جستجو

بررسی دو نوع مَسخ در اسلام

دو قسم مسخ در شرع مقدس رسیده است؛ یکی «مسخ دنیوی» و دیگری «مسخ اخروی».
«مسخ دنیوی: آن است که خداوند متعال بعضی از افراد بشر را که طاغی شدند و سرکشی از بندگی او نمودند و صفات رذیله در باطن آنها راسخ گردید و ضال و مضل شدند، برای عبرت سایر افراد بشر تعجیل در عقوبت آنها فرمود و صورت ظاهریه آنها را تغییر داده و مطابق با صورت باطنیه آنها قرار داد، پس بعضی را به صورت میمون و بعضی را خوک و بعضی را به صورت سگ نمود چنانچه در قرآن مجید می فرماید: "..... وجعل منهم القرده و الخنازیر" ( سوره مائده/ آیه 60و راجع به «اصحاب سبت» می فرماید: "فقلنا لهم کونوا قرده خاسئین" ( سوره بقره /آیه 65).

این مطلب با آنچه «تناسخیه» می گویند مباین است، زیرا مذهب آنها این است که روح پس از مرگ به بدن حیوانات متناسبه با آن، چنانچه قبلا گفته شد تعلق می گیرد و آنچه قرآن مجید خبر داده عبارت از تغییر صورت و هیأت ظاهریه اصل معصیت است به اینکه بدنی را که آن نفوس شقیه داشتند و به صورت انسانی بود خداوند متعال به قدرت خود عین همان ابدان را به صورت حیوانات منقلب فرمود به طوری که پس از مسخ شدن، اقارب آنها که آمدند و آنها را به آن شکل دیدند همه آنها را شناختند چنانچه مسخ شدگان هم  آنها را می شناختند و لذا  به آنها سخن می گفتند که آیا شما را نصیحت ننمودیم و نهی نکردیم؟ آنها نمی توانستند جواب بدهند و در عوض گریه می کردند.

و در روایات کثیره است که هر قومی که خداوند آنها را مسخ فرماید، بیش از سه روز در دنیا نخواهد ماند و آنچه را که موجود است از میمونها و خوکها و سایر حیوانات همگی حیوان و از نسل حیوان اند نه اینکه از نسل مسخ شدگان باشند و علت اینکه به آنها «مسوخات» گفته می شود برای این است که مسخ شدگان از افراد بشر به صورت آنها  مسخ شدند، پس هلاک گردیدند.

اما «مسخ اخروی»: مقتضای روایات کثیره وارده از رسول خدا (ص) و اهل بیت علیهم السلام این است که جمیع افراد بشر روز حشر صورت ظاهریه آنها مطابق با صورت باطنیه آنها که در دنیا به حسن اختیار یا سوء اختیار خود کسب نمودند خواهد بود نه اینکه متعلق به ابدان دیگری ( آن طور که تناسخیه می گویند) می شود بلکه عین همان بدن ظاهر آنها مطابق سریره آنها خواهد شد به طوری که هر فردی شناخته خواهد شد که کیست و شأن او چیست.

به عبارت دیگر، در روز محشر غلبه معنا بر صورت خواهد بود چنانچه در آیه شریفه می فرماید: "یوم تبلی السرائر" ( سوره طارق/ آیه 9)؛ «روزی که باطنها ظاهر و آشکار شود»، پس بعضی از افراد بشر صورت ظاهر یه آنها مطابق با صورت جمیله ملائکه خواهد بود و آنها کسانی که هستند که در دنیا خیر محض بودند و کار آنها در دنیا مانند ملائکه عبادت پروردگار خود بوده و امر قبیح و شری از آنها سر نزده بلکه همیشه نفع و خیر آنها به سایر مخلوقات می رسید، و ضد آنها طایفه دیگری هستند که صور ظاهری آنها مطابق است با صور قبیحه و موحشه شیاطین و آنها کسانی هستند که کار آنها در دنیا همیشه فسق و فجور و اذیت و آزار و مکر و خدعه و غیر اینها از اعمال و افعال شیاطین بوده و طایفه دیگر، به صورت سباع و درندگان، و طایفه ای به صورت بهائم و طایفه ای به صورت حشرات هستند چنانچه در آیه شریفه "..... و نحشر هم یوم القیمه علی وجوههم..." ( سوره اسراء / آیه 97) «و محشور می نماییم ایشان را روز قیامت بر صورتهای ایشان»، در بعضی تفاسیر ذکر گردیده که «ای علی الحیوانات  المنکسه الروس؛ به صورت حیواناتی که سرهای آنها پایین است.»

و از حضرت رسول خدا (ص) مروی است که فرمود: "إن الله یحشر الناس علی نیاتهم یوم القیامه" و نیز فرمود: "یحشر الناس علی صوره حسن عندها القرده و الخنازیر"، «محشور می شوند مردم بر نیتها و باطن ایشان و محشور می شوند بر صورتهایی که صورت میمون و خوکها نسبت به آنها نیکوست.»

و در تفسیر مجمع البیان در ذیل آیه شریفه: "یوم ینفخ فی الصور فتأتون افواجا" ( سوره نبا/ آیه 18) نقل نموده از رسول خدا (ص) که آن حضرت  فرمودند: «محشور می شود از امت من ده صنف در حالی که متفرق هستند و جدا فرمود خداوند ایشان را از بین مسلمین و تغییر داده است صورتهای ایشان را بعضی از ایشان بر صورت میمونها هستند و بعضی بر صورت خوکها و بعضی از ایشان سرنگون هستند به طوری که سرهایشان پایین و پاها بالا پس کشانده می شوند با این حالت به عذاب و بعضی از ایشان کور هستند و بعضی کر و گنگ و نمی فهمند و بعضی می جوید زبانهای خود را پس می ر یزد چرک از دهان ایشان به طوری که تمام اهل محشر از آنها پرهیز می نمایند  و بعضی از ایشان دست و پا بریده باشند و بعضی آویخته باشند برشاخه هایی که از آتش است و بعضی متعفن تر از مردار و بعضی می پوشند جبه هایی که از قطران است و چسبیده است به پوست ایشان. اما آنهایی که بر صورت «میمونها» هستند، نمامها و سخن چینها که کار آنها سخن چینی و فتنه انگیزی است. آنها که بر صورت «خوک» هستند کسانی هستند که از حرام پرهیز نمی نمودند. و آنهایی که سرنگون هستند «خورندگان ربا» هستند. آنهایی که کور هستند «ظلم کنندگان در مقام حکم» هستند و اما کر و گنگها پس «صاحبان عجب به اعمال خود« هستند و آنهایی که می جوند زبانهای خود را قاضیان و علمایی هستند که عمل آنها مخالف با گفته آنها بود. دست و پا بریده ها «اذیت کنندگان به همسایه» هستند. آویخته های بر شاخه های آتش، سعایت کنندگان نزد سلطان، و کسانی که بد بوتر از مردارند کسانی هستند که «پیروی کننده شهوات و لذات» هستند و منع می نمایند حق خداوند را که در اموال ایشان است و اما پوشندگان جبه های آتش، اهل «کبر و فخر» هستند.

منابع

  • آیت الله شهید عبدالحسین دستغیب- 82 پرسش- از صفحه 97 تا 101

کلید واژه ها

مطالب مرتبط

اطلاعات بیشتر

بررسی باطل بودن مسأله تناسخ

ابزار ها