موانع گفتگو در روابط بین اسلام و مسیحیت
فارسی 4669 نمایش |شباهت های غیرقابل انكار عقیدتی بین اسلام و مسیحیت وجود دارد كه می تواند اساس یك گفتگوی روشنفكرانه بین دو مذهب در زمینه های فرهنگی، سیاسی و مذهبی باشد. بدیهی است كه اساس هر دو دین، ایمان به یك خداست و توحید اصل نگرش مذهبی هر دوست. البته مفهوم یگانگی در اسلام با صراحت بیشتری بیان شده در حالی كه در مسیحیت، در مفهوم تثلیث خداوند ممكن است آثاری از شرك را بتوان یافت. مفهوم خداوند در اسلام می تواند به مسیحیت كمك كند تا تصور خود را از توحید روشن كرده و قاطعانه وجود هر عنصر انسانی را در اصل اعتقاد به سه گانگی خدای واحد بررسی كند. علاوه بر این مسئله هر دو مذهب از یك ماهیت عالمگیر نشأت می گیرند و همه بشریت را شامل می شوند. تصور آنها از خدا، یك خدای طایفه ای نیست و برای ایمان به خدا و پیوستن به جمع مومنان هیچ تبعیضی میان انسان ها وجود ندارد. این جامعیت پیام آنها ممكن است به رقابتی بین این دو مذهب برای در بر گرفتن همه انسان ها منجر شود اما در عین حال بر روشنفكری هر دو دین در برخورد با سایر ادیان و عقاید نیز تاكید دارد.
یكی از اصول مهم مذهبی نقش برجسته ای است كه اسلام از میان تمام پیامبران به مسیح نسبت می دهد. اعتقاد مسیحیان به مفهوم معصومیت و پاكی مسیح از هر گونه گناهی، در اسلام نیز تایید شده است. اما اختلاف عمده آن است كه مسیحیان او را پسر خدا می دانند و مسلمانان معتقدند او فقط یك پیامبر است در هر دو دین عقاید یكسانی درباره رستاخیز و روز جزا وجود دارد.
با این وجود این شباهت های ساختاری در اصول عقاید هنوز نتوانسته اند زمینه ساز یك گفتگوی واقعی بین این دو مذهب شوند. تفاوت های عقیدتی بخصوص برای مسیحیان اهمیت بیشتری پیدا كرده و بر چسب زدن به پیامبران به عنوان یك بدعت گذار، روابط میان دو جامعه را در طول قرن های گذشته مسموم كرده است. عدم اعتماد و حتی بدگمانی های شدیدی در بین دو جامعه حاكم شده كه نتیجه صدها سال درگیری و جنگ مسلحانه در اروپا و خاور نزدیك است. هنوز هم هنگام بحث درباره جهان اسلام، اصول عقاید آن، قوانین اجتماعی و سبك زندگی در اسلام، تعصبی خصمانه علیه مسلمانان در برخورد و گفتگوی اروپایی ها مشاهده می شود. محمد اسد متفكر پاكستانی كه در اتریش متولد شده می گوید: اروپا تهدیدات سیاسی و نظامی قدرت های مسلمان این زمان بخصوص تهدید سلطه اتمی را مشخصه دین اسلام می داند گویی این امر جزئی از پیام مذهبی حضرت محمد بوده است.
مانع دیگر در راه تفاهم و گفتگوی صحیح آن است كه برای مدت های مدید، پژوهش در باب اسلام به مبلغان مذهبی مسیحی سپرده شده كه همواره با جبهه گیری و شیوه ای مجادله آمیز با مسئله برخورد كرده اند و این امر، تصویر اسلام را از منظر دینی، اخلاقی و اجتماعی دچار تحریف كرده است. این موضع گیری عقیدتی تاثیر منفی عمیقی بر درك اروپایی ها از اسلام تا به امروز داشته است. آنچه امروز بعنوان عقاید شرقی (orientalism) شناخته می شود ریشه در این رویكرد مسیحی دارد كه تعالیم مسیحیت را برتر از اسلام می داند. ادوارد سعید در این باره می گوید: استراتژی (orientalism) تصاحب برتری مقامی است به گونه ای كه غربی ها را قادر سازد بی آنكه این امتیاز برتری را از دست بدهند با شرق رابطه برقرار كنند. چنین رویكردی یكی از موانع عمده بر سر راه تفاهم میان مسلمانان و مسیحیان امروز است.
این نگرش به كلی فاقد توان تجزیه و تحلیل و موشكافی كلیشه هایی است كه از رودررویی های گذشته بجا مانده است. بلكه برعكس با توجه به مطرح كردن اسلام به عنوان یك تهدید برای امنیت اروپا و سبك زندگی آزادی خواهانه و نظام ارزشی آن، این تصورات غلط را تقویت كرده است. اورینتالیسم و اظهارات آن در زمینه مطالعات اسلامی، از بسیاری جهات بخشی از یك جنگ مذهبی در قرن بیستم و تحت شرایط مركزیت اروپاست.
یكی از كلیشه های موثر بر روابط اسلام و مسیحیت از زمان جنگ های صلیبی و جنگ با امپراطوری عثمانی قائل شدن ذاتی خشن برای اسلام هم در امر مذهب و هم در امر سیاست است. این تصور غلط حاصل برداشت اشتباه مسیحیان از كلمه جهاد در قرآن است و این نمونه ای است از آنچه باید برای ایجاد تصویر ذهنی متعادل و عادلانه از پیام اسلام در اروپا، انجام داد. محققان مسیحی همواره در آموزش هایشان اینگونه بیان كرده اند كه اسلام عموماً و بی محابا جنگ علیه كفار را كه همان مسیحیان هستند توجیه می كند. از بعضی جملات قرآن تعمداً بعنوان اثبات ذات متجاوز اسلام استفاده شده و می شود آنها شرط واضح در آیه 39 سوره حج را آنجا كه زور را فقط در هنگام دفاع از خود مجاز دانسته، تعمداً نادیده می گیرند «أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا؛ فتوی جنگ تنها علیه كسانی داده می شود كه ستم كرده اند» و در آیه 190 سوره بقره نیز این اصل صریحاً بیان شده: «وَقَاتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ؛ بجنگید در راه خدا و در برابر كسانی كه به شما تعدی كرده اند و آغازگر جنگ نباشید كه خدا متجاوزین را دوست ندارد». فهم نادرست از استفاده زور و اجبار در تعالیم قرآن نیز یكی از نمونه های اساسی سوء تفاهم میان اسلام و مسیحیت است كه جو بی اعتمادی عمیقی را ایجاد كرده و باعث تداوم درك اشتباه از اسلام بعنوان تهدیدی علیه تمدن مسیحیت در اروپا گشته.
این عقیده متعصبانه كه اسلام را دارای طبیعتی خصمانه می داند كلیشه دیگری است كه بر طبق آن، اسلام آزادی ادیان را قبول ندارد، بنابراین با دیدگاه آزادی خواهانه اروپای سكولار ناسازگار است. به نظر می رسد بسیاری از اورینتالیست ها و كارشناسان اسلام آیه 256 سوره بقره را كه می گوید: «لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ؛ در دین اجباری نیست» نادیده می گیرند. با توجه به این مسائل تحت هیچ شرایطی نمی توان جهاد را بعنوان مدركی دال بر عداوت و خصومت اسلام نسبت به مسیحیت در نظر گرفت. حتی اكنون نیز این تفكرات در كنفرانس های دانشگاهی و كتاب های درسی مدارس ترویج می شوند. تحریفات عمدی، از قلم انداختن جملات توضیحی و روشنگرانه و جدا كردن جملاتی خاص از متن اصلی قرآن همه حاكی از آن است كه ما در گفتگوی مسلمانان و مسیحیان در اروپا به رویكرد تفسیری جدیدی نیاز داریم. شركت كنندگان كنفرانس اصل یكتاپرستی در اسلام و مسیحیت كه در سال 1981 در رم برگزار شد نیز به نیاز حیاتی تصحیح این كلیشه ها اشاره كردند: یكی از موانع اساسی در راه درك و همكاری میان اسلام و مسیحیت وجود تفكرات نادرست در مطالب كتب درسی است. لازم است برنامه ای منسجم جهت بررسی و تصحیح همه كتب درسی در پیش گرفته شود تا مسیحیان از سنین پایین از فرهنگ اصیل اسلام و عینیت و نزدیكی آن با مسیحیت آگاه شوند.
منـابـع
دكتر هانس كوچلر- مقاله روابط اسلام و مسيحيت در اروپا، گذشته، حال، آينده- ترجمه سميه چراغی
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها