میلاد امام حسن علیه السلام و وجوب زکات
فارسی 4002 نمایش |در تاریخ ولادت امام مجتبی (ع) اختلاف نظر وجود دارد (برخی سال دوم را تاریخ ولادت آن حضرت شمرده اند اما گویا در ماه ولادت آن حضرت اختلاف وجود ندارد)، و ظاهرا قویترین قول نیمه رمضان سال سوم هجری می باشد.
نام گذاری آن حضرت
شیخ صدوق از امام چهارم (ع) نقل کرده است: زمانیکه امام حسن (ع) متولد شد، فاطمه به علی (ع) عرض کرد نامی بر وی بگذارد و امیرالمؤمنین علی (ع) فرمود: «من بر پیغمبر سبقت نمی گیرم در این کار و نه در هیچ کار دیگری». پس او را در لباس زردی پیچیدند و نزد حضرت رسول (ص) آوردند؛ و حضرت به ایشان فرمود: «مگر من شما را از پوشاندن لباس زرد نهی نکردم؟» سپس خود حضرت لباس زرد را درآورده و لباس سفید به او پوشاند». و در روایت دیگری و زبان خود را در دهان او گذاشت و زبانش را می مکید، پیغمبر از علی پرسید: «اسم او را چه گذاشته ای؟» امام علی (ع) عرض کرد: «من برای انتخاب اسم او بر شما سبقت نمی گیرم» و پیغمبر نیز فرمود: «من هم بر خداوند سبقت نمی گیرم» پس خداوند بر جبرئیل امر کرد که از نسل محمد (ص) پسری متولد شده به سوی زمین برو و سلام مرا به او برسان و تهنیت و مبارک باد بگو و سپس به محمد عرضه دار: «ای محمد علی (ع) نسبت به تو به منزله هارون است نسبت به موسی، پس نام این فرزند را به نام فرزند هارون بگذارید». پس حضرت عرض کرد: «نام فرزند هارون چه بوده؟»، جبرئیل گفت: «شبر». پیامبر (ص) فرمود: «لغت من عربی است نام شبر را به زبان من بگو» جبرئیل گفت: «نام او را حسن بگذار زیرا که شبر به عربی همان حسن است» پس نام او را حسن گذاشتند.
و از امام علی ابن موسی (ع) نقل شده است: «که چون امام حسن ابن علی (ع) متولد شد، جبرئیل برای تهنیت روز هفتم نازل شد و به آن حضرت گفت که او را نام و کنیه بگذارد و سرش را بتراشد و عقیقه برای او بکشد و گوشش را سوراخ کند». و در کافی آمده است: «چون آن حضرت به دنیا آمد رسول خدا (ص) وارد خانه فاطمه (ع) شد، حسن (ع) را که در لباس زردی پیچیده بود به دست وی داد، حضرت با کمی پرخاش فرمود: مگر نگفته بودم او را در پارچه زرد نپیچید؟ آنگاه لباس سفیدی خواست و او را در آن پیچید. سپس در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه فرمود. بعد به علی (ع) فرمود: «او را چه نام گذاشتی؟» جواب داد: «در این کار بر شما سبقت نمی گیرم»، فرمود: «من نیز بر خدایم سبقت نخواهم گرفت». جبرئیل از طرف خدا پیام آورد، نام او را حسن بگذار که نام اولین فرزند هارون برادر موسی ابن عمران است و علی برای تو مانند هارون است برای موسی. بدین طریق نام او را حسن گذاشت و روز هفتم ولادتش 2 قوچ فربه به عنوان عقیقه از طرف او قربانی کرد، سرش را تراشیده و به وزن موی سرش نقره صدقه داد و دعای عقیقه را مشخصا خواند.
تشریع زکات
در زمان تشریع زکات اموال اختلاف نظر وجود دارد. برخی -آنچنان که گذشت- سال دوم را زمان این دستور می دانند و برخی سال سوم و گروه دیگر سال چهارم و دسته چهارم پیش از هجرت را موقع تشریع زکات اموال دانسته اند. مرحوم مجلسی از کتاب المنتفی نقل کرده است: «در این سال (سال دوم) زکات فطره واجب شد و هنوز زکات مال واجب نشده بود». و از آنجا که زکات فطره در آخر ماه رمضان واجب شده پس تا آخر رمضان سال دوم زکات اموال تشریع نشده بوده و از طرف دیگر به تصریح مرحوم کلینی در کافی و غیر او، وجوب زکات مال در ماه رمضان صورت گرفته، بنابراین باید وجوب آن در سال سوم یا چهارم باشد که بین این دو، سال سوم قویتر بنظر می رسد.
زکات بر چه چیزهایی واجب است؟
در اصول کافی از عبدالله ابن سنان نقل شده که امام صادق (ع) فرمود: وقتی آیه زکات: «خذ من اموالهم صدقه نظهرهم و تزکیهم بها؛ از اموال آنان صدقه اى بگير تا به وسيله آن پاك و پاكيزه شان سازى» (توبه/ 103) نازل شد و نزول آن در ماه رمضان بود، حضرت فرمود: منادی ندا می کند که ای مردم خدا زکات را بر شما واجب فرموده همانطور که نماز را واجب نموده است. خداوند زکات را از طلا، نقره، شتر، گاو، گوسفند، گندم، جو، خرما و کشمش، بر مردم واجب کرد.. آنگاه چیزی از آنها نخواست تا یکسال گذشت و چون در رمضان آینده روزه گرفته و در شوال فطره داده و افطار کردند، منادی ندا کرد: «ایها المسلمون زکات اموالتان را بدهید تا نمازتان قبول باشد». آنگاه پیامبر مأموران زکات و مأموران خراج را اعزام فرموده و زکات اموال را جمع کرد.
نکته
از برخی روایات چنین استفاده می شود که خداوند متعال زکات را بر همه اموال واجب فرموده و سپس اختیار آن را به رسول اکرم (ص) عنایت فرمود پیامبر نیز آنرا در 9 چیز منحصر کرد. بعنوان مثال در اصول کافی از قول امام باقر و امام صادق (ع) آمده است: خداوند زکات را با نماز در همه اموال واجب کرد و کسی که زکات ندهد نمازش پذیرفته نیست. و رسول خدا (ص) زکات را در 9 چیز سنت کرده و از بقیه عفو نمود.
منـابـع
سید جعفر مرتضی عاملی- الصحیح من سیره النبی الاعظم- ج 5
سید علی اکبر قریشی- از هجرت تا رحلت
یوسفی غروی- موسوعه التاریخ الاسلامی- ج 2
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها