طرد قاطع تأویل آیات معادی در سخنان ملاصدرا
فارسی 3781 نمایش |جناب صدرالمتأهلین در سخنانی که هم اکنون از او می آوریم، با صراحتی بیشتر و قاطعیتی افزون، درباره ی محکوم کردن تأویل ظواهر آیات و اخبار سخن می گوید:
«و الحق عندنا، أن الحق بالاعتقاد و التصدیق قی مسأله المعاد، هو بعینه ما یدل علیه ظواهر الکتاب و السنة، و ما ورد به الشریعه الحقة؛ و أن کلما ورد بی فی الکتاب و السنة حق بظاهره، من غیر صرف عن الظاهر، متی لم یکن فی الصرف باعث عقلی أو شرعی. وها هنا بعینه کذلک، إذلا باعث عندنا للتأویل عن الظاهر، فیحب المصیر إلیه؛ و لا یجوز التأویل لعدم ضرورة داعیة الیه، کما تقرر فی الأصول و تلقیناه بالقبول، فاتباع الشریعه الحقه أولی و أحری، فاتبع الحق و لاتتبع الهوی، بعد ما جاءک من العلم و الهدی؛ حق در نزد ما این است که حق سزاوار به اعتقاد و تصدیق در مسئله ی معاد، عینا همان چیزی است که ظواهر آیات قرآن و اخبار بر آن دلالت می کند، و در شریعت حقه وارد شده است. و هرچه در قرآن و حدیث رسیده است همان ظاهرش حق است، بدون هیچ برگرداندنی از ظاهر، تا وقتی که برای این برگرداندن و تأویل دلیل عقلی یا شرعی وجود نداشته باشد. و در اینجا (یعنی در مسئله معاد)، بعین همینطور است، زیرا علتی برای تأویل (دگر وار کردن) ظاهر آیات وجود ندارد، پس واجب است به همان ظواهر باز گردیم. و اصلا تآویل این آیات جایز نیست، چون هیچ ضرورتی ما را بر تأویل وا نمی دارد، چنانکه در مبانی و اصول علمی تثبیت شده است و ما آن را پذیرفته ایم. بنابراین، پیروی از شریعت حق (و ظواهر آیات و احادیث)، سزاوارتر و مناسب تر است. پس، بعد از آمدن علم و هدایت وحیانی، از حق پیروی کن و بی هوی مرو و پیرو هوس مباش».
بوضوح می نگریم که در این سخنان -که منحصر به همین مورد نیز نیست- تصریح می فرماید به حجیت ظواهر آیات و احادیث (نه تنها نصوص)، و هیچ داعی عقلی (فلسفی و استدلالی) و شرعی (مضمون آیه ای یا حدیثی)، در اینجا نمی بابد که ما را نیازمند به تأویل گرداند. از اینرو حکم می کند که پس واجب است پذیرفتن همین ظواهر و جایز نیست تأویل آنها؛ و باز تأکید بر اینکه هیچگونه دلیلی و ضرورتی برای تأویل وجود ندارد.
نیز در رد برخی از فیلسوفان که آیات معاد جسمانی را تأویل کرده اند، و به معاد روحانی برگردانده اند، می فرماید: «کیف یحمل الآیات و النصوص القرآنیه فی الاحوال المعاد، علی الامور الروحانیة؛ و فیها مبالغات و تأکیدات لأمجال لعدم حملها علی الجسمیات؛ چگونه آیات و نصوص قرآنی را درباره ی احوال معادی بر امور روحانی [مثالی-برزخی] حمل می کنند، با اینکه در این آیات چندان مبالغه و تأکید آمده است، که راهی نمی گذارد برای حمل نکردن آنها بر امور جسمانی (و ظاهر لغوی و معقول از جسمانی، جسم عنصری است).
منـابـع
محمدرضا حکیمی- معاد جسمانی در حکمت متعالیه- صفحه 272-274
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها