جستجو

شکل تدوینی کتاب اصول کافی

یکی از معتبرترین کتابهای اسلام، کتاب «اصول کافی» است تألیف ثقه الاسلام ابوجعفر محمد بن یعقوب کلینی ( م- 329). این دانای موثق و عالم بزرگ، بیست سال از عمر خویش را، در راه تألیف کتاب «کافی» گذرانده است. وی در مقدمه کتاب، به بحث درباره اهمیت تحصیل علم و آگاهی می پردازد و لزوم آن را از نظر دین توضیح می دهد، و تفاوت انسان و حیوان را به همین علم و آگاهی و طلب این دو، وابسته می داند، و جهل و نادانی را به هیچگونه جایز نمی شمارد تا آنجا که می گوید: اگر جهالت و نادانی جایز بود، تکلیفی در عالم نبود، و کتابی بر پیامبری فرود نیامده بود، و کسی به پیامبری انگیخته نشده بود. بدینگونه فلسفه دین و نبوت را و آمدن پیامبران را مبتنی می داند بر دعوت به تحصیل علم و آگاهی. در این باره شرحی دراز می آورد و به این بنیاد مهم در حرکت و حیات انسانی سخت توجه می دهد. آنچه بسیار جالب نظر است چگونگی فصل بندی این کتاب دینی است. گمان می کنید کتاب خویش را با چه بابها و فصلهایی می آغازد؟ بابی درباره عبادت، بابی درباره بهشت و دوزخ، درباره تعبد، نه، هرگز. با اینکه مفاهیم دینی بسیار، در سراسر کتاب او آمده است، اما بابهای نخستین کتاب «کافی» اینچنین است:

کتاب العقل و الجهل= باب خردمندی و بیخردی

کتاب فصل العلم= باب فضیلت دانش

کتاب التوحید= باب یگانه پرستی

منطق دین راستین این است. نخست انسان را به خردوری و فرزانگی و داشتن شخصیت عقلی فرا می خواند. ثقه الاسلام، در این باب، در ضمن چند فصل، روایات بسیار می آورد و از آغاز انسان را به اهمیت عقل. و خرد «خرد فطری» و «خــرد کسبی و تجربی» توجه می دهد، عقل به کارگرفته شده و فعال را از عقل رها شده و تنبل جدا می سازد، مردمان را به کار عقلی( تفکر) دعوت می کند و فلسفه آمدن پیامبران را، بیدار کردن عقل بشر و به کارانداختن آن می داند. آنگاه پس از طرح مسائل بسیاری دیگر- که با ذکر روایات دینی به آموختن آنها می پردازد- به باب دوم کتاب می رسد: باب فضیلت علم و دانایی. او بابهای کتاب خویش را. «کتاب» می نامد: «کتاب فضل العلم» و در هر کتابی، چندین فصل (باب ) می آورد. و در همین بخش «کتاب فضل العلم» 22 باب تدوین می کند. اینک برخی از آن بابها:

باب اهمیت علم و وجوب طلب و ترغیب بر آن.

باب تعریف علم و برتری عالمان.

باب ثواب عالمان ( آنان که دانش اندوخته اند) و متعلمان (آنان که درحال دانش اندوزیند).

باب چگونگی حال عالمان و دانایان.

باب مقام عالمان و دانشمندان.

باب زیان فقدان عالمان و دانایان.

باب ارج نشست و برخاست و گفتگو با عالمان و دانشمندان.

باب اهمیت پرسش از دانایان و گفتگو با آنان.

باب ترغیب به یاد دادن و آموختن دانش و علم به همگان.

باب نکوهش ندانسته گویی.

باب نکوهش کردن ار غیر مبتنی بر علم و دانایی.

باب لزوم به کار بستن علم و دانایی.

باب مسئولیت دامنه دار عالمان و دانایان، و

باب اهمیت کتاب و نقل علم و فضیلت نوشتن علم و نگهداری و استناد به کتاب.

آنگاه پس از پایان دادن به این بابها و مسائل بسیاری که در آنها آمده است به باب «توحید» می رسد. از اینجا می توان تصوری مختصر به دست آورد از نظام تربیتی اسلام، شروع از خرد و شناخت عنصر تعقل و به کار گرفتن آن، آنگاه پرداختن به علم و دانایی و آگاهی، آنگاه خداشناسی از روی بصیرت، سپس شناخت رهبر ( کتاب الحجة)، و پس از تحصیل شناخت صحیح، وارد شدن به صحنه حیات.

منابع

  • محمدرضا حکیمی- دانش مسلمین– از صفحه 23 تا 24

کلید واژه ها

مطالب مرتبط

اطلاعات بیشتر

ابزار ها