانی کوتاه در ذیل این آیه دارد که می خواهد رابطه بین «مقسم به» هائی که در آغاز سوره طور قرار دارد و بترتیب عبارتند از: کوه طور، کتاب مسطور، بیت المعمور، سقف مرفوع، بحر مسجور را با مقسم له که وقوع عذاب الهی باشد، برساند. وی می گوید: خداوند به این آفریده های بزرگ خود که نشانه های قدرت و عظمت وی در آنها به خوبی نمودار است بر امر عظیمی که وقوع قیامت و عذاب کافران باشد، سوگند یاد می کند، بعد از آنکه حس انسان را با توجه دادن به این کیفر الهی آماده برای پذیرفتن این امر عظیم می کند که: "ان عذاب ر بک لواقع".

آخرین آیه ی مورد بحث، آیه ی "و السماء ذات الحبک" می باشد که جواب سوگند در آن آیه: "إنکم  لفی قول مختلف"(ذاریات/آیه 8) است. این آیه خطاب به کافران است که در مورد پیامبر اسلام سخنان مختلفی از روی دشمنی اظهار می داشتند، بعضی، آن حضرت را شاعر، بعضی دیگر مجنون می خواندند، و یا در مورد قرآن، کتاب  سحر، کهانت، شعر افسانه ی پیشنیان، می گفتند، لیکن قرآن با سوگند به آسمان دارای آفرینش نیکو و مستوی، کافران را به عقیده و گفتار باطلشان آگاه می سازد  و اعلام می دارد که: همانطور که آسمان را می بینید که دارای آفرینشی نیکو و زیبا است، و هیچگونه خطا و نقصی در آن مشهود نیست و خداوند  آن را براساس قدرتش  بنا نهاده است، همچنین محمد، پیامبر خدا، و قرآن، سخن خدا است، هر دو براساس حقند و ذره ای انحراف در آن ها راه ندارد، اگر باور ندارید، ببینید، دقت کنید، سخن آنها را مطالعه نماید تا به اشتباه خود پی برده و حقانیت آنها را تصدیق نمایید.

منابع

  • ابوالقاسم رزاقی- سوگندهای قرآن - از صفحه 243 تا 248

کلید واژه ها

مطالب مرتبط

اطلاعات بیشتر

ابزار ها