رابطه لیترجی و معنویت در تاریخ مسیحیت (عبادت)

فارسی 4332 نمایش |

مقدمه

واژه لیترجی (Liturgy) در زبان انگلیسی به دو معنا به کار می رود: الف. همه مراسم مذهبی مقرر در کلیسا، که از این جهت در مقابل عبادت خصوصی قرار می گیرد. ب. عنوانی است برای خصوص مراسم عشای ربانی که مهمترین آیین مذهبی در عبادت های عمومی است و در کلیساهای ارتدکس شرقی معمولا به همین معنا به کار می رود. علاوه بر این، این واژه به دو معنای دیگر نیز به کار می رود. ج. متون مکتوبی که ترتیب چنین مراسمی را بیان می کنند. د. عنوان عام رشته ای علمی و پژوهشی که liturgiology هم نامیده می شود.
اگر مراد از معنویت لب و مغز عبادت باشد، می توان گفت که مراد از لیترجی اشکال ظاهری و صورت های رسمی آن است که این هر دو لازمه عبادت کاملند و نمی توان به بهانه پرداختن به یکی، از آن دیگری غافل شد. این معنا را شاید بتوان از قرآن هم استفاده کرد، زیرا هر چند در آیات زیادی (برای نمونه: بقره/ 183، حج/ 37) هدف از انجام اعمال عبادی، کسب تقوا (معنویت) دانسته شده، لکن نشانه این تقوا هم تعظیم به شعائر الهی است: «و من یعظم شعائر الله فانها من تقوی القلوب؛ و هر كس شعاير خدا را بزرگ دارد در حقيقت آن [حاكی] از پاكی دلهاست.» (حج/ 32) بنابراین، تقوا و پاکی دل نشانه دارد و نشانه اش احترام گذاشتن به شعائر و آداب ظاهری دین است و به صرف این ادعا که «دل آدم باید پاک باشد» نمی توان اکتفا کرد، بلکه لازم است که نشانه قرآنی آن را نیز به همراه داشت.
در سراسر تاریخ بین معنویت و لیترجی داد و ستد برقرار بوده و گاهی نیز میان آن دو تنش هایی به وجود آمده است. معنویت می تواند منتقد نیرومند صورت های رسمی و الزامی عبادت باشد و با این حال لیترجی را تحت تأثیر خود قرار دهد، به طوری که می توان گفت لیترجی امروز عبارت است از معنویت دیروز. اما لیترجی نیز مزیت بزرگ نگهداری حقایق ایمان مسیحی را دارا است، حقایقی که ممکن است در درون آن به ودیعت سپرده شده باشند تا زمانشان فرا رسد.
از برخی تعاریف چنین برمی آید که لیترجی و معنویت دقیقا یکی هستند. رگین پرنتر گفته است: «لیترجی بندگی است و همه بندگی های آدمی، با هر محتوایی، بندگی خدایند. بنابراین، سراسر زندگی ما را می توان بندگی کردن برای خدا یا نوعی لیترجی نامید.» او در ادامه اظهار عقیده می کند که لیترجی «یکی از جامع ترین اصطلاحاتی است که کل زندگی مسیحی را در بر می گیرد.» بدرقه نمازگزاران در پایان برخی از آیین های عبادی جدید متضمن این نکته است؛ مثلا در آیین متدیست عبادت یکشنبه، تأسیس شده در 1975، پس از طلب برکت مردم با این عبارت روانه می شوند: «برای ستایش و سپاس خدا زندگی و کار کنید.» همچنین در مقاله ای از گروه اشتراکی لیترجی خوانان انگلیسی درباره «لیترجی های مستمر» چنین آمده است: «عبادت مسیحی و زندگی مسیحی لیترجی واحدی هستند.» این نکته در واقع همان تمایل الکساندر اشمیمان به سخن گفتن از «زندگی مسیحی» به جای «معنویت» است. او می گوید معنویت واژه ای است «مبهم و گیج کننده... نزد بسیاری از مردم این واژه به معنای نوعی فعالیت مرموز و تودار است؛ رازی است که می توان با مطالعه برخی از فنون روحانی از آن پرده برداشت... سرشت واقعی معنویت مسیحی در برگرفتن و پرداختن به کل زندگی است. این زندگی جدید که پولس قدیس آن را به "زندگی با روح و رفتار با روح" (غلاطیان 5:25) تعریف می کند، نه غیر از این زندگی و نه جانشینی برای آن است، بلکه همان زندگی خدادادی ماست، اما روح القدس به آن جان تازه دمیده، دگرگونش کرده و شکوفایش نموده است.»
می توان پرنتر و اشمیمان هر دو را تأیید نمود، اما لیترجی مورد نظر ما منحصر است به عبادت گروهی، با دستورات و ترتیبات معین که در تشریفات و آدابی تجسم یافته است که دارای شکل های ثابت و رسمی نیستند، اما عناصر خاصی از قبیل: ستایش، توبه، دعای خیر و قرائت و شرح کتاب مقدس همیشه در آن یافت می شوند. رسمی که مسیحیان در طول تاریخ در لیترجی انجام داده اند و بخش اصلی آن نیز محسوب می شود، وفاداری به فرمان مسیح است. اعتقاد بر این بود که مسیح در شبی که به او خیانت شد، در اتاق بالاخانه دستور داده بود که نان و شراب را گرفته، به یاد او بخورند و بنوشند.
در عهد جدید، عبادت عملی معنوی و الهام روح القدس است، اما خطر تباه شدن آن به دلیل دلبستگی های روح و گرفتار شدن آن، که می تواند به انکار مسیح منجر شود، نیز گوشزد شده است. قربانی اعطایی مسیحیان نخستین خودشان بودند. آنان تمام وجود خود را تقدیم می کردند. (رومیان 12:1) این قربانی همچنین قربانی تسبیح بود، یعنی «ثمره لب هایی که به اسم (خدا) معترفند» اما «به وسیله عیسی» انجام گرفت که خود را برای همه و یکبار برای همیشه قربانی کرد. (عبرانیان 13:15) هیکل عمارتی مادی نبود، بلکه خود مسیحیان بودند که روح القدس در درونشان جای گرفته بود. (قرنتیان اول 3:9 ب ـ17) این موضوع عبادت مسیحیان را از مناسک و تشریفات تا حد زیادی آزاد کرد؛ اما در عین حال، آنان وارث شکل های خاصی از لیترجی مثل مزامیر داود و نمازهای کنیسه بودند.
بنا به گفته کتاب اعمال رسولان، در ابتدا، رهبران مسیحی برای نمازها در معبد اورشلیم حاضر می شدند. آنان بر این عقیده بودند که پروردگار خود به آنان نمازی داده است که در برخی از دست نوشته ها مانند یک لیترجی خاتمه می یابد. «زیرا ملکوت و قوت و جلال از آن توست.» (لوقا 11:2 و 3؛ متی 6:9-13؛ رومیان 8:15) آنان خود نیز شکل ها و سرودهایی برای لیترجی ابداع کردند. (فیلپیان 2:5-11؛ افسسیان 5:14؛ تیموتاؤس اول 3:16) به نظر می آید که خوردن نان و نوشیدن شراب، که تصور می شود خود مسیح پایه گذارش بوده است در ابتدا شکلی هفت تایی داشته است که عبارتند از: گرفتن نان، شکر گزاری، شکستن و توزیع نان، گرفتن شراب، شکرگزاری و توزیع آن.

لیترجی به عنوان معنویت مهار شده

همیشه خطراتی در معنویت وجود داشته است، نظیر احتمال اشتباه گرفتن نوعی تجربه یا پدیده به جای تجلی روح القدس، یا جستجوی یک دین روحانی که به نوعی از «پیشینه خشن و پر از ناملایمات» و جزئیات «حادثه مسیح»در قرن اول رها باشد. یوزف یونگمان در تحقیقی کوتاه درباره دعای عشای ربانی می نویسد که «یادآوری وقایع مربوط به رستگاری برای مسیحیت ضروری و اساسی است. این همان چیزی است که مسیحیت را از تمامی ادیان طبیعی متمایز می کند، خواه همه خدا انگار باشند، خواه چندگانه پرست و خواه یکتا پرست. لیترجی می تواند زیاده روی ها و نابهنجاری های معنویت را اصلاح و مهار کند و این در دهه های نخست مسیحیت امری ضروری بود. از طریق پولس مطلع می شویم که به وجود آمدن عشای ربانی هنگامی بوده است که او با قرنتیان نافرمان و بانفوذ سر و کله می زد.» (قرنتیان اول 11:23ـ25) او نه تنها خواستار ممانعت از کفرگویی های برآمده از احساسات بود، بدون آن که فرد لبریز از روح القدس شده باشد، بلکه همچنین نمی خواست که جمع شدن مسیحیان دور یک میز به مجلس عیاشی و خوشگذرانی تبدیل شود، مجلسی که از جمله عیوبش این بود که غنی را از فقیر جدا می کرد.
«لکن همه چیز به شایستگی و انتظام باشد.» (قرنتیان اول 14:40) هدف اصلی از مراسم شام مسیحی یاد است: در حالی که جامعه مسیحی آمدن خداوند را انتظار می کشد اعلام می شود که او مرده است. این یاد نباید دشوار یا دنیایی شود، چه با شور و شعف روحانی، چه با افراط در خوردن و نوشیدن و چه با راه دادن تمایزات اجتماعی به جامعه مسیحی. قرن ها بعد، جان هنری نیومن در ایامی که تابع کلیسای رسمی انگلستان بود، در باب «عبادت دینی، راه علاجی برای هیجانات» موعظه می کرد. دغدغه او تنها هیجانات دینی نیست. آرزوهای غیر دینی ذهن را مضطرب می کنند و فرصت ماندن در کلیسا برای شرکت در نماز می تواند اضطراب ها را تعدیل و منظم کند، فرصتی که بی وقفه برای مدت زمانی معین ادامه می یابد و به نظر او برای آرام کردن ذهن و رهانیدن شخص از بیقراری و بیتابی مفید است.
البته شکی نیست که نیومن بیشتر به فکر اعضای کلیساهای انجیلی و هیجانات نو گرویده هاست که معمولا در عبادت های آزاد و کمتر منع شده فرقه ها بسیار بیشتر از آیین های خشک و جدی موجود در بدنه اصلی مسیحیت فرصت ابراز آن هیجان ها را می یابند. او می خواهد که اعضای کلیسایش بیش از این طبق اصول مورد قبول خویش عمل کنند و «مراسم مذهبی ستایش و دعاهای اختصاصی خود را بیش از پیش» برگزار نمایند «و برنامه هایی که شباهت بیشتری به ضوابط کلیسای جامع اولیه دارند برای خدمت به خدا و بشر» داشته باشند. اما لیترجی آدمی را به دعا کردن وا می دارد، و او متوسل می شود به کسانی که به آرامش و حضور مسیح در قلبشان نیاز دارند، یا کسانی که سرشار از نیروی روح القدس بودند و «برترین و افتخارآمیزترین کارها را برای کل جهان» انجام می دادند.
«به مراسم دینی ما بیا: به نیایش های ما بیا، خود را از روح خودخواهت برهان، افکار خود را در باب گناه و گناهکاران بی رودربایستی بیان کن... و در باب سلطنت خدا، و عیسی که میانجی خدا و انسان است، و آن کلیسای با شکوه که اعطا به عهده آن است، هر چه می اندیشی بگو. مشتاق حالتی باش که مسیح تو را به آن می رساند؛ یعنی دوستی با او قدرت داشتن و غالب بودن با او. سایر مردم برای خودشان دعا نخواهند کرد. تو می توانی برای آنها و برای عموم جامعه مسیحی دعا کنی و به هنگام دعا کردنت در آن آنقدر عیب خواهی یافت که به یادت آورد که هیچ نیستی، و تو را هنگامی که کمال را هدف قرار داده ای از تکبر باز دارد.»
این موعظه یک کشیش ضد کلیسای متدیست است که جنبش احیاگری و بی آدابی کوریبانتی وار او را نگران کرده است. اگر نوگرویدگان به وزلی ها و جانشینانشان، که از طبقه متوسط پایین هستند، کارگران معدنی که از باده گساری رها شده اند یا جانیانی که محکوم شده اند، در سلول زندان یا بر چوبه دار با مسیح آشنا شوند، معلوم نیست توانسته باشند محیط روحانی مورد نظر خود را در گرایش انگلیکنی دوران نیومن بیابند. حتی خود نیومن به فکرش رسید که از آن گرایش به نفع آیین عشای ربانی کاتولیک ها صرف نظر کند. آیینی بس عمیق و نافذ، پر هیجان و چیره... کودکان و پیرمردان، کارگران ساده و دانشجویان حوزه های علمیه... دختران معصوم و توبه کاران همه آنجا یافت می شوند، اما از تمامی اینان تنها یک سرود عشای ربانی بر می خیزد و اهمیت اصلی نیز با وسعت و گستره آن است.
وی که شاید با توجه به تنوع زیاد جماعت [شرکت کننده] آرزوهایی هم در ذهن می پروراند، آن آیین را بزرگترین سد در برابر افراط می دانست و معتقد بود که در آن بیم و نگرانی آرام می گیرد و شیفتگی به اوج می رسد. اما نباید فراموش کرد که متدیسم اولیه، به رغم شلوغی و بی نظمی، و به عقیده برخی هیجان زدگیش، هم در انگلستان و هم در حوزه دریای کارائیب با سرودهای مذهبی وزلی و کتاب دعای عمومی از سقوط در جنون محفوظ ماند. به نظر رساله گرایان، که می ترسیدند کتاب سال مسیحی اثر کبل بیش از اندازه، متدیستی باشد و نتواند آرامشی بیافریند، سرودهای وزلی چیزی جز شور و اشتیاق اصیل نبود. در واقع، این سرودها شور و اشتیاق دینی را به سوی الهیات نظام مند مبتنی بر کتاب مقدس و دین مطرح در اعتقادنامه های مهم هدایت می کرد. همچنین رسم بر این بوده است که کتاب های سرود متدیستی نه تنها در گردهمایی ها و جماعت ها، بلکه در دعای خصوصی نیز استفاده شوند. بسیاری از سرودهای وزلی که در خارج از آیین متدیست کمتر شناخته شده اند، برای این امر بسیار مناسب اند، زیرا در واقع بیانگر رابطه ای شخصی و بسیار نزدیک با خدا و شوقی شدید به عشق کامل یا تقدس هستند. اینها رابطه ای را با نیومن شکل می داد. جنبش آکسفورد نیز در مقابل «کمال گرایی» یا نظریه «تبرک دوم»، که اندیشه ای خطرناک بود و می گفت مؤمن می تواند در زندگی این جهانی در یک آن تحصیل کمال کند، خطری محسوب نمی شد و از آن فراری نبودند.

معنویت مبتنی بر لیترجی (دعای عمومی و رسمی)

کسانی بوده و هستند که کل زندگی و دعای مسیحیشان، به تعبیر نویل وارد، بسط و توسعه لیترجی در تلاش های هفتگیشان در زندگی است. لیترجی شکلی ثابت و اعتباری مخصوص دارد. در آغاز در شکل های ابتدایی، عبادت با چیزهایی همراه بود که فوری، خودجوش و بدون آمادگی قبلی گفته می شدند. شاید نخستین دعاهای مراسم عشای ربانی را هر اسقفی به طور جداگانه تنظیم می کرد. دیری نگذشت که وجود شکل های ثابت و معین در هر یک از مراکز مسیحیت اولیه به منظور مقابله با بدعت ها و اطمینان از جامع بودن دعا و وجود عناصر اساسی در آن، ضرورت یافت. از آن زمان تا کنون، لیترجی نظر موافق کلیسایی که آن را ابداع کرده بود، را با خود دارد، خواه آن لیترجی آیینی مربوط به اورشلیم می بود یا انطاکیه یا اسکندریه یا بیزانس؛ کتاب دعای کاتولیک ها بود یا کتاب دعای عمومی.
لیترجی در نهایت متکی بر «موهوبیت» انجیل است که از طریق تحقیقات و گردهمایی نفوس برگزیده به ما رسیده است نه با تجربه فردی یا سلیقه شخصی. هدف لیترجی متحد کردن طبایع گوناگون، سن و سال های مختلف و فهم های متفاوت مسیحیان است تا«دعای عمومی» را که نه تنها کلیساهای سراسر جهان، بلکه کلیساهای تمام اعصار را در بر می گیرد و چنانکه سی. اچ. داد گفته است، «گره رستگاری ما را باز می کند»، ممکن سازد. هنگامی که آداب لیترجی در دعای خصوصی به کار بسته می شوند، بدین معنا نیست که دین چیزی است که فرد تنهاییش را با آن سر می کند، بلکه وسیله ای برای رهایی از تنهایی در گرفتاری های روحی است. این موضوع در همه جا درست است، هر چند هنگامی که حکایت مهم عیسی مسیح به دنیای روم و فرهنگ های آن وارد شد، در شرایطی مورد تفسیر قرار گرفت که کاملا با شرایط خاستگاه هایش متفاوت بودند و تحت تأثیر تنوع حیرت آوری از ادیان قرار گرفت که با آنها تماس برقرار کرده بود، با وجود این که آنها رقبایش بودند و به طور گسترده ای به مقابله با آن برخاسته بودند.
ضرورت مخفی شدن عبادت مسیحی به دلیل شکنجه در برخی از زمان ها و مکان ها و محدودیت های شیوه زندگی که در تعارض با آداب و رسوم اجتماعی بود، به جامعه مسیحی جلوه ای ضد اجتماعی داد. آیا مسیحیان به دلیل خودداری از شرکت در آیین های عمومی مذهبی «ملحد» (منکر خدایان) نبودند؟ پلینی فرماندار بثینیا در گزارشی که حدود سال 112م. به امپراتور تراژان نوشت، متحیر بود؛ زیرا عبادت و خوراک دسته جمعی مسیحیان بی خطر به نظر می آمدند، با این حال او احساس می کرد که مکلف است آنان را کیفر دهد. بعدها، ژوستین شهید تبیینی از عبادت مسیحی ارائه داد تا آن را از دو اتهام آشوبگری و هرزگی مبرا کند. اما مسیحیت جنبه هایی از دینی رمزی را به خود گرفت زیرا ایمان به آن در مراسم مخفی و خصوصی ابراز می شد؛ به حدی که در قرن چهارم، هنگامی که مسیحیت رسما پذیرفته شد، به هیبت هولناکی دست یافته بود.
رویارویی مسیحیت و فرهنگ های دیگر از ابتدا لیترجی و معنویت را تحت تأثیر قرار داده است، مخصوصا از زمانی که مسیحیت از اروپا بیرون رفت و به هندوستان، آمریکای لاتین و آفریقا رسید. مفهوم ثبات مطلق و عام در تمامی نمودهای لیترجی حتی در دوران ضد اصلاحات تنها بر حسب سیاست رسمی دستگاه پاپ معتبر است. برای کلیسای معاصر، خواه در اروپا یا جای دیگر، این مفهوم بیشتر افسانه است تا واقعیت. با این همه، لیترجی عاملی قوی برای حفظ هویت و پیوستگی بوده است. هر چند شکل ها و ملحقات و تفسیرها در طی قرن ها تفاوت بسیار زیادی پیدا کرده اند. به نظر می رسد که مراسم کامل عشای ربانی کاتولیک ها با عشای ربانی بالا خانه یا با مراسم شام خداوند که در کلیساهای جماعتی اجرا می شود، بسیار فاصله دارد، و اختلاف نظرها دیوانه وار پیش رفته اند، اما برخی از عناصر هرگز از دست نرفته اند. همیشه حلقه ارتباطی با حکایت پیدایش این سنت وجود دارد.

منـابـع

گوردن اس. ویکفیلد- مقاله معنویت و عبادت- ترجمه محمدحسن محمدى مظفر- فصلنامه هفت آسمان- شماره 16

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد