جستجو

روشهای اخلاقی در هند باستان

ایده های اخلاقی یکی از آن پدیده هایی است که از آغاز تمدنهای رسمی در تاریخ انسان نمودار گشته و وضع روانی افراد مقید به آن ایده ها را کاملا نشان میدهد. این قضیه یک امر تجربه شده ای است که احتیاج زیادی به توضیح ندارد. این فعالیت روانی دوشادوش فعالیت عقلانی یکی از وسایل تفسیر روش امم و اقوام گذشته میباشد. اگر ما تنها فعالیتهای عقلانی آنها را در نظر بگیریم و روش های غیرعقلانی، خواه عواطف و خواه اخلاقی را منظور نکنیم، شناخت ما درباره اقوام گذشته کاملا ناقص خواهد بود، و اگر در جهت آرمان های امروزی خودمان می خواهیم آنها را تعبیر کنیم بایستی تاریخی را بسازیم که به قول وایتعهد (درباره گیبون) نمونه عصر خودمان و ایده هایی را که در این عصر رایج است نشان بدهیم. برای اثبات اینکه آن ایده ها کاشف از یک واقعیت ثابت روانی و اجتماعی می باشد و گذشت دورانها تغییرات اساسی در آنها به وجود نمی آورد، می توان روش اخلاقی بعضی از اقوام و ملل قدیم را که به دست ما رسیده است مورد بررسی قرار داد. در کتاب منو دهر ماساسترا یا قانون فقهی هند که به عنوان قدیمی ترین قوانین شناخته شده است مواد ذیل مشاهده می گردد:

1- استاد: بر طالب علم لازم است که استاد خود را تعظیم نماید و با دست خود پاهای او را بمالد.
2- بر همه متدینین برهمنی لازم است که هر چیزی که در آن زندگی وجود دارد، آن را دوست بدارد.
3- قلب: بهترین پرسش یک فرد برهمنی این است که خداوند را در قلب خود ستایش نماید.
4- نفس: کسی که بر نفس خود پیروز شود به حواسی که فرمانده اوست پیروز شده است. نفس به بدی فرمان میدهد. نفس هرگز سیر نمی گردد.
5- تعلیم: کسی که ودا را به تو تعلیم بدهد مانند پدر و مادر تو است و هرگز با او دشمنی مکن.
6- آموزگار تو از پدر و مادر تو افضل است زیرا لذایذ جسمانی آنها را به وجود آورده در صورتی که آموزگار کسی است که زندگی بی نهایت را به تو عطا نموده است.
7- مردم آزاری: کاری مکن که زنده ای از زندگان اذیت شود.
8- اگر تو متدین هستی سخنانت باید شیرین و دلپذیر بوده باشد. کسی که دارای نفس معتدل و کلام شیرین است از حکمت دین بهره برداری خواهد نمود.
9- قلب: هرگز قلب کسی را با سخنی مجروح مکن اگرچه قلب خودت مجروح بوده باشد.
10- به هیچکس حسدورزی مکن زیرا حسد فضایل را می خورد. چنان که آتش هیزم را می خورد.
11- فقیرنوازی: کسی که برای «ابن السبیل» (مانده راه) طعام نبرد او در حقیقت مرده است اگرچه مردم او را زنده بدانند.
12- ابن السبیل را در خانه ات گرسنه مگذار که شب را گرسنه به صبح برساند.
13- کسی که تنها غذا میخورد شکم خود را با آتش پر میکند.
14- همیشه در غذای خود حق دیگران را مراعات کن.
15- قمار: هیچگونه مالی را با رقص و غناء و قمار کسب مکن.
16- از انسان شر چیزی مگیر.
17- خودت را ذلیل مکن اگرچه فقیر بوده باشی.
18- سخن حق و شیرین را ادا کن. اگر سخنی حق است ولی نمیتوانی آنرا درست و شیرین ادا کنی یا سخنی را میتوانی شیرین و دلپذیر ادا کنی ولی حق نیست از هر دو سخن بپرهیز.
19- عمر طولانی و فرزندان نیکو و ثروت دایمی، همه اینها به خوبی اخلاق مربوط است.
20- آنچه را قلب اطمینان دارد عمل کن، و آنچه که در سینه خود تشویقی درباره آن داری انجام مده، زیرا در چنین کاری خیری وجود ندارد.
21- از الحاد و مذمت کردن کتب مقدسه و حسد و کینه توزی و بی باکی و غضب و عداوت با مردم بپرهیز.
22- برای ملحدین و اشرار و قاتلین و غضب کنندگان خوشی وجود ندارد. نه در دنیا و نه در آخرت.

این مواد به عنوان دستور به یک متدین برهمنی سفارش می گردد، ولی بسیار روشن است که در نتیجه اغلب این مواد ترویج یک عده مسایل اخلاقی برای تنظیم فاضلانه اجتماع به وجود آمده است. و به عبارت روشنتر می توان گفت در این مواد هر دو جنبه متافیزیکی و اجتماعی محسوس برای تکمیل افراد در نظر گرفته شده است، در عین حال که آن مواد قابل اجرای جبری نمی باشد. به همین جهت است که روش اخلاقی به معنای عمومی شامل این مواد خواهد بود.

منابع

  • محمدتقی جعفری –اخلاق و مذهب – صفحه 9-12

کلید واژه ها

مطالب مرتبط

اطلاعات بیشتر

ابزار ها