اولین مجموعه حدیثی مکتب اهل البیت و قدیمی ترین آنها «کتاب کافی» تألیف «محمد بن یعقوب کلینی» می باشد. شیخ طوسی در فهرست گوید: «محمد بن یعقوب کلینی، ابا جعفر، ثقه و عارف به اخبار است. او کتابهائی دارد که یکی از آنها «کافی» است که خود مشتمل بررسی کتاب است و اولین آنها «کتاب العقل» می باشد. سپس نام کتابهای مجموعه کافی را ثبت می کند و در پایان آن می گوید: «کتاب روضه» آخرین کتاب کافی است، و گوید: جمیع کتابها و روایات او را شیخ مفید (ابو عبدالله محمدبن محمدبن نعمان) از ابی القاسم جعفر بن محمد بن قولویه از محمد بن یعقوب برای ما روایت کرد، و گوید: اکثر کتاب کافی را حسین بن عبیدالله به وسیله قرائت از جماعتی که از جمله آنها: ابو غالب احمد بن محمد رازی، و ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولویه، و ابو عبدالله احمد بن ابراهیم صمیری معروف به ابن ابی رافع، و ابومحمد هارون بن موسی تلعکبری، و ابو الفضل محمد بن عبدالله بن مطلب شیبانی، بودند، همگی از محمد بن یعقوب برای ما روایت کردند، و گوید: «( سید) اجل مرتضی، از ابی الحسین احمد بن علی بن شعیب کوفی از محمد بن یعقوب برای ما روایت کرد، و گوید: «ابو عبدالله احمد بن عبدون، از احمدبن ابراهیم صمیری و ابی الحسین عبدالکریم بن عبدالله بن نصر بزاز در تفلیس و بغداد، از ابی جعفر محمد بن یعقوب کلینی، همه مصنفات و روایاتش را برای ما روایت کرد».
بنابراین، شیخ طوسی کتابهای کتاب کافی را یکی پس از دیگری معرفی کرده است. نخستین آنها «کتاب العقل» و آخرینشان «کتاب روضه». و گوید: او این کتاب را از قول چهار نفر از شیوخ و اساتید خود روایت می کند و آن چهار نفر این کتاب را از شاگردان کلینی روایت کرده اند. و یکی از اساتید شیخ طوسی این کتاب را از پنج نفر از شاگردان کلینی روایت کرده است، و دیگری از دو نفر آنها. شیخ طوسی روایت خود از اساتیدش را با جمله: «اخبرنا» می آورد و جمله اخبرنا ( در اصطلاح محدثان) مشترک است بین شنیدن از دهان شیخ یا خواندن نزد او، اما هنگامی که در روایتش از «حسین بن عبدالله» یادآورد می شود که: «اکثر آن را نزد او قرائت کردم»، در می یابیم که او کتاب را از بقیه اساتیدش در سلسله این سند با استماع و شنیدن دریافت و روایت کرده است. این روش و سند شیخ طوسی است.
اما نجاشی گوید: «.... کتاب بزرگ خود را که معروف به کلینی است و «کافی» نامیده می شود در طی بیست سال تصنیف کرده است. کتابهای آن عبارتند از: «کتاب العقل... کتاب الروضه». ظاهر بیان نجاشی و دیگران می رساند که این کتاب همان گونه که «کافی» نام گرفته گاهی نیز به مولف خود «کلینی» نامیده شده؛ همانگونه که، امروز کتاب «تاریخ الأمم و الملوک» تألیف طبری را به نام مولف اش «تاریخ طبری» می نامیم. از تعریف نجاشی و شیخ طوسی درباره کافی برمی آید که «کتاب کافی» بر مبنای موضوعاتش حاوی سی کتاب یا سی جزء است و هر کتاب آن در یک جلد بوده ولی مانند کتابهای امروزین شماره مسلسل نداشته است. بدین خاطر در ذکر اسامی کتابهای آن تقدم و تأخر شده و تنها نام اولین کتاب که «کتاب العقل» است و آخرین آنها «کتاب الروضه»، به ترتیب ذکر شده است.
نجاشی همچنین گوید: من به مسجد معروف به «لولوی» رفت و آمد می کردم و آن مسجد «نفطویه» نحوی بود. من قرآن را نزد صاحب آن مسجد فرا می گرفتم و گروهی از اصحاب ما «کتاب کافی» را نزد «ابی الحسین احمد بن احمد کوفی کاتب» قرائت می کردند که می گفت: «محمد بن یعقوب کلینی برای شما روایت کرده» و دیدم که «ابوالحسن عقراوی» آن را از او روایت می کند. بنابراین، نجاشی دو تن از شاگردان کلینی را دیده که کتاب «کافی» را از او روایت می کردند و یکی از آنها هنگام قرائت کافی خطاب به شاگردانش گفته است: «محمد بن یعقوب کلینی برای شما روایت کرده»، و این سخن به خاطر آن بوده که او کتاب کافی را از کلینی شنیده و اجازه روایتش را دریافت کرده است. اما نجاشی کتاب «کافی» را از این دو استاد که شاگردان کلینی بوده اند و او آنها را دیده و سخنانشان را شنیده روایت نمی کند؛ بلکه آن را از دیگر شاگردان کلینی ( با واسطه) روایت کرده و گوید: «ما همه کتابهای او ( = کلینی) را از قول جماعتی از استادانمان روایت می کنیم که برخی از آنها اینهایند: محمد بن محمد (= شیخ مفید) و حسین بن عبیدالله غضائری و احمد بن علی بن نوح، از ابی القاسم جعفر بن قولویه، از او ( = کلینی) رحمة الله.