اصول اعتقادی مذهب زیدیه (دوران پیدایش و گسترش)
فارسی 5027 نمایش |پیش درآمد
دیدگاه زیدیه در اصول دین تفاوت چندانى با دیگر عدلیه ندارد. آنان پس از اعتقاد به حسن و قبح عقلى، همچون دیگر شیعیان به دو اصل توحید و عدل به عنوان اساسى ترین اصول اعتقادى مى نگرند و بر اساس آن هر گونه تشبیه و تجسیم را نفى کرده و خدا را عادل مى دانند که بر اساس مصالح و مفاسد حکم کرده، پاداش مى دهد و مجازات مى کند. آنها همچنین به اختیار انسان در افعال معتقدند و جبر را رد مى کنند و بر خلاف مرجئه برآنند که خداوند به وعده و وعیدهاى خود عمل خواهد کرد و همچون معتزله در مورد مرتکب کبیره به جایگاه بین دو جایگاه «المنزلة بین المنزلتین» اعتقاد دارند و مرتکب کبیره را در رتبهاى میان مؤمن و کافر قرار مى دهند. همچنین به اصل امر به معروف و نهى از منکر به عنوان یکى از اصول دین مبین اسلام باور دارند. آنان به اصل نبوت و امامت نیز به عنوان اصول اساسى دین مى نگرند و در خصوص امامت دیدگاه هاى ویژه اى دارند.
دوران پیدایش اعتقادات زیدیه
قبل از بیان تفصیلى اعتقادات زیدیه در مسائل مختلف اعتقادى مناسب است نگاهى داشته باشیم به تاریخ شکل گیرى و طرح مباحث اعتقادى در میان زیدیان. احمد بن حسن رصاص (متوفاى 621 قمرى)، به عنوان یکى از برجسته ترین شخصیت هاى زیدیه یمن در قرن هفتم، مسائل اعتقادى را در سى اصل و در سه باب جداگانه که هر کدام ده مسأله را شامل مى شود تقسیم کرده است: باب اول در توحید؛ باب دوم در عدل و باب سوم در وعد و وعید. از آن پس تاکنون این تقسیم بندى مورد توجه و قبول عالمان زیدیه قرار گرفته و به عنوان منشور اعتقادى آنان شناخته شده است. ولى به نظر برخى دیگر از عالمان زیدیه، تقسیم بندى رصاص، بهترین تقسیم ممکن نیست.
علامه عبدالله بن حسن دوارى (متوفاى 800 قمرى) و قبل از او احمد بن حسین مانکدیم (متوفاى 425 قمرى)، تصریح مى کنند که بهترین تقسیم، تقسیم قاضى عبدالجبار معتزلى (متوفاى 415 قمرى)، است که براى اولین بار مباحث اعتقادى را دو فصل قرار داده اولى در توحید و دومى در عدل و در فصل اخیر همه مباحث را غیر از توحید گرد آورده است. براى بررسى همه جانبه تر این موضوع باید به دوره شکل گیرى و تبیین مذهب زیدیه یعنى قرون سوم و چهارم بازگشت و اقوال امامان و عالمان زیدیه را از آن زمان تاکنون بازخوانى کرد:
قاسم رسى
قاسم رسى فرزند ابراهیم طباطبا (متوفاى 246 قمرى)، اولین شخصیت و امام زیدیه است که به تبیین اصول اعتقادى زیدیه مى پردازد. وى در رساله الأصول الخمسة از پنج اصل اساسى نام مى برد که بنا به تعبیر وى هر کس به این پنج اصل معتقد نباشد گمراه و نادان است. چکیده این اصول پنج گانه عبارت است از: توحید، عدل، صدق وعد و وعید، مرجعیت کتاب و سنت و تفاوت مسائل تجارى و اجتماعى در دو زمان حکومت عدل و حکومت ظلم؛ که مى توان آن را به نوعى به اصل امر به معروف و نهى از منکر بازگرداند. ( الأصول الخمسة، منتشر شده در مجموع کتب و رسائل الإمام القاسم الرسى، ج1، ص647ـ 648.) البته قاسم رسى در رساله دیگرى به تبیین متفاوت و مفصل ترى از اصول اعتقادى دست زده و چنین مى گوید اصول دین هیجده اصل است:
توحید، عدل، تصدیق وعد و وعید، نبوت، امامت، ولاء «تولا»، برائت «تبرا»، نماز، زکات، روزه، حج، جهاد، امر به معروف، نهى از منکر، نیکى به پدر و مادر، صله رحم و خواستن آنچه براى خود مى پسندى براى دیگران و نپسندیدن آنچه براى خود نمى خواهى براى آنان. (أصول الدین، منتشر شده در مجموع کتب و رسائل الإمام القاسم الرسى، ج1، ص653.) این تذکر لازم است که اگرچه قاسم رسى از اصل امامت به عنوان اصلى مستقل یاد نکرده ولى در خصوص امامت تألیفات مستقل متعددى دارد که عبارتند از: تثبیت الإمامة، الإمامة، إمامة أمیرالمؤمنین، الرد على الرافضة والرد على الروافض من أهل الغلو.
محمد فرزند قاسم رسى
محمد فرزند قاسم رسى (متوفاى 284 قمرى)، نیز به عنوان یکى دیگر از شخصیت هاى زیدیه در قرن سوم، از نه اصل اعتقادى نام مى برد: معرفت خدا، عدل، وعد و وعید، معرفت و ایمان به ملائکه، معرفت پیامبران، معرفت کتاب هاى آسمانى، امامت و معرفت خوبى ها و بدى ها. ( الأصول الثمانیة، صص32ـ 78)، مى توان گفت محمد بن قاسم با تفصیل بیشتر به همان اصولى اشاره دارد که پیش از آن پدرش قاسم رسى بیان کرده است چرا که او نیز در ابتدا به سه اصل شناخت خدا «توحید»، عدل و وعد و وعید «معاد» اشاره دارد و اصل چهارم و ششم «معرفت ملائکه و کتاب آسمانى» توضیحى تفصیلى است و اصل هشتم نیز بیانى دیگر از همان اصل امر به معروف و نهى از منکر است. در این میان شاید مهمترین تغییر در آن است که محمد بن قاسم اصل امامت را به عنوان اصلى مستقل مطرح کرده و در کنار دیگر اصول اعتقادى همچون توحید، عدل، نبوت و معاد نشانده است.
هادى الى الحق
هادى الى الحق یحیى بن حسین بن قاسم رسى (متوفاى 298 قمرى)، برادر زاده محمد بن قاسم و نواده قاسم رسى نیز به عنوان یکى از برجسته ترین امامان و شخصیت هاى زیدیه در قرن سوم و پایه گذار دولت زیدیه در یمن، اصل امامت را به عنوان یکى از اصول اعتقادى مطرح مى کند. مهمترین عبارت هاى نقل شده از هادى یحیى بن حسین در بیان اصول اساسى اعتقادى عبارتند از:
الف. در کتاب مستقلى با نام المنزلة بین المنزلتین اصول اعتقادى را همچون معتزله چنین ذکر کرده است: توحید، عدل، اثبات وعد و وعید، اعتقاد به جایگاه بین دو جایگاه «المنزلة بین المنزلتین» و امر به معروف و نهى از منکر. (ر. ک: هادى الى الحق یحیى بن حسین، المنزلة بین المنزلتین، مجموع رسائل الإمام الهادى، ص 152ـ179.)
ب. در کتاب أصول الدین با جایگزین کردن امامت بجاى اصل «المنزلة بین المنزلتین»، اصول اعتقادى را چنین برمى شمارد: توحید، عدل، وعد و وعید، امر به معروف و نهى از منکر و امامت برگزیدگانى از خاندان پیامبر. (أصول الدین، ص62؛ مجموع رسائل الإمام الهادى، ص191)
ج. فرزند ارشد هادى یحیى بن حسین یعنى محمد مرتضى لدین الله (310ق) از پدرش رساله اى را نقل کرده که در آن به اصول اعتقادى مى پردازد. در این رساله اصول اعتقادى چنین آمده: توحید، عدل، تصدیق وعد و وعید، نبوت، امامت. ( کتاب فیه معرفة الله، در مجموع رسائل الإمام الهادى، صص49ـ64 )
همان گونه که ملاحظه مى شود در هر سه متن نقل شده از هادى یحیى بن حسین سه اصل توحید و عدل و وعد و وعید، ثابت است ولى در متن دوم و سوم اصل امامت جایگزین اصل جایگاه بین دو جایگاه «المنزلة بین المنزلتین» شده است. شاید به آن دلیل که هادى یحیى بن حسین در جوانى تحت تأثیر تفکر معتزله بوده و به دلیل متأثر بودن از مکتب اعتزال در کتاب المنزلة بین المنزلتین اصول دین را همچون معتزله آورده ولى بعدا و بهویژه پس از تشکیل حکومت دریمن درسن سى وپنج سالگى وبراساس تفکرات شیعى، اصل امامت را بجاى اصل «المنزلة بین المنزلتین» نشانده است. (على محمد زید، معتزلة الیمن دولة الهادى و فکره، ص158.)
همان گونه که به زودى توضیح خواهیم داد زیدیه تا به امروز همچنان در خصوص مرتکب کبیره همچون معتزله معتقد به جایگاه بین دو جایگاه اند یعنى مرتکب کبیره را نه مؤمن مى دانند و نه کافر. بنابراین حذف این اصل به معناى دست کشیدن زیدیه از اعتقاد به آن نیست بلکه به معناى جایگزینى آن با اصل و اعتقادى مهم تر از آن است. در متن سوم نیزعلاوه بر این بجاى اصل امر به معروف و نهى از منکر، اصل نبوت مورد تأکید قرار گرفته است.
مرتضى لدین الله
مرتضى لدین الله محمد بن یحیى بن حسین (متوفاى 310 قمرى)، نیز به عنوان یکى دیگر از برجسته ترین امامان زیدیه و جانشین پدر در زمامدارى شیعیان زیدى در یمن، در کتاب مستقلى همین پنج اصل اخیر را مقدم بر دیگر اعتقادات به عنوان اصول دین مطرح کرده است.
احمد بن موسى طبرى (متوفاى 340 قمرى)
احمد بن موسى طبرى شخصیت دیگر زیدیه در همین دوره است که براى یارى هادى یحیى بن حسین از ایران به یمن رفته و در زمان دولت او و دو فرزندش محمدمرتضى لدین الله و احمدناصر لدین الله (متوفاى 315 قمرى)، از برجسته ترین یاران امامان زیدیه در یمن و عالمى برجسته بوده است. وى نیز در صدر اصول اعتقادى از پنج اصل توحید، عدل، وعد و وعید، نبوت و امامت نام مى برد و از امر به معروف ونهى ازمنکر تنها در ردیف فروع دین همچون نماز، روزه، حج و زکات نام مى برد.
دوران بسط اصول اعتقادى زیدیه
و بدین ترتیب اصول اعتقادى زیدیه در این پنج اصل خلاصه شده و پس از این دوره که دوران شکل گیرى مذهب زیدیه است در طول تاریخ و توسط عالمان زیدیه مطرح و شرح و بسط داده شده است:
1. مؤیدبالله احمد بن حسین هارونى
در قرن پنجم امام برجسته زیدیه در ایران مؤید بالله احمد بن حسین هارونى (متوفاى 424 قمرى)، در کتاب التبصرة همین پنج اصل به ضمیمه امر به معروف و نهى از منکر را مورد بررسى قرار داده است.
2. احمد بن حسین مانکدیم
و در همین قرن و در اوج نزدیکى زیدیه ایران با مکتب معتزله، امام و شخصیت دیگر زیدیه احمد بن حسین مانکدیم (متوفاى 425 قمرى)، به شرح الأصول الخمسة قاضى عبدالجبار معتزلى مى پردازد. وى پس از تبیین پنج اصل اعتقادى معتزله در فصلى جداگانه ولى مرتبط با اصل امر به معروف و نهى از منکر به بحث امامت توجهى ویژه کرده است.
3. متوکل على الله احمد بن سلیمان
در قرن ششم، متوکل على الله احمد بن سلیمان (متوفاى 566 قمرى)، که از امامان بنام و مشهور زیدیه در یمن است در کتاب حقائق المعرفة اعتقادات را که از آن تعبیر به معارف کرده، به 13 معرفت تقسیم کرده که عبارتند از: آفرینش، آفریننده، توحید، عدل، نعمت، شکر منعم، امتحان، پاداش، کتاب، پیامبر، امام و اختلاف. ( متوکل على الله احمد بن سلیمان، حقائق المعرفة، ص55).
4. یمن منصوربالله عبدالله بن حمزه
در آغاز قرن هفتم امام مشهور زیدیه یمن منصور بالله عبدالله بن حمزه (متوفاى 614 قمرى) در کتاب العقد الثمین، از همان روش تقسیم مباحث به پنج اصل پیش گفته پیروى مى کند. ولى در رساله دیگرى به نام زبد الأدلة مباحث اعتقادى را در قالب سى و دو سؤال و جواب و در سه بخش توحید، عدل و وعد و وعید بررسى مى کند که البته در ضمن بحث عدل به بحث نبوت و پس از بحث وعد و وعید به امامت نیز پرداخته است. (منصوربالله عبدالله بن حمزه، زبد الأدلة فى معرفة الله، منتشرشده در المجموع المنصورى، ج1، صص553 ـ560. )
5. احمد بن حسن بن محمد رصاص
در همین قرن احمد بن حسن بن محمد رصاص (متوفاى 621 قمرى)، یکى از عالمان بنام سده هاى میانه زیدیه در یمن، دو کتاب در تبیین اعتقادات زیدیه تألیف کرده است. یکى با نام الخلاصة النافعة بالأدلة القاطعة فى قواعد التابعة و دیگرى مصباح العلوم فى معرفة الحى القیوم مشهور به ثلاثون مسأله. رصاص هر دو تألیف خود را به سه بخش توحید، عدل و وعد و وعید تقسیم کرده است. بخش اول با سه فصل در بیان لزوم نظر و اندیشه هایى که به شناخت خداوند منتهى گردد، آغاز مى شود و به دنبال آن در ده مسأله به مباحث توحید و در بخش دوم و سوم نیز در هر یک با ذکر ده مسأله به طرح مباحث عدل و وعد و وعید و در مجموع در سى مسأله به همه مباحث اعتقادى توجه شده است. چکیدهاى از کتاب مصباح العلوم در پایان این نوشتار به عنوان ضمیمه، ارائه شده است. ویژگى هاى کار رصاص در چند امر است:
اول: ساده کردن مباحث اعتقادى و بیان آن در جملات کوتاه.
دوم: تقسیم جدید مباحث که دیگر بر اساس تقسیم به اصول پنج گانه که متأثر از روش معتزله بود، نیست.
سوم: حذف دو اصل مهم معتزله و درج آن در ضمن مباحث دیگر. یعنى آوردن دو بحث «المنزلة بین المنزلتین» و امر به معروف و نهى از منکر در باب وعد و وعید.
چهارم: آوردن بحث نبوت در ضمن مسائل عدل و ذکر امامت در ضمن مسائل وعد و وعید. این در حالى است که پیش از این نبوت و امامت اغلب به عنوان دو اصل مستقل مطرح مى شد.
به عقیده برخى محققان این روش در تقسیم مباحث قبل از رصاص مرسوم نبوده و از ابتکارات او به حساب مى آید. ولى به نظر مى رسد روش او به نوعى الگوگیرى از روش امام منصوربالله عبدالله بن حمزه در کتاب زبد الأدلة باشد.
همان گونه که در آغاز اشاره شد پس از رصاص، روش او در دو تألیف پیش گفته مورد قبول و توجه خاص زیدیه قرار گرفت و به زودى براى دیگر عالمان زیدیه در قرن هفتم و هشتم به الگو تبدیل شد و عالمان متعددى از زیدیه بر اساس آن دست به تألیف زدند و یا به نظم و شرح این دو اثر پرداختند. با توجه به این که سى مسأله مطرح شده به وسیله رصاص به عنوان منشور اعتقادى زیدیه شناخته شده و همچنان مورد قبول آنان است، ما نیز براى معرفى عقاید زیدیه در این نوشتار همین سى مسأله را محور قرار خواهیم داد.
6. حسین بن بدرالدین
حسین بن بدرالدین (متوفاى 662 قمرى)، یکى دیگر از عالمان زیدیه در قرن هفتم است که در کتاب العقد الثمین فى معرفة رب العالمین پنج اصل اعتقادى زیدیه را در قالب سى فصل مورد بررسى قرار داده است که پس از مقایسه آن با کتاب الخلاصة و مصباح العلوم متأثر بودن مؤلف، از احمد بن حسن رصاص کاملا محتمل به نظر مى رسد. کتاب العقد الثمین نیز همانند آن دو کتاب مورد توجه بسیارى از عالمان زیدیه قرار گرفته و شرح هاى متعددى بر آن نگاشته شده است.
7. عبدالله بن زید عنسى
عبدالله بن زید عنسى (متوفاى 667 قمرى)، دیگر معاصر احمد بن حسن رصاص و متأثر از روش اوست. وى در کتاب الإرشاد إلى نجاة العباد اعتقادات را در ده رکن که شامل سى معرفت مى شود، دسته بندى مى کند. مجموعه این معارف به توحید، عدل، نبوت، امر به معروف، نهى از منکر، امامت و اثبات وعد و وعید بازمى گردد. پس از این دوره و همان گونه که پیش تر اشاره شد تقریبا اغلب کتاب هاى عقاید زیدیه با محوریت پنج اصل توحید، عدل، نبوت، امامت و وعد و وعید و بسیارى با الگو گرفتن از تألیفات عالمان قرن ششم و هفتم در سى مسأله نگاشته شده است. البته برخى از عالمان زیدیه بنابر سلیقه خود برخى از اصول را در برخى دیگر مندرج کرده ولى از کلیت همان اصول پنج گانه خارج نشده اند. به عنوان نمونه امام برجسته زیدیه مهدى لدین الله احمد بن یحیى مشهور به ابن مرتضى (متوفاى 840 قمرى)، در کتاب القلائد فى تصحیح العقائد مباحث اعتقادى را در شش کتاب توحید، عدل، نبوت، وعد و وعید، تکفیر و تفسیق و امامت بررسى کرده است. (ببینید القلائد فى تصحیح العقائد، صص81 ـ152، مقدمه البحر الزخار، ص52 ـ 98.)
امام برجسته دیگر زیدیه منصوربالله قاسم بن محمد بن على (متوفاى 1029 قمرى)، نیز در کتاب مشهور و مهم اعتقادیش الأساس لعقائد الأکیاس تقریبا همان راه را رفته و بار دیگر به بحث جایگاه بین دو جایگاه «المنزلة بین المنزلتین» توجه مستقل داشته و مباحث را در شش کتاب تقسیم کرده است که عبارتند از: توحید، عدل، نبوت، امامت، جایگاه بین دو جایگاه «المنزلة بین المنزلتین» و وعد و وعید. (الأساس لعقائد الأکیاس، ص 34ـ182. ) همچنین نواده او یعنى محمد بن حسن بن قاسم (متوفاى 1079 قمرى)، در کتاب سبیل الرشاد مسائل اعتقادى را در چهار بخش بررسى کرده که عبارت است از: توحید، عدل، وعد و وعید و نبوت.
ادامه دارد ...
(در قسمت بعد (دوم) به مباحث و مسائل توحید و خداشناسی در نزد زیدیه پرداخته می شود که خلاصه آن عبارتست از:
1. زیدیه تنها راه شناخت خداوند را اندیشه و تأمل مى دانند و به نظر ایشان اندیشه و تأمل براى شناخت خداوند، واجب عقلى است.
2. زیدیه در اثبات صانع بودن خداوند از برهان «حدوث و قدم» بهره برده و خداوند را داراى صفات ثبوتى ذیل مى دانند: قدرت، علم، حیات، سمع، بصر و ازلى بودن. ایشان معتقدند که این صفات ایجابى، عین ذات خداوند است.
3. درباره صفات سلبى خداوند، ایشان معتقدند که خداوند شبیه هیچ آفریده اى نیست، بى نیاز است، در دنیا و آخرت با چشم دیده نمى شود و واحدى است که در ازلیت و الوهیت دوم ندارد.)
منـابـع
مهدى فرمانیان و سیدعلى موسوى نژاد- درسنامه زیدیه تاریخ و عقاید- نشر ادیان
www. adyan. org
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها