مسئله ی خاتمیت

فارسی 3699 نمایش |

کمتر مسئله ای از نظر بداهت و روشنی به پایه ی مسئله ی «خاتمیت» می رسد و این که پیامبر گرامی (ص)، خاتم پیامبران و آیین او خاتم شرایع و آیینه و کتاب او آخرین کتاب سماوی است و این که با درگذشت او، باب وحی و تشریع به روی امت بسته شد و پس از او نه پیامبری خواهد آمد و نه تشریعی انجام خواهد گرفت و نه بر کسی وحی فرود خواهد آمد.
این حقیقت در قرآن مجید، در احادیث متواتر اسلامی و خطب و سخنان بزرگان و سروده ی شعرا وارد شده تا آنجا که یکی از القاب آن حضرت «خاتم النبیین» می باشد و در آن جز یک حزب سیاسی به نام بهائیت (که به رنگ دین فعالیت تفرقه افکنی خود را آغاز کرده) کسی شک نکرد و پس از فاصله اندکی در هند (موزه ی مذاهب) حزب سیاسی دیگری (قادیانی ها) که وابستگی آنها به دولت استعماری انگلیس کاملا معلوم است تخم شک و تردید را در اذهان مردم ساده لوح آن قاره افشاند و به تأویل و تفسیر بس ناروای آیات پرداخت.
هدف در این جهت، پاسخ گویی به شبهات و یا پرسشهای خاتمیت نیست، بلکه مقصود، از ارائه ی نظر قرآن در این باره است؛ «ما کان محمد أبا أحد من رجالکم و لکن رسول الله و خاتم النبین و کان الله بکل شى ء علیما؛ محمد (ص) پدر هیچ یک از مردان شما نیست، ولیکن فرستاده ى خدا و خاتم پیامبران است، و خدا به هر چیزى داناست.» (احزاب/ 40)
از رسمها و سنتهای غلط زمان جاهلیت این بود که پسرخوانده ی خود را به منزله فرزند حقیقی خود می دانستند و با او بسان فرزندان واقعی خود رفتار می کردند، مثلا اگر پسرخوانده ای همسر خود را طلاق می داد به خود اجازه نمی داند که با همسر او ازدواج کنند. اسلام برای کوبیدن این نوع سنتهای غلط پیامبر را مأمور کرد که با زینب، همسر زید (که پسرخوانده ی آن حضرت بود و همسر خود را طلاق داده بود) ازدواج کند.
پیامبر گرامی (ص) با زینب ازدواج کرد. این ازدواج در میان مردمی که به خدا و رسول او ایمان راستین نداشتند و به این عادات و رسوم خود به شدت گرفتار بودند جنجالی برپا کرد، به طوری که می گفتند که چرا پیامبر با همسر سابق پسرخوانده ی خود ازدواج کرد؟ خداوند برای کوبیدن این افکار، در آیه ی مذکور چنین می فرماید: «محمد پدر هیچ یک از مردان شما که از نسل او نیستند، نیست و زید هم یکی از آنان است از این لحاظ ازدواج با همسر سابق زید برای او اشکالی ندارد، آری او پیامبر و فرستاده ی خدا است و پیوسته از اوامر خدا پیروی می کند و این ازدواج هم به فرمان خدا بوده است؛ آری او پدر شما نیست، بلکه خاتم پیامبران و آخرین پیامبر الهی است که باب نبوت و پیامبری به وسیله ی او ختم شده و پس از او پیامبر دیگر و شریعت دیگری نخواهد آمد و شریعت و پیامبری او تا روز قیامت باقی خواهد ماند.»
رسول عبارت از کسى است که حامل رسالتى از خداى تعالى به سوى مردم باشد، و نبى آن کسى است که حامل خبرى از غیب باشد و آن غیب عبارت از دین و حقایق آن است، و لازمه این حرف این است که وقتى نبوتى بعد از رسول خدا (ص) نباشد، رسالتى هم نخواهد بود، چون رسالت، خود یکى از اخبار و انباى غیب است، وقتى بنا باشد انباى غیب منقطع شود، و دیگر نبوتى و نبیى نباشد، قهرا رسالتى هم نخواهد بود.
از این جا روشن مى شود که وقتى رسول خدا (ص) خاتم النبیین باشد، خاتم الرسل هم خواهد بود. و در این آیه اشاره به این حقیقت نیز هست که ارتباط آن جناب به شما مردم، ارتباط رسالت و نبوت است، و آنچه او مى کند به امر خداى سبحان است.

 

منـابـع

جعفر سبحانی- منشور جاوید- جلد 7 صفحه 317

سید محمدحسین طباطبایی- ترجمه المیزان- جلد ‏16 صفحه 488

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد