رابطه دین و دنیا در جهان بینی مسیحی (آخرت گرایی)
فارسی 4571 نمایش |رویکرد «قهر با دنیا» در آخرت گرایی مسیحیان
رویکرد آخرت گرای مسیحیان را از جانبی دیگر نیز می توان بررسی کرد، جنبه ای که به طبیعت، دنیا و حیات این جهانی انسان ها مربوط می شود. وجه دیگر «آخرت گرایی»، رویکرد «قهر با دنیا» است که از توصیه به وانهادن و ترک دغدغه های معاش و در پیش گرفتن زهد و قناعت آغاز می شود. «ما چیزی با خود به این دنیا نیاورده ایم و چیزی هم نخواهیم برد. پس اگر خوراک و پوشاک کافی داریم، بدون داشتن ثروت هم باید راضی باشیم.» (تیموتائوس، 6: 8-6) و به تقبیح و رویگردانی از ثروت و مکنت و انذار و تهدید توانگران به گرفتار شدن در نقمت و سرافکندگی اخروی نیز تسری می یابد. خوشا به حال شما که اکنون گرسنه اید، زیرا که سیر خواهید شد. «خوشا به حال شما که اکنون گریانید، زیرا خواهید خندید. خوشا به حال شما وقتی که مردم به خاطر پسر انسان به شما نفرت ورزند و شما را از خود دور سازند و دشنام دهند و شما را مثل شریر بیرون کنند. در آن روز شاد باشید... زیرا اجر شما در آسمان، عظیم است... وای بر شما ای دولت مندان، زیرا که تسلی خود را یافته اید. وای بر شما ای سیر شدگان، زیرا گرسنه خواهید شد. وای بر شما که الان خندانید، زیرا که ماتم و گریه خواهید کرد.» (لوقا، 6: 21-26)
رهیافت مسیحیت نسبت به دنیا از دیدگاه وبر
وبر رهیافت مسیحیت نسبت به دنیا را چنین بیان می کند: «هرکس باید نسبت به آنچه دارد، قانع باشد و بگذارد که افراد بی دین به دنبال ثروت بروند.» این فحوای تمام احکامی است که ارتباط معنایی مستقیمی با فعالیت های دنیوی دارد. در عین حال وبر میان زهد و قناعت دنیاگریز کاتولیکی با زهد رو به دنیای پیوریتنی که با پرهیز از مصرف لذت جویانه و ریخت و پاش مسرفانه به پس انداز و انباشت و در نتیجه افزایش سرمایه گذاری کمک می کرد، تفاوتی جدی قائل بود.
منشا و پیامد دنیایی اعتنا و توجه اناجیل به مسئله فقر و ثروت
اعتنا و توجه اناجیل به مسئله فقر و ثروت و اتخاذ مواضعی روشن در قبال تهیدستان و ثروتمندان در جامعه چنانکه آمده: «برادران عزیز، شما چطور می توانید ادعا کنید که به عیسی مسیح، آن خداوند پرجلال، دل بسته اید، اگر از ثروتمندان طرفداری کنید و فقرا را پست تر از خودتان بدانید.» (یعقوب، 2: 1)، هیچ منشا و پیامد دنیایی ندارد. کتاب مقدس نسبت به ریشه ها و عوامل پدید آمدن شکاف میان فقیر و غنی و آثار اجتماعی آن کاملا بی اعتناست و هیچ رابطه معناداری میان این دو روی سکه برقرار نمی سازد، بلکه هر دو را به آخرت حوالت می دهد. «خدا مردم فقیر را انتخاب کرده است تا در ایمانشان ثروتمند باشند و از برکات آسمانی برخوردار بشوند.» (یعقوب، 2: 5) «حالا شما ای ثروتمندها... به خاطر تمام بلاهای وحشتناکی که در انتظار شما است، گریه و زاری کنید... در این دنیای زودگذر، طلا و نقره جمع می کنید؛ غافل ازاین که با این کار برای روز قیامت، برای خود مجازات ذخیره می کنید.» (یعقوب، 5: 1-2) از منظر کتاب مقدس، این موضوع صرفا از آن جنبه اهمیت دارد و نگرانی آور است که باعث علاقه مندی به دنیا و غفلت از آسمان و فرو خفتن اشتیاق نسبت به حیات پس از مرگ می گردد.
جنبه منحصر به فرد رویکرد آخرت گرایانه مسیحیت
آنچه به رویکرد آخرت گرایانه مسیحیت فحوایی منحصربه فرد می دهد و به قول نیچه جوهری «نیست انگارانه» بدان می بخشد، همانا نادیده گرفتن مطلق دنیا و منفور تلقی کردن مفرط هرگونه معاشرت و مؤانست با آن است. نیچه در حالی مسیحیت را دین «هیچ انگار» و «ضد زندگی» می خواند که مسیحیان دین خویش را دین حیات و تعالیم یهودیان را دین مرگ می دانند. پولس در نامه اولش به مسیحیان قرنتس می گوید: «روش قدیم می گفت، ده فرمان را اطاعت کن تا نجات پیدا کنی؛ ولی هیچکس نمی توانست و همگی مردند. ولی روش جدید می گوید به مسیح ایمان بیاور و هرکس ایمان آورد، روح پاک خدا به او زندگی واقعی می دهد.» (3: 6) یا در جای دیگر می گوید: «حالا که به جای مرگ، (تعالیم قدیم) روح پاک زندگی می بخشد.» (دوم قرنتیان، 3: 8). بدیهی است که نیچه و پولس دو مفهوم متفاوت از زندگی و حیات را منظور نظر دارند. نگاه نیچه از حیات کاملا دنیاگرایانه است؛ در حالی که پولس نگاهش به حیات و زندگی جاوید است. (باب سوم و چهارم از نامه دوم پولس به قرنتیان)
در هر حال توصیه رسولان به مؤمنانی که در واقع اهالی شهر خدایند «اما وطن اصلی ما آسمان است.» (فیلیپیان، 3: 20) و زندگی در این جهان بر آنان تحمیل شده است، «این دنیا خانه دائمی ما نیست. انتظار می کشیم تا به خانه ابدی خود در آسمان برسیم.» (عبرانیان، 13: 13-15) این است که از لذایذ ناپاک آن حذر کنند؛ «پس خواهش می کنم از لذت های ناپاک این دنیا دست بکشید. شما برای این چیزها ساخته نشده اید.» (اول پطرس، 2: 11) در دنیا همچون میهمانان بزیند «برادران عزیز، شما در این دنیا، مهمانی بیش نیستید؛ خانه اصلی شما در آسمان است.» (اول پطرس، 2: 11) و همانند مسافران از آن گذر کنند. در عین حال، به ناشکیبایان ملکوت خداوندی بشارت می دهند که: «به زودی دنیا به آخر می رسد.» (اول پطرس، 4: 7) «فرزندان عزیزم، این دنیا به لحظه های آخرش رسیده است.» (اول یوحنا، 2: 18)
رابطه دین و دولت
در ذیل دوگانه «طبیعت/ ماوراءالطبیعه»، علاوه بر «دنیا/ آخرت»، دوگانه معروف «دولت/ دین» نیز که وجه محدود و خاص تر همان عنوان نخست است، قابل شناسایی و بررسی است. از آن جا که مناسبات میان دین و دولت، روند پرمسئله و سرگذشت پرغوغایی در تاریخ مسیحیت داشته و فراز و نشیب های فراوانی را از سر گذرانده است و مهمترین خاستگاه شکل گیری مجموعه تحولاتی بوده که بعدها تحت عنوان «عرفی شدن» شناخته شده است، بیش از دوگانه های دیگر شهرت و رواج یافته و بدان توجه شده است. مسیحیت که حرکت نجات بخش خویش را با بی اعتنایی به دنیا و واقعیت های سیاسی- اجتماعی جاری در محیط نشو و نمای خویش آغاز کرد و هرگونه تلقی و انتظاری را که سمت و سوی این جهانی داشت، به کلی از خود نفی کرد، به فاصله اندکی پس از آن که طعم قدرت را چشید و دستاوردهای مثبت به کارگیری این اهرم در گسترش و تقویت ایمان را مشاهده کرد، بی آن که در آموزه های نخستین شک کند و در متون مقدس خویش دستی ببرد، روش و مسیری کاملا متفاوت از گذشته را در پیش گرفت.
توماس میشل می گوید مسیحیان قرن اول اساسا خود را برای زندگی در این جهان آماده نمی کردند، بلکه بی صبرانه منتظر بازگشت مسیح و پایان جهان بودند. او مدعای خود را به مضامین متفاوت رساله های اولیه و رساله های متاخرتر پولس و پطرس مستند کرده است. وی می گوید: «رساله های اول و دوم پولس به مسیحیان تسالونیکی دارای چنین مضمونی است؛ در حالی که این مضمون در رساله های متاخر پولس مثل اول و دوم به تیموتائوس و به تیطس، و همچنین رساله های پطرس، به سمت هدایت مسیحیان برای زندگی در این جهان تغییر می یابد. با این حال و به رغم حضور پر رنگ و جدی در دنیا و در صحنه اجتماع و بهره مندی حریصانه از قدرت، نگاه غریبانه، منفی و بی شعف خویش به این جهان را ترک نگفت و ذهن و روح مؤمنان مسیحی را از زیر فشار این تنش عذاب آور و سرگردانی و بلاتکلیفی در میان دوگانه های پارادکسیکال نرهاند.»
سکوت گرایی و انزواگزینی مسیحیت اولیه
با وجود سرگذشت نه چندان قابل دفاع از دنیاگرایی و قدرت طلبی مسیحیان در قرون میانه، سکوت گرایی و انزواگزینی مسیحیت اولیه خصوصیت بارزی است که کمتر در آن تردید شده است. یاسپرس می گوید: «در کار مسیح (ع) هیچ نشانی از فعالیت سیاسی نمی شد یافت که هدف آن تصرف قدرت باشد.» دکتر فندر، کلامی متعصب مسیحی، چنین عنوان می کند که ما مسیحیان معتقدیم انبیا و رسولان از جانب خدا رسالت و ماموریت داشتند تا واعظان و معلمان ابنای بشر شوند. رسالت و ماموریت آنها جهت ریاست و حکومت نبود، بلکه برای تحذیر مردم از گناه بود. توکویل ضمن آن که می پذیرد، وظیفه مسیحیان بر اساس استنباط از کتاب مقدس، «اطاعت محض از قدرت مستقر» بوده است، آن را امتیاز مثبت مسیحیت می داند؛ چرا که این امتیاز، دین را مستعد حضور و بقا در تحت هر شرایط و ظل هر حکومتی می کند.
سکوت گرایی سیاسی مسیحیان از نظر مریل سی تنی
مریل سی تنی برای سکوت گرایی سیاسی و انزواگزینی اجتماعی مسیحیان در قرون نخست تا قبل از دو تصمیم سرنوشت سازی (منظور از این دو تصمیم سرنوشت ساز، یکی رسمیت پیداکردن مسیحیت به عنوان یک دین جدید و مستقل از یهودیت با فرمان میلان در 313 میلادی و دوم مسیحی شدن کنستانتین امپراتور روم، در 323 میلادی است) که مسیحیت را آلوده سیاست و درگیر قدرت کرد، به دو علت «ماهوی» و «راهبردی» اشاره کرده است.
1) علت ماهوی:
مسیحیت در درجه اول یک حرکت معنوی بود و نه جنبشی سیاسی، و این را از سخنان و مواضع اعلام شده از سوی شخصیت محوری و بنیان گذاران آن به روشنی می توان استنباط کرد. آشناترین سخن عیسی در پاسخ به درخواست فریسی ها این است که: «مال قیصر را به قیصر و مال خدا را به خدا بدهید.» (متی، 22: 21) عیسی در مقابل پرسش افرادی از فرقه فریسی که به قصد گرفتار کردن او سؤال می کنند که رای تو درباره دادن مالیات به امپراتور چیست، می گوید: «ای دوروها، می خواهید با این سؤال ها مرا غافل گیر کنید؟ یکی از سکه هایی را که با آن باج و خراج می دهید، به من نشان بدهید. به او سکه ای دادند. از ایشان پرسید: عکس و اسم چه کسی روی سکه نقش شده است؟ جواب دادند: امپراتور روم. فرمود: خیلی خوب، مال امپراتور را به امپراتور بدهید و مال خدا را به خدا.» (متی، 22: 16-21)
عیسی در دادگاه منجر به محکومیتش، به پیلاتوس، فرماندار رومی اورشلیم، که از او سؤال کرد. آیا دعوی پادشاهی دارد، می گوید: «پادشاهی من از این جهان نیست؛ اگر پادشاهی من از این جهان می بود خدام من جنگ می کردند.» (یوحنا، 18: 36) عیسی برای رفع هرگونه شائبه مخالفت با قدرت حاکم، نه تنها همچون یک شهروند وفادار در پرداخت مالیات به امپراتوری اهتمام دارد، بلکه وقتی خبر قتل عام دسته ای از یهودیان به دست پیلاتوس را می شنود، بدون هرگونه تعریضی به حاکم و تقبیح این عمل، مردمان را مورد عتاب قرار می دهد و هلاکت آنها را ناشی از راه بد آنان می شمارد. «آیا خیال می کنید این اشخاص از سایر مردم جلیل گناهکارتر بودند که این طور کشته شدند؟ به هیچ وجه. آیا فکر نمی کنید که خود شما هم اگر از راه های بد خویش برنگردید و به سوی خدا بازگشت ننمایید، هلاک خواهید شد؟» (لوقا، 13: 2-3) شاید تنها تعرض نقل شده از عیسی نسبت به دولت مردان رومی، آن جاست که هیرودیس پادشاه را روباه خطاب می کند. «در همان روز چند نفر از فریسی ها آمده، به وی گفتند: دور شو و از این جا برو؛ زیرا که هیرودیس می خواهد تو را به قتل برساند. ایشان را گفت: بروید و به آن روباه بگویید اینک، امروز و فردا، دیوها را بیرون می کنم و مریضان را صحت می بخشم و در روز سوم کامل خواهم شد.» (لوقا، 13: 31-32)
دو مواجهه حاد عیسی با یهودیان
در اناجیل دو مواجهه حاد از جانب عیسی نقل شده است که اتفاقا هر دوی آنها علیه یهودیان است که خود، محکومان قدرت فائقه رومند: یکی با «اصحاب زر»، یعنی با دست فروشان اطراف خانه خدا در اورشلیم (متی، 21: 12؛ مرقس، 11: 15) و دیگری با «اصحاب تزویر»، یعنی با مقدس نمایان و کهنه ریاکار یهود. (متی، باب 23)
عدم پیامد و اثر دنیوی عبارت های ظاهرا تهاجمی و قاهرانه عیسی
عیسی چندبار نیز از «شمشیر» سخن می راند؛ اما از هیچ کدام از آنها، قصد مقابله جویی و مقاومت فعال بر ضد قدرت حاکم و «اصحاب زور» استنباط نمی شود. جدی ترین مورد آن، توصیه ای است به حواریون در شب آخر قبل از دستگیری که: «اگر شمشیر ندارید، لباس ها را بفروشید و یکی بخرید.» (لوقا، 22: 36) و انتظار می رود که از آن به هنگام واقعه دستگیری استفاده ای به عمل آید؛ ولیکن تنها اقدام پطرس در آن حادثه که منجر به بریده شدن گوش یکی از نوکران حاکم گردید، بلافاصله با توبیخ و شماتت عیسی روبرو می شود که: «شمشیرت را غلاف کن؛ هرکه شمشیر بکشد، با شمشیر هم کشته می شود.» (متی، 26: 52)
از عبارت های دیگر منقول از عیسی نیز که بعضا ظاهری تهاجمی و قاهرانه دارند مانند: «خیال نکنید من آمده ام تا صلح به زمین بیاورم؛ من آمده ام تا شمشیر بیاورم.» (متی، 10: 34) «من آمده ام تا در زمین آتش داوری را به پا کنم.» (لوقا، 12: 49) هیچ پیامد و اثر دنیوی مشاهده نشد و مهمتر آن که در مسیحیان نیز هیچ برداشت مسئولیت آور برای اصلاح و آبادی دنیا پدید نیاورد.
اطاعت مؤمن مسیحی از دولت ها و قوانین موجود در رساله های رسولان
در رساله های مضبوط از رسولان در کتاب مقدس نیز همین رویه و مشی حاکم است. فلسفه سیاسی قابل استنباط از مکتوبات برجای مانده از پولس رسول و پطرس حواری این است که مؤمن مسیحی باید مطیع دولت ها و قوانین موجود باشد؛ زیرا که دولت ها از سوی خداوند مامور به خدمت خلقند. «از دستور دولت اطاعت کنید؛ چون خدا آن را برقرار کرده است. تمام دولت ها را در تمام نقاط جهان، خدا بر سر قدرت آورده است. پس کسانی که از قانون های کشور سرپیچی می کنند، در واقع از دستور خدا سرپیچی می کنند و البته مجازات می شوند. کسانی که کار خود را درست انجام می دهند، از ماموران دولت نمی ترسند، ولی آنهایی که مرتکب نادرستی می شوند، همیشه از آنها می ترسند. پس اگر نمی خواهی دلهره داشته باشی، قانون را اطاعت کن و راحت باش. مامور دولت از طرف خدا مامور است تا به تو کمک کند، ولی اگر خرابکاری کنی، از او بترس؛ برای این که تو را مجازات می کند. او از طرف خدا برای همین منظور تعیین شده است. پس به دو دلیل باید از قانون اطاعت کنی: اول برای این که مجازات نشوی؛ دوم برای این که می دانی اطاعت وظیفه تو است.» (رومیان، 13: 1-6)
«به خاطر خداوند، قوانین کشور را اطاعت کنید. خواه دستور پادشاه و خواه دستورات ماموران دولت را که از طرف پادشاه منصوب شده اند تا خلافکار را تنبیه کنند و به درستکار پاداش دهند. خواست خدا این است که شما درستکار باشید.» (اول پطرس، 2: 13-14) به علاوه، باید به آنها احترام گذاشت و در حقشان دعا کرد تا بتوان در صلح و آرامش زیست و وقت خود را صرف خدا کرد. «به مسیحیان یادآوری کن که به دولت و مقامات کشوری احترام بگذارند و از آنها اطاعت کنند.» (تیطوس، 3: 1) «ایمانداران را دوست بدارید؛ از خدا بترسید و به شاه احترام بگذارید.» (اول پطرس، 2: 17) پولس در نامه ای به تیموتائوس، کشیش کلیسای افسس، در میان کسانی که مستحق دعایند، پادشاهان و مقامات کشوری را هم می آورد.
افسس شهری است که بیشترین مخالفت و سختگیری را در آن نسبت به مسیحیان روا داشته و حتی مدتی پولس را در آن زندانی کرده اند. او می گوید: «برای پادشاهان و مقامات کشوری به پیشگاه خداوند دعا کن تا بتوانیم در صلح و آرامش زندگی کنیم و وقت خود را برای زندگی خداپسندانه صرف بکنیم و به خداوند فکر کنیم.» (2: 2)
2) علت راهبردی:
مسیحیت فرایند اولیه رشدش را در یهودیت پیمود، که مذهبی رسمی و مجاز در امپراتوری روم به شمار می رفت. سیاست امپراتوری بر این بود که مادامی که انجام امور مذهبی در رویارویی با اهداف و منافع روم نباشد، با آن مدارا شود؛ لذا تا زمانی که مسیحیت به عنوان یکی از شاخه های دین یهود، متعرض منافع و مصالح سیاسی امپراتوری نمی گردید، می توانست در سایه اغماض و چشم پوشی آنان به حیات خویش ادامه دهد. مریل سی تنی این را علت استراتژیک «غیر سیاسی» ماندن مسیحیت دانسته است. لذا سیاست رسولان و بعد از آن، آبای کلیسا بر این قرار گرفت که لا اقل در آغاز راه، پیام مسیح (ع) را از طریق مسالمت آمیز ترویج کنند. تنی معتقد است که مسیحیت تا اواخر دهه شصت قرن اول، توانست با این استراتژی و در زیر لوای یهودیت به حیات خویش ادامه دهد؛ لیکن برافراشته شدن علم استقلال از یهودیت و خصومت هایی که کنیسه و کهنه یهود بدان دامن می زدند، باعث شد تا نگرانی های دولت روم و امپراتور نرون از بابت آنان افزایش یابد. تنی می گوید: «رساله اول پطرس تماما بیانگر تلاش های رسولان برای رفع همین نگرانی ها و زدودن هرگونه توهم مقابله جویی با امپراتوری است.»
منـابـع
علیرضا شجاعى زند- مقاله آنک مسیح ... اینک انسان!- فصلنامه هفت آسمان- شماره 8
کارل یاسپرس- آگوستین- ترجمه محمدحسن لطفى- تهران- خوارزمى- 1363
دان کیوپیت- دریاى ایمان- ترجمه حسن کامشاد- تهران- طرح نو- 1376
ماکس وبر- اخلاق پروتستان و روح سرمایه دارى- ترجمه عبدالمعبود انصارى- سمت- 1371
کارل کائوتسکى- بنیادهاى مسیحیت- ترجمه عباس میلانى- تهران- کتاب هاى جیبى- 1358
اریک فروم- روانکاوى و دین- ترجمه آرسن نظریان- تهران- پویش- 1363
عبدالحسین زرین کوب- در قلمرو وجدان- تهران- سروش- چاپ دوم- 1375
ژولین فروند- جامعه شناسى ماکس وبر- ترجمه عبدالحسین نیک گهر- تهران- نیکان- 1362
توماس میشل- کلام مسیحى- ترجمه حسین توفیقى- مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب- 1377
لرى سیدنتاپ- توکویل- ترجمه حسن کامشاد- تهران- طرح نو- 1374
ویل دورانت- تاریخ تمدن- جلد 3 قیصر و مسیح- ترجمه حمید عنایت و دیگران- تهران- شرکت انتشارات علمى و فرهنگى- 1376
مریل سى تنى- معرفى عهد جدید- ترجمه طاطاووس میکائلیان- بى جا- حیات ابدى- بى تا
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها