جستجو

مصطلح اسلامی و مصطلح متشرعه

پس از بعثت رسول خدا (ص)، برخی از الفاظ عربی در معنای دیگری غیر از معنای رایج خود در نزد عرب به کار گرفته شد، مانند لفظ: «صلاة» که به معنای مطلق «دعا» به کار می رفت و پیامبر (ص) آن را در عبادتی خاص شامل: قرائت و اذکار ویژه همراه با افعالی چون قیام و قعود و رکوع و سجود به کار برد، اموری که نزد عرب ناشناخته بود. و این همان است که ما «مصطلح شرعی یا اسلامی» اش می نامیم. چه معنای اصلی لفظ تغییر کند و مانند «صلاة» معنای تازه بیابد، چه خود شارع لفظ تازه ای بیاورد و در معنای تازه به کار گیرد، مانند لفظ «رحمان» که صفت ویژه خدای متعال  باشد.

مصطلح متشرعه یا نامگذاری مسلمانان:

برخی از الفاظ چنانند که در نزد همه مسلمانان معنای خاص یافته اند، مانند: «اجتهاد» و «مجتهد» که در نزد مسلمانان در باره «فقه» و «فقیه» به کار می روند، در حالی که این دو لفظ در زبان عرب به معنای: «کوشیدن در طلب امر» و «کوشنده» است، و به همین معنی در حدیث رسول خدا (ص) نیز به کار رفته است. چنانکه از آن حضرت روایت شده که فرمود: «فضل العالم علی المجتهد مائه درجه» یعنی: «فضل عالم بر مجتهد و کوشنده در عبادت (=عابد ) یکصد درجه است».

«اجتهاد» و «مجتهد» به معنای «فقه» و «فقیه» در قرآن کریم و حدیث شریف نبوی نیامده است، و ما اینگونه نامگذاری را «عرف متشرعه » یا «نامگذاری مسلمانان» می نامیم. برخی از اینگونه نامگذاری ها چنان است که تنها در نزد بخشی از مسلمانان شایع و رایج است، مانند کلمه: «صوم زکریا» که نزد برخی از مسلمانان (= اهل کتاب پیش از بعثت) در «صوم سکوت» به کار رفته  است، که بهتر است اینگونه اصطلاح را به نام همان منطقه ای بنامیم که در آن رایج است و مثلا بگوییم این اصطلاح مسلمانان بغداد است، یا اصطلاح مسلمانان قاهره است، و نامیدن آن به «اصطلاح مسلمانان» یا «عرف متشرعه» به نحو مطلق و غیرمقید صحیح نباشد. همچنین  است حل اسامی شایع در نزد پیروان برخی از مذاهب اسلامی یا برخی از فرقه هائی که خود را به اسلام منتسب می دانند، مانند لفظ «شاری» و «مشرک» در نزد خوارج، که «شاری» در نزد آنها به معنای «مجاهد» در نزد عموم مسلمانان است، و «مشرک» در نزد آنها، همه مسلمانان و همه کسانی اند که منتسب به خوارج نیستند. و لفظ «رافضی» که برخی از پیروان مکتب خلفا برای عیب جوئی بر پیروان مکتب اهل البیت (ع) نهاده اند. و نیز، «ناصبی» در نزد پیروان مکتب اهل البیت (ع) که بر دشمنان ائمه (ع) اطلاق می کنند. در چنین حالتی، اولی را «اصطلاح خوارج»، دومی را «اصطلاح مکتب خلفا»، و سومی را «اصطلاح مکتب اهل البیت» می نامیم. و بنا بر آنچه یادآور شدیم، هرگاه لفظ «ناصبی» را در عبارات مکتب خلفا یافتیم، تفسیر آن به دشمنان اهل البیت (ع) روا نباشد. همچنین است لفظ «شاری» در نزد غیر خوارج که نباید معنای مصطلح در نزد خوارج را از آن بفهمیم.

منابع

  • علامه سیدمرتضی عسکری- بازشناسی دو مکتب (جلد اول) – از صفحه 120 تا 122

کلید واژه ها

مطالب مرتبط

اطلاعات بیشتر

ابزار ها