فرق بین تهمت و غیبت
فارسی 2781 نمایش |غیبت چنان که از اسمش پیدا است این است که در غیاب کسى سخنى گویند، منتهى سخنى که عیبى از عیوب او را فاش سازد، خواه این عیب جسمانى باشد، یا اخلاقى، در اعمال او باشد یا در سخنش، و حتى در امورى که مربوط به او است مانند لباس، خانه، همسر و فرزندان و مانند این ها. بنابراین اگر کسى صفات ظاهر و آشکار دیگرى را بیان کند غیبت نخواهد بود. مگر این که قصد مذمت و عیبجوئى داشته باشد که در این صورت حرام است، مثل اینکه در مقام مذمت بگوید فلان مرد: نابینا، یا کوتاه قد، یا سیاهرنگ یا کوسه (کسی که ریش او کامل و بصورت متعارف نباشد)! به این ترتیب ذکر عیوب پنهانى به هر قصد و نیتى که باشد غیبت و حرام است، و ذکر عیوب آشکار اگر به قصد مذمت باشد آن نیز حرام است، خواه آن را داخل در مفهوم غیبت بدانیم یا خیر. این ها همه در صورتى است که این صفات واقعا در طرف باشد، اما اگر صفتى اصلا وجود نداشته باشد داخل در عنوان تهمت خواهد بود که گناه آن به مراتب شدیدتر و سنگین تر است.
در حدیثى از امام صادق (ع) مى خوانیم: «الغیبة ان تقول فى اخیک ما ستره الله علیه، و اما الامر الظاهر فیه، مثل الحدة و العجلة، فلا، و البهتان ان تقول ما لیس فیه؛ غیبت آن است که درباره برادر مسلمانت چیزى را بگوئى که خداوند پنهان داشته، و اما چیزى که ظاهر است مانند تندخوئى و عجله داخل در غیبت نیست، اما بهتان این است که چیزى را بگوئى که در او وجود ندارد». و از اینجا روشن مى شود عذرهاى عوامانه اى که بعضى براى غیبت مى آورند قابل قبول نیست، مثلا گاهى غیبت کننده مى گوید این غیبت نیست، بلکه صفت او است! در حالى که اگر صفتش نباشد تهمت است نه غیبت. یا این که مى گوید: این سخنى است که در حضور او نیز مى گویم، در حالى که گفتن آن پیش روى طرف نه تنها از گناه غیبت نمى کاهد بلکه به خاطر ایذاء، گناه سنگین ترى را به بار مى آورد. قرآن کریم فوق العاده شدید نهی می کند از این که فحشاء (و به تعبیر قرآن: فاحشه) یعنی زشتیهای مسلمانان، حتی زشتیهای واقعیشان پخش بشود: «ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین آمنوا لهم عذاب الیم؛ کسانی که دوست دارند فاحشه در میان کسانی که ایمان آورده اند شیوع پیدا کند برایشان عذاب دردناکی است» (نور/ 19).
منـابـع
ناصر مکارم شیرازی- اخلاق در قرآن
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها