توحید در خوف و رجا

فارسی 2958 نمایش |

برای انسان اوصاف فراوانی است که بالفعل یا بالقوه در نفس وی حضور دارد. موحد کسی است که از اوصاف نفسانی برهد و اوصاف عقلی را هم فقط برای خدای سبحان تحصیل و اعمال کند. یکی از آن اوصاف خوف و رجاست. موحد کامل در خوف و رجا هم موحد است، فقط از خدا می ترسد و فقط به او امیدوار است. توحید در خوف و رجا از بهترین سیره های رسول اکرم است و هر وصفی که برای اولیای الهی ثابت است، مرحله ی کامل آن برای نبی اکرم محقق است. چون اخلاق آن حضرت برابر با قرآن کریم بود: «کان خلقه القرآن» و قرآن کریم مهیمن بر تمام کتابهای آسمانی است، پس اخلاق رسول اکرم برتر از ملکات اخلاقی کسانی است که سایر کتابهای آسمانی بر آنان نازل شد.
خدای سبحان سفرا و نمایندگان خود را، به توحید در خوف و رجا می ستاید، آنها که اهل خشیت و خوفند، ترسشان فقط از خدا، و امیدشان فقط به خداست، چنانکه فقط بر خدا توکل می کنند، فقط به خدا، مطمئنند، فقط به سوی خدا اهل انابه و لابه هستند، و فقط از خدا استعانت می جویند. همه ی این اوصاف کمالی را به عنوان توحید برای سفرای خود عموما و برای رسول اکرم خصوصا ثابت می داند.
شرح توحید در خوف و رجا به این است که بی باک و متهور و کسی که اصلا نمی ترسد، ناقص است زیرا انسان هر چند هم نیرومند باشد، موجودی است ضعیف و محدود و نمی تواند در برابر حوادث سهمگین بی باکانه و متهورانه رفتار کند. هر حادثه ای برای انسان گوارا نیست و برخورد با هر شخصی هم به حال وی سودمند نمی باشد. انسان متهور و بی باک قهرا خود را در کام خطر غرق خواهد کرد، پس کمال انسان این نیست که اصلا نترسد، بلکه کمال وی در این است که بترسد، لیکن فقط از خدا هراسناک باشد، آنها که هم از خدا و هم از غیر خدا می ترسند گذشته از جبان و ترسو بودن، مشرک نیز هستند و آنها که متهورند و اصلا نمی ترسند، ملحدند.
خدای سبحان عده ای را معرفی می کند که «یخشون الناس کخشیة الله أو أشد خشیة؛ از مردم [=مشركان مكه] ترسيدند مانند ترس از خدا يا ترسى سخت‏تر.» (نساء/ 77) اینها در جنگ و غیر جنگ از مردم می ترسند همان طور که از خدا می ترسند یا بیش از آن مقدار. کسی که هم از عذاب جهنم می ترسد، و هم از مردم هراسان است در خوف موحد نیست، لذا برخی از تکالیف را ترک می کند.
بنابراین اگر انسان در خوف و رجا موحد نبود یا ملحد است و یا مشرک، دچار افراط یا تفریط. قرآن کریم مردان الهی را که فقط از خدا می ترسند، چنین می ستاید: «إنما یخشی الله من عباده العلمؤا؛ از بندگان خدا تنها دانايانند كه از او مى ‏ترسند.» (فاطر/ 28) یعنی فقط علما از خدای سبحان می ترسند، در خوف نه ملحدند و نه مشرک. رسول گرامی اسلام که ربانی ترین علمای الهی بود، خشیت خدایی داشت.
خدای سبحان به سالکان راه خود دستور می دهد: «وإیای فارهبون؛ تنها از من بترسيد.» (بقره/ 40) یعنی رهبانیت و پرهیز و ترس و هراستان فقط از من باشد. خداوند همان طور که در رغبت، موحد می پروراند در رهبت، هم موحد می پروراند. فقط از خدا بترسید که همه کارها به دست اوست اگر سود و زیانی به انسان برسد فقط به مشیت اوست زیرا «ضار» و «نافع» از اسمای حسنای اوست و اگر موجودات دیگر سود وزیانی به نسان برسانند، مظاهر آن ضار و نافع اند و مظهر، بدون اذن ظاهر کاری انجام نمی دهد.

 

منـابـع

عبدالله جوادی آملی- تفسیر موضوعی- جلد 8 صفحه 215

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد