جستجو

پایه های نظام قبیله ای عرب، پیش از اسلام

نظام جوامع بشر، یا الهی است یا بشری. در آن حال که در جامعه ای نظام الهی برقرار باشد، افراد آن جامعه معارف و جهان بینی و احکام زندگانی را توسط پیامبران از پروردگار خویش، رب العالمین، می آموزند. در این گونه جوامع، مردم هرکاری را برای رضای خدا انجام می دهند و خداپرست هستند. و اما در جامعه ای که نظام آن بشری باشد، افراد آن جامعه هر کاری را به دلیل خواسته خود و با در نظر گرفتن سود و زیان خود انجام می دهند. البته از آنجا که بشر احساس می کند سود و زیان جامعه ای که در آن زندگی می کند، سود و زیان اوست، گاه کاری را به سود جامعه انجام می دهد، گرچه به زیان شخصی او بینجامد. جامعه ای که نظامش بشری است، یا براساس نژاد برپاست- مانند  جامعه آلمان نازی در گذشته، و جامعه صهیو نیستی یهود در عصر ما – و یا براساس هم میهنی برپاست که همان ملی گرایی است، و آن را میهن پرستی نیز می نامند. در هر دو صورت مذکور، گاه انسان در این گونه جوامع کار را برای مصلحت جامعه خود انجام می دهد، حتی با زیان رسانیدن به جوامع دیگر و تجاوز به حقوق دیگران. ولی در جوامعی که انسان در آنها خداپرست است و کار را برای رضای خدا انجام می دهد، کار را برای سود شخصی یا سود جامعه خود انجام می دهد، و اما نه تا مرز تجاوز به حقوق دیگران و جوامع دیگر. بدین صورت است که چنین انسانی خود پرست، نژاد پرست و یا میهن پرست، نیست، بلکه خدا پرست است.

عرب در عصر جاهلیت، خود پرست و قبیله  پرست بود، یعنی کار را به سود خود و به سود قبیله خود، تا حد زیان رسانیدن به دیگران و جامعه های انسانی دیگر انجام می داد.

پایه های نظام قبیله ای عرب قبل از اسلام
نظام قبیله ای عرب در عصر جاهلیت، براساس چهار پایه و چهار نیرو استوار بود:

* شیخ قبیله

* شاعر قبیله

* قهرمانان و دلاوران قبیله

*  درآمد قبیله

*نیروی شیخ قبیله

شیخ قبیله در جامعه عرب آن روز، به منزله حاکم و فرمانروا در جوامع بشر بود و همه افراد قبیله، فرمانبردار شیخ قبیله بودند. فرمانروایی شیخ بر افراد، براساس محبت، احترام و بیم، بنیان گذاری شده بود. غنایم جنگی از آن شیخ قبیله بود و در برابر آن، وی مهماندار قبیله، و مدافع حقوق قبیله، و حمایت کننده از افراد قبیله بود. در مکه اجداد پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم شیخ قبایل مکه بودند، تا آنکه این ریاست به «هاشم» رسید و سپس به فرزندش «عبدالمطلب» پس از او «ابوطالب» شیخ مکه گردید. در مدینه نیز تیره های دو قبیله اوس و خزرج را در هر عصر شیخ هایی بوده است.

نیروی شعر و شاعری
شعر در جامعه عرب، یگانه هنر زیبا و فرهنگ مورد احترام بوده است. شاعر قبیله، سخنگوی رسمی و ناشر افتخارات قبیله و حافظ منافع و مدافع شرف قبیله بود. همچنان  که در گذشته گفتیم، گاه با یک قصیده یا چند بیت شعر از شاعر قبیله، خصم، سرشکسته  و بی آبرو می گردید، و گاه نیز با یک قصیده یا چند بیت شعر، میان دو قبیله جنگ بپا گشته خون ها ریخته می شد، و گاه یک قصیده، سبب آشتی و دوستی دو قبیله می شد. اشعار نغز در اجتماعات قبایل در حج و بازارهای موسمی عرب سروده می شد، و پس از آن در همه قبایل عرب، دهان به دهان منتقل می گشت. بدین گونه شعر یگانه وسیله نشر افکار و اندیشه های خوب و بد در جوامع عرب بود. بدین سبب می توان نیروی شعر را در آن جامعه، برتر و بالاتر از نیروی مال و شمشیر به حساب آورد.

نیروی بدنی و قهرمانی در جنگ ها
در جامعه های ابتدایی بشر و صحرا نشینی آنها، قهرمانی و نیری بدنی، تأثیر بسزایی دارد. ارزش قهرمانی در جامعه عرب صحرانشین آن روز، از بسیاری جوامع صحرا نشین  مشابه آن بیشتر بود. در مکه قبل از اسلام «حمزه بن عبدالمطلب» و «عمروبن عبدود» مشهورترین قهرمانان قریش بودند.
 

نیروی سرمایه
دارایی و سرمایه، همیشه در جامعه های انسانی موثر بوده است؛ ولی دارایی در جامعه آن روز عرب، از بسیاری از جوامع دیگر انسان موثرتر بود. چه آنکه آنها ارزش های معنوی  را بی حقیقت و بی ارج می پنداشتند، و می گفتند: "ما هی إلا حیاتنا  الدنیا.... و ما یهلکنا إلا الدهر" (سوره جاثیه / آیه 24«چیزی جز این حیات مادی جسمانی دنیوی نیست.... و این دهر و زمانه است که ما را می میراند.»

در آن زندگانی سراسر درندگی و جهالت و بداندیشی؛ یک نقطه مثبت و روشن وجود داشت که کمتر در جامعه های بشری مانند  آن دیده شده است؛  به ویژه در جوامع  بشری امروز. و آن نقطه مثبت، پایبندی به قول و قرارداد بوده است.

منابع

  • سید مرتضی عسکری- نقش ائمه (ع) در احیای دین- از صفحه 22 تا 25

کلید واژه ها

مطالب مرتبط

اطلاعات بیشتر

ابزار ها