نزول آیه تطهیر (اهل بیت)
فارسی 4169 نمایش |آیه تطهیر که سی و سومین آیه از سوره ی احزاب است این چنین آغاز می شود: «و قرن فی بیوتکن و لا تبرجن تبرج الجاهلیة الأولى...»، مخاطب ابتدای این آیه زنان پیامبر (ص) می باشند. خداوند متعال به ایشان می فرماید: ؛«اى زنان پیغمبر! در خانه هایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم زینت های خود را آشکار مکنید و نماز برپا دارید و زکات بدهید و خدا و رسولش را فرمان برید»، (احزاب/ 33).
«و أقمن الصلاة و آتین الزکاة و أطعن الله و رسوله»، این آیه دستور مى دهد که اوامر دینى را امتثال کنند، و اگر از بین همه اوامر فقط نماز و زکات را ذکر نموده، براى این است که این دو دستور رکن عبادت، و معاملات است، و بعد از ذکر این دو به طور جامع فرمود: و خدا و رسولش را اطاعت کنید. و طاعت خدا عبارت است از امتثال تکالیف شرعى او، و اطاعت رسولش به این است که آنچه با ولایتى که دارد امر و نهى مى کند، امتثال شود، چون امر و نهى او نیز از ناحیه خدا جعل شده، خدا او را به حکم «النبی أولى بالمؤمنین من أنفسهم» ولى مؤمنین کرده، و فرمان او را فرمان خود خوانده. از اینجا به بعد آیه مخاطبان دیگری می گیرد. زیرا اگر همچون ابتدای آیه منظور و مخاطب همچنان زنان پیغمبر (ص ) بودند باید می فرمود: «إنما یرید الله لیذهب عنکن»، زیرا عرب جمع مونث را با ضمیر «کن» مورد خطاب فرار می دهد نه کم. «إنما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهرکم تطهیرا» کلمه"انما" در آیه انحصار خواست خدا را مى رساند، و مى فهماند که خدا خواسته که رجس و پلیدى را تنها از اهل بیت دور کند، و به آنان عصمت دهد. و کلمه "أهل البیت" چه اینکه صرفا براى اختصاص باشد، تا غیر از اهل خانه داخل در حکم نشوند، و چه این کلمه نوعى مدح باشد، و چه نداء، و به معناى "اى اهل بیت" بوده باشد، در هر صورت دلالت دارد بر اینکه دور کردن رجس و پلیدى از آنان، و تطهیرشان، مساله اى است مختص به آنان، یعنی کسانى که مخاطب در کلمه "عنکم" قرار گرفته اند. حال در اینجا سئوال مطرح می شود و آن اینکه "أهل البیت" و مخاطب آیه «یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهرکم تطهیرا» چه کسانى هستند؟ بطور مسلم مخاطب این بخش از آیه تنها زنان پیامبر (ص) نیستند، زیرا هیچگاه صحیح نیست ضمیر مردان را به زنان ارجاع داد، و به زنان گفت "عنکم" بلکه اگر فقط همسران اهل بیت بودند، باید مى فرمود: "عنکن"، بنا بر این، یا باید گفت مخاطب همسران پیامبر و دیگران هستند هم چنان که بعضى گفته اند: مراد از اهل البیت، اهل بیت الحرام است، و بعضى دیگر گفته اند: مراد اهل مسجد رسول خدا (ص) است، و بعضى گفته اند: همه آن کسانى است که در عرف جزو خاندان آن جناب به شمار مى روند، چه همسرانش، و چه خویشاوندان و نزدیکانش، یعنى آل عباس ابن عبدالمطلب، آل عقیل، آل جعفر، و آل على (ع) و بعضى دیگر گفته اند: مراد خود رسول خدا (ص) و همسران اوست، و چون خود پیامبر هم داخل در مخاطبین بوده لذا ضمیر را جمع مذکر آورده نه مونث.از نظر ما این سخن غلط است زیرا تعداد زنان پیغمبر (ص) بیش از تعداد خود او که یک نفر می باشد است و می دانیم که در زبان عربی طبق قائده تغلیب می بایست زنان که تعداد بیشتری دارند مورد خطاب قرار گرفته و ضمیر بصورت عنکن می آمد.
اما مراد از بردن رجس
برخی گفته اند، مراد از بردن رجس و تطهیر اهل بیت تنها همان تقواى دینى، و اجتناب از نواهى، و امتثال اوامر است، و بنا بر این معناى آیه این است که خداى تعالى از این تکالیف دینى که متوجه شما کرده سودى نمى برد، و نمى خواهد سود ببرد، بلکه مى خواهد شما را پاک کند، و پلیدى را از شما دور سازد، و بنابراین آیه شریفه در حد آیه «ما یرید الله لیجعل علیکم من حرج و لکن یرید لیطهرکم و لیتم نعمته علیکم» مى باشد، و اگر معنا این باشد، آن وقت آیه شریفه، با هیچ یک از چند معنایى که گذشت نمى سازد، چون این معنا با اختصاص آیه به اهل بیت منافات دارد، زیرا خدا این گونه تطهیر را براى عموم مسلمانان و مکلفین به احکام دین مى خواهد، نه براى خصوص اهل بیت، و حال آنکه گفتیم آیه شریفه دو انحصار را مى رساند، که انحصار دوم تطهیر اهل بیت است. و اگر گفته شود مراد از بردن رجس، و تطهیر کردن، همانا تقواى شدید و کامل است، و معناى آیه این است که این تشدیدى که در تکالیف متوجه شما کردیم، و در برابر اجر دو چندان هم وعده تان دادیم، براى این نیست که خود ما از آن سودى ببریم، بلکه براى این است که مى خواهیم پلیدى را دور نموده و تطهیرتان کنیم و در این معنا هم اختصاص رعایت شده، و هم عمومیت خطاب به همسران رسول خدا (ص) و خطاب به دیگران، می گوییم: اشکالى که هست این است که نمی شود در اول آیه، خطاب متوجه خصوص همسران آن جناب شده، و در آخر یعنى در کلمه "عنکم" متوجه عموم شود.
و اگر بگویى خطاب متوجه همه است چه همسران و چه غیر آنان، مى گوییم: این نیز باطل است، براى اینکه غیر از همسران پیامبر (ص) کسی شریک در تشدید تکلیف نبوده، و اجر دو چندان هم ندارد، و معنا ندارد خداى تعالى بفرماید: اگر به شما همسران رسول خدا (صل) تکالیف دشوارترى کردیم، براى این است که خواستیم عموم مسلمانان و شما را پاک نموده و پلیدى را از همه دور کنیم. ممکن است گفته شود: چرا جایز نباشد که خطاب متوجه همسران رسول خدا (ص) و خود رسول خدا (ص) باشد، با اینکه تکلیف خود رسول خدا (ص) هم مانند تکالیف همسرانش شدید است؟ در پاسخ مى گوییم: نباید همسران آن جناب را با خود آن جناب مقایسه کرد، چون آن جناب مؤید به داشتن عصمت خدایى است، و این موهبتى است که با عمل و اکتساب به دست نمى آید، تا بفرماید تکلیف تو را تشدید کردیم، و اجرت را مضاعف نمودیم، تا پاکت کنیم، چون معناى این حرف این است که تشدید تکلیف، و دو چندان کردن اجر مقدمه و یا سبب است براى بدست آمدن عصمت، و به همین جهت هیچ یک از مفسرین این احتمال را نداده اند که خطاب متوجه رسول خدا (ص) و همسرانش باشد و بس. و اگر ما آن را جزو اقوال ذکر کردیم، به عنوان این است که این هم یک احتمال است، و خواستیم جواب از سئوال احتمالی دهیم.
شأن نزول آیه تطهیر
با این بیانى که گذشت آن روایاتى که در شان نزول آیه وارد شده تایید مى شود، چه در آن روایات آمده که آیه شریفه در شان رسول خدا (ص) و على و فاطمه (ع) و حسن و حسین (ع) نازل شده است، و احدى در این فضیلت با آنان شرکت ندارد. و این روایات بسیار زیاد، و بیش از هفتاد حدیث است، که بیشتر آنها از طرق اهل سنت است، و اهل سنت آنها را از طرق بسیارى، از ام سلمه، عایشه، ابى سعید خدرى، سعد، وائلة بن الاسقع، ابى الحمراء، ابن عباس، ثوبان غلام آزاد شده رسول خدا (ص) عبدالله بن جعفر، على (ع)، و حسن بن على (ع) که تقریبا از چهل طریق نقل کرده اند. و شیعه آن را از حضرت على، امام سجاد، امام باقر، امام صادق و امام رضا (ع)، و از ام سلمه، ابوذر، ابى لیلى، ابى الاسود دؤلى، عمرو بن میمون اودى، و سعد بن ابى وقاص، بیش از سى طریق نقل کرده اند. حال اگر کسى بگوید: این روایات بیش از این دلالت ندارد که على و فاطمه و حسین (ع) نیز مشمول آیه هستند، و این منافات ندارد با اینکه همسران رسول خدا (ص) نیز مشمول آن باشند، چون آیه شریفه در سیاق خطاب به آنان قرار گرفته.
در پاسخ مى گوییم: بسیارى از این روایات و بخصوص آنچه از ام سلمه که آیه در خانه او نازل شده روایت شده است، تصریح دارد بر اینکه آیه مخصوص همان پنج تن است، و شامل همسران رسول خدا (ص) نیست، که ان شاء الله روایات مزبور که بعضى از آنها داراى سندى صحیح هستند، از نظر خواننده خواهد گذشت. و اگر کسى بگوید: آن روایات باید به خاطر ناسازگارى اش با صریح قرآن کنار گذاشته شود، چون روایت هر قدر هم صحیح باشد، وقتى پذیرفته است که با نص صریح قرآن منافات نداشته باشد، و روایات مذکور مخالف قرآن است، براى اینکه آیه مورد بحث دنبال آیاتى قرار دارد که خطاب در همه آنها به همسران رسول خدا (ص) است، پس باید خطاب در این آیه نیز به ایشان باشد. در پاسخ مى گوییم: همه حرفها در همین است، که آیا آیه مورد بحث متصل به آن آیات، و تتمه آنها است یا نه؟ چون روایاتى که بدان اشاره شد، همین را منکر است، و مى فرماید آیه مورد بحث به تنهایى، و در یک واقعه جداگانه نازل شده، و حتى در بین این هفتاد روایت، یک روایت هم وجود ندارد، که بگوید آیه شریفه دنبال آیات مربوط به همسران رسول خدا (ص) نازل شده، و حتى احدى هم از مفسرین این حرف را نزده اند، حتى آنها هم که گفته اند آیه مورد بحث مخصوص همسران رسول خدا (ص) است، مانند عکرمه و عروه، نگفته اند که: این بخش از آیه در ضمن آیات نازل شده در مورد زنان پیغمبر (ص) است. پس آیه مورد بحث از جهت نزول جزو آیات مربوط به همسران رسول خدا (ص) و متصل به آن نیست، حال یا این است که به دستور رسول خدا (ص) دنبال آن آیات قرارش داده اند، و یا بعد از رحلت رسول خدا (ص) اصحاب در هنگام تالیف آیات قرآنى در آنجا نوشته اند، مؤید این احتمال این است که اگر آیه مورد بحث که در حال حاضر جزو آیه "و قرن فی بیوتکن" است، از آن حذف شود، و فرض کنیم که اصلا جزو آن نیست، آیه مزبور با آیه بعدش که مى فرماید: "و اذکرن" کمال اتصال و انسجام را دارد، و اتصالش بهم نمى خورد. پس معلوم مى شود جمله مورد بحث نسبت به آیه قبل و بعدش نظیر آیه" «الیوم یئس الذین کفروا»؛ «حرام شده است مردار و خون و گوشت خوك و آنچه به نام غير خدا كشته شده باشد»، (مائده/ 3).
منـابـع
سید محمدحسین طباطبائی- ترجمه تفسیر المیزان- جلد 16
مهدي بن عجيبة الحسني الأنجري الفاسی صوفی- البحر المدید- جلد 5
عبدالرحمن سیوطى- الدر المنثور- جلد 5
محمد جواد بلاغی- آلاء الرحمن- جلد 1
سید هاشم بحرانی- البرهان- جلد 4
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها