سه حدیث در رابطه با کرامت انسانی

فارسی 5034 نمایش |

کرامت انسانی و حرکت افراد، از مواردی است که در هر حال و برای هر منظور نباید نادیده گرفته شود، هنگامی ک مردم به نام اسلام قیام می کنند، از جمله، این امید را دارند که بر حسب تعالیم اسلامی و در قلمرو حاکمیت ارزش های دینی کرامت و حرکت انسان در همه مراحل محفوظ بماند و بر محفوظ ماندن آن تاکید شود. در اینجا سه حدیث در رابطه با کرامت انسانی مطرح می شود تا اصل دین و ارزش های دینی روشن گردد و چگونگی نظر اولیای الهی دین اسلام به انسان و احترام انسان دانسته باشد؛ و مسئولان معتقد و متعهد به آنها عمل کنند:
حدیث اول از نهج البلاغه،  امام علی بن ابیطالب (ع): «و اجعل لذوی الحاجات منک قسما تفرغ لهم فیه شخصک و تجلس لهم مجلسا عاما فتتواضع فیه لله الذی خلقک و تقعد عنهم جندک و اعوانک من احراسک و شرطک حتی یکلمک متکلمهم غی متتعتع فانی سمعت رسول الله صلی الله علیه و آله یقول فی غیر موطن: لن تقدس امه لایوخذ للضعیف فیها حقه غی متتعتع ثم احتمل الخرق منهم والعی و نح عنهم الضیق و الانف یبسط الله علیک بذلک اکناف رحمته و یوجب لک ثواب طاعته. واعط ما اعطیت هنیئا و امنع فی اجمال و اعذار».
«بخشی از وقت خویش را به اشخاص نیازمند و شاکی و ستمدیده اختصاص ده، و در بست آماده رسیدگی به کار آنان شو و رد جایی عمومی که همه حتی ضفیفان و ناتوانان بتوانند مراجعه کنند بنشین، و در این مجلس برای خشنودی خدای خود که تو را آفریده است و به این مقام رسانده که کار خلق به دست تو افتاده است در برابر مردم تواضع کن. و همه ماموران مسلح و کارمندان دولیت و پاسداران خود را از مردم دور ساز بطوری که مزاحم احدی نباشند تا هر کس بتواند بی هیچ ترسی و پروایی حرف دل خود را بزند؛ زیرا که من بارها از پیامبر خدا (ص) شنیدم که می فرمود: مردمی که ضعیف در میان آنان نتواند بی ترس و لرز حق خود را از قوی بگیرد هیچ ارزشی نمی توانند داشت».
در ضمن اگر از برخی درشتی دیدی، یا کسی از آن شاکیان و ستمدیدگان و گرفتاران، به خوبی سخن گفتن نمی دانست و الفاظ مناسب یا روشن به کار نمی برد تحمل کن و به روی خود میاور. و به هنگام گره گشایی از کار مردم سر سوزنی بدخلقی و تکبر نکن تا خداوند درهای رحمت خویش را به روی تو بگشاید و پاداش طاعت تو را به تو ارزانی دارد. و چون خواستی چیزی به کسی بدهی با خوشرویی و احترام ببخش و بده تا برای او گوارا باشد؛ و اگر نشد یا مصلحت نبود که خواسته کسی را برآورده سازی با مهربانی و عذرخواهی رد کن.

حدیث دوم از کتاب مستدرک الوسایل، امام علی بن ابیطالب (ع): «ولی ابا الاسود الدولی القضاء ثم عزله فقال له: لم عزلتنی و ما خنت و لا جنیت؟ فقال: انی رایت کلامک یعلو کلام خصمک».
علی (ع) ابوالاسود دئلی را به قضاوت گمشات و سپس او را عزل کرد. ابوالاسود گفت: چرا مرا عزل کردی با اینکه نه خیانتی کردم نه جنایتی؟ امام فرمود: دیدم به هنگام سخن گفتن در دادگاه صدایت را از صدای مراجعه کننده بلندتر می کنی.

حدیث سوم از کتاب بحار، امام جعفر صادق (ع): «ان فقیرا سال الصادق (ع) فقال لعبده: ما عندک؟ قال: اربع مئه درهم. قال: اعطه ایاها فاعطاه. فاخذها و ولی شاکرا. فقال لعبده: ارجعه. فقال: یا سیدی! سالت فاعطیت، فماذا بعد العطاء؟ فقال له: قال رسول الله ص: خیر الصدقه ما ابقت غنی و انا لم نغنک. فخذ هذا الخاتم فقد اعطیت فیه عشره الاف درهم، فاذا احتجت فبعه بهذه القیمه».
«مردی مستمند از امام صادق (ع) درخواست چیزی کرد. امام به غلام خود گفت: «چی داریم؟» گفت: «چهارصد درهم». فرمود: همه را به او بده. مرد مستمند گرفت و تشکر کرد و روانه گشت. امام صادق به غلام گف: او را بازگردان. مرد گفت: آقای من! چیزی خواستم و لطف کردید دیگر چکار دارید؟ امام گفت: پیامبر خدا (ص) گفته است: بهترین بخشش آن است که شخص را بی نیاز سازد و ما تو را با آن مبلغ که دادیم بی نیاز نساختیم. اکنون این انگشتری را که ده هزار درهم می ارزد بگیر، و آن را به همین قیمت بفروش و نیاز خود را برطرف کن».

منـابـع

محمدرضا حکیمی- قیام جاودانه- صفحه 192-188

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها