وهب بن وهب ابوالبختری

فارسی 5657 نمایش |

«وهب بن وهب بن کثیر بن عبدالله قرشی» مشهور به «ابوالبختری» از اولاد زمعةبن اسود از اصحاب رسول خدا (ص) می باشد، و زمعه همان کسی است که پیغمبر او را تربیت کرد، و فضل بن شاذان می گفت: «ابوالبختری از دروغگویان مشهور است.»
نسب ابوالبختری به شاخه اسد از قریش می رسید و و جد دوم او، عبدالله، از اصحاب پیامبر (ص) بود. مادرش عبده، دختر علی بن یزیدبن رکانه هاشمی، بود که گفته شده مدتی در حباله نکاح امام صادق (ع) بوده است.
او در در فاصله 120 تا 130 هجری قمری در مدینه متولد شد و در همین شهر به تحصیل و فراگیری سیره، حدیث و فقه پرداخت و به گفته خودش، از مشایخی چون محمدبن اسحاق، مالک بن انس، هشام بن عروه، ابن جریج، و ثوربن یزید حدیث شنید.

یاری خلیفه عباسی
آورده اند که در یکی از سفرهای هارون الرشید به مدینه، احتمالا در 174 ق، که فقیهان برجسته مدینه او را از بالا رفتن بر منبر پیامبر (ص) باز داشتند، ابوالبختری با جعل حدیثی این امکان را برای او فراهم ساخت. آشنایی پیشین هارون با وی و احتمالا سعایت او از یحیی بن عبدالله علوی نزد هارون، اسباب نزدیکی او را به هارون فراهم ساخت و از این رو به منصب قضای عسکر مهدی واقع در بخش شرقی بغداد گمارده شد.
همچنین او در دسیسه دستگیری «یحیی بن عبدالله علوی» شرکت فعالانه داشت و به این منظور همراه فضل برمکی به ری رفت.
وهب در 176 قمری ظاهرا آن زمان که قاضی القضاة ابویوسف در بغداد حضور نداشت، در مجلس محاکمه یحیی به عنوان یکی از قضات شرکت کرد و او بود که با طرح شبهات، حکم به محکومیت یحیی نموده، اسباب رضایت هارون را فراهم کرد و گویا همین حکم موجب ترقی او در مسند قضا شد. سپس به قضای مدینةالرسول مأمور گشت و پس از آن عزل و به بغداد برگشت و تا آخر عمر آنجا بود.
او مردی کریم و خوش طبع بود و شعرا او را مدح کرده و صلت و انعام یافته اند. ولی به ضعف روایت مخصوصا در منقولات از حضرت امام صادق (ع) متهم است و شهید ثانی در درایه از او نام برده و نمونه ای از وضع و جعل او را برای خوشامد خلیفه آورده است.

دروغ بستن بر ائمه اطهار (ع)
عباس بن هلال گوید: مردی نزد حضرت رضا (ع) از ابوالبختری سخن می گفت و روایت او را از امام صادق (ع) نقل می کرد، و او را تکذیب می نمود. امام رضا (ع) فرمود: «وهب بن وهب تنها بر امام جعفر صادق (ع) دروغ نسبت نداد، بلکه خدا و فرشتگان و رسول را هم تکذیب می کرد.»
سپس فرمود: «پدرم نقل می کرد یکی از روزها همراه پدرم جعفر (ع) به طرف نخلستان می رفتیم، در بین راه ابوالبختری به ما رسید و همراه ما به راه افتاد. در این هنگام مادرش رسید و سر مرکب او را برگردانید و او را از همراهی ما بازداشت، و بر پدرم سلام کرد و پدرم هم سلام او را جواب داد. بعد از اینکه پدرم و جدم به مدینه برگشتند گروهی آمدند و از سخنان مادر ابوالبختری برای امام تعریف کردند، ولیکن امام به سخنان او توجهی نکرد.»
عباس بن هلال گوید: در محضر حضرت رضا (ع) بودیم و یک نفر از ابوالبختری سخن می گفت، و در ضمن می گفت: «ابوالبختری روایت می کند که آتش از قرشیان فرمان می برد.» امام رضا (ع) فرمود: «اگر مطلب چنین است، پس چرا خداوند متعال در قرآن مجید فرمود: "علیها ملائکة غلاظ شداد لا یعصون الله ما أمرهم و یفعلون ما یؤمرون؛ بر آن [آتش] فرشتگانى خشن [و] سختگير [گمارده شده] اند از آنچه خدا به آنان دستور داده سرپيچى نمى‏ كنند و آنچه را كه مأمورند انجام مى‏ دهند." (تحریم/ 6

وفات ابوالبختری
ابوالبختری سرانجام به بغداد بازگشت و در سال 200 هجری قمری وفات یافت.

منـابـع

شیخ طوسی- الفهرست

احمد بن علی بن احمد نجاشی- رجال نجاشی

علی اکبر دهخدا- لغتنامه دهخدا

شیخ صدوق- عیون اخبار الرضا

شیخ عباس قمی- سفینه البحار- جلد 1

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها