جستجو

علم اصول فقه

از علوم نظری که در فرهنگ اسلامی پی نهاده شده و سپس بصورتی بس دقیق بسط یافته و تعلیم گشته است، علم اصول فقه است. در این علم کوشش شده است تا قواعد و قوانینی که برای استنباط حکم شرعی و «تفریح» لازم است گرد آورده شود. برای کسی که بخواهد ابعاد وسیع فرهنگ و دانش اسلامی را بشناسد، شناخت دقیق پیدایش و تکامل این علم نیز اهمیت دارد. این علم دارای مباحثی است مقدماتی، که جزو مبادی آن است، و سپس دو بخش عمده: «اصول لفظیه» و «اصول عقلیه». در علم اصول، از سده های بسیار پیش، تألیفاتی درباره آن پدید آمده است مانند:

کتاب الالفاظ و مباحثها از هشام بن حکم

کتاب اختلاف الحدیث و مسائله از یونس بن عبدالرحمان

کتاب الخصوص والعموم از ابوسهل نوبختی

الذریعه الی اصول الشریعه از سید مرتضی علم الهدی

عدة الاصول از شیخ ابوجعفر طوسی

المصادر از سدیدالدین حمصی

تهذیب الاصول از علامه حلی

معارج الوصول از محقق حلی

این نمونه ای بود از کتب اصولی متقدمان شیعه. عالمان اهل سنت نیز در این علم تألیفات چندی دارند، مانند:

المستصفی از ابوحامد غزالی

مختصر الاصول از ابن حاجب

شرح مختصر(بالا) از عضد الدین ایجی

کشف الاسرار از علاء الدین بخاری

تنقیح الفصول از شهاب الدین قرافی

الموافقات از ابو اسحاق شاطبی

منهاج الوصول از قاضی بیضاوی

ابطال القیاس از ابن حزم اندلسی

و از متأخران ایشان:

اصول الفقه از شیخ محمد ابوزهره  

اصول الفقه از شیخ محمد خضری بک

الوجیز از حسین علی الاعظمی

اما متأخران شیعه:
در این باره علامه سیدحسن صدر کاظمینی می گویند: چون اجتهاد در احکام فرعی شرعی نزد شیعه واجب است و باب اجتهاد مفتوح، و چون شیعه تقلید را در اصول عقاید ابدا جایز نمی داند و در فروع احکام، تقلید از میت را جایز نمی شمارد، عالمان شیعه در علم اصول فقه (که پایه اجتهاد است) کوشش بسیار کردند و تحقیق را در این باره به نهایت رسانیدند و پیوسته دقایق این علم را خلف از سلف آموختند و کتابهایی مفصل در این علم نوشتند....

بدینگونه در میان متأخران شیعه، این علم، نضجی ویژه و بسطی عمیق یافت، بخصوص از نیمه دوم سده دوازدهم هجری که علامه اجل و فقیه جامع بزرگ، آقا محمدباقر وحید بهبهانی ( م-1205 یا: 1208) به پا خاست و در تأیید این علم کوشش بسیار کرد. از آن پس مباحث اصولی رونقی بیشتر و آثار علمی دقیق و مبسوطی در این رشته، به وسیله علمای بزرگ و محققان عظیم الشان پدید آمد مانند:

ضوابط الاصول از سیدابراهیم موسوی قزوینی

عناوین الاصول  از میر عبدالفتاح مراغی نجفی

اشارات الاصول از حاج محمدابراهیم کلباسی( کرباسی)

فصول از شیخ محمدحسین اصفهانی

هدایة المسترشدین از شیخ محمدتقی اصفهانی

بدایع الافکار از حاج میرزا حبیب الله رشتی

قوانین الاصول از میرزا ابوالقاسم قمی

فرائد الاصول( رسائل) از شیخ مرتضی انصاری

کفایة الاصول از آخوند ملامحمد کاظم خراسانی

نهایة الداریه از شیخ محمدحسین اصفهانی(کمپانی)

اصول (تقریرات) از میرزا محمدحسین نائینی   

مقالات الاصول از آقا ضیاء عراقی

اصول الفقه از شیخ محمدرضا مظفر

تهذیب الاصول از امام خمینی

در این میان علامه جامع، شیخ محمدصالح مازندارنی سمنانی، که از طبع شعری نیرومند برخوردار بود و شعر عربی را در حد بالا می سرود، به منظوم ساختن امهات مباحث علم اصول دست زد و «کفایة الاصول» را در ارجوزه ای به نام «سبیله الذهب» به نظم آورد. این ارجوزه، دارای 1462 بیت است، 682 بیت در اصول لفظی، و 780 بیت در اصول عقلی.

مباحث عمده علم اصول

اصول لفظی:

موضوع علم، تمایز علوم، وضع در الفاظ و انواع آن، چگونگی استعمال لفظ وارده معنی نوعی یا شخصی، حیث موضوعی در الفاظ، وضع مفردات (وضع شخصی) و وضع مرکبات ( وضع نوعی)، معنای حرفی، تبادرو و چگونگی دلالت آن و دیگر علائم حقیقت و مجاز، احوال پنجگانه لفظ، تجوز اشتراک، تخصیص، نقل و اضمار، حقیقت شرعیه، صحیح و اعم در الفاظ عبادات و معاملات، چگونگی استعمال لفظ در بیشتر از یک معنی، چگونگی الفاظ مشتق و حقیقت و مجاز در آنها به اعتبار تلبس به مبدأ و عدم آن در ازمنه ثلاثه، مفهوم مشتق از نظر بساطت و ترکیب، ماده «امر» و معانی آن، صیغه امر، چگونگی استعمال جمله خبری در طلب، انواع وجوب مستفاد از صیغه امر و..... اراده و اقسام آن: ارادة فعلی و استقبالی، حقیقی و انشائی، تکوینی و تشریعی، استعمالی و جدی، اجزاء و عدم آن، مقدمه واجب، اقسام مقدمه، اقسام واجب: واجب مطلق، واجب مشروط، نفسی، غیری، اصلی، تبعی، تعیینی و تخییری، تعبدی و توصلی، ماده «نهی» و صیغه آن، امر به شیء و نهی از ضد، اجتماع امرو نهی و چگونگی آن، ترتیب و موارد آن و جواز و عدم جواز آن. مفاهیم، مفهوم شرط، وصف و.... عام و خاص و مباحث آن، مطلق و مقید و مجمل و مبین، مقدمات حکمت.

اصول عقلی:

قطع و مباحث و اقسام آن، خبر واحد و حجیت آن، ظن و حجیت آن، اقسام ظن: ظن شخصی، ظن نوعی، ظن خاص، ظن مطلق، ظن طریقی، ظن موضوعی، ظن وصفی، ظن کشفی، ظن جزء موضوعی و ظن تمام موضوعی.

اصول عملیه:
اصل و اقسام آن: اصل عملی و لفظی، اصل شرعی و عقلی، اصل محرز و غیر محرز، اماره و اقسام آن: اماره عقلی و شرعی، اماره تأسیس و امضایی، اماره حکمی و موضوعی، اصل برائت، احتیاط. تخییر، اقل و اکثر و اقسام آن، استصحاب و مباحث و اقسام آن و اصل مثبت، تعادل و تراجیح و مباحث آن.

این بود عمده ای از مباحث علم اصول، که براساس کتاب «کفایة الاصول» و کتاب «اصطلاحات الاصول» در اینجا عنوان گشت.

منابع

  • محمدرضا حکیمی- دانش مسلمین– از صفحه 304 تا 307

کلید واژه ها

مطالب مرتبط

اطلاعات بیشتر

ابواب فقه تاثیر فقه اسلامی

ابزار ها