آیاتی از قرآن درباره انسان

فارسی 3751 نمایش |

خداوند داستان آفرینش انسان و شروع آن را در قرآن کریم بیان داشته و فرموده:
1- «انا خلقنا هم من طین لازب؛ ما انسانها را از گل چسبنده ای آفریدیم.» (صافات/ 11)
2- «ولقد خلقنا الانسان من صلصال من حمأ مسنون؛ ما انسان را از گل خشکیده ای که از گل بدبوی تیره رنگی گرفته شده بود آفریدیم.» (حجر/ 26)
3- «خلق الانسان من صلصال کالفخار؛ انسان را از گل خشکیده همچون سفال آفرید.» (رحمان/ 14)
4- «الذی احسن کل شیء و بدا خلق الانسان من طین* ثم جعل نسله من سلاله من ماء مهین* ثم سواه و نفخ فیه من روحه و جعل لکم السمع و الابصار و الافئده قلیلا ما تشکرون؛ خداوندی که هرچه را آفرید نیکو آفرید؛ و آفرینش انسان را از گل آغاز کرد؛ سپس نسل او را از عصاره ای از آب ناچیز و بی قدر آفرید. سپس او را موزون ساخت و از روح خویش در وی دمید؛ و برای شما گوش و چشمها و دلها قرار داد؛ اما کمتر شکر نعمتهای او به جا می آورید!» (سجده/ 7-9)
5- «یآ ایها الناس ان کنتم فی ریب من البعث فانا خلقنا کم من تراب ثم من نطفه ثم من علقه ثم مضغه مخلقه و غیر مخلقه لنبین لکم و نقر فی الارحام ما نشآء الی اجل مسمی ثم نخرجکم ثم لتبلغوا اشدکم و منکم من یتوفی و منکم من یـرد الی ارذل العمر لکیلا یعلم من بعد علم شئیا؛ ای مردم! اگر در رستاخیز شک دارید، (توجه کنید که:) ما شما را از خاک آفریدیم. سپس از نطفه، و بعد، از خون بسته شده، سپس از «مضغه» (چیزی شبیه گوشت جویده شده)، که بعضی دارای شکل و خلقت است و برخی بدون شکل؛ تا برای شما روشن سازیم (که بر هر چیز قادریم)! و جنینهائی را که بخواهیم تا مدت معینی در رحم مادران قرار می دهیم؛ بعد شما را به صورت طفل بیرون می آوریم؛ سپس برای آنکه به حد رشد و بلوغ برسید. در این میان برخی از شما می میرند؛ و بعضی آن قدر عمر می کنند که به بدترین مرحله زندگی می رسند، آن چنان که بعد از علم و آگاهی، چیزی نمی دانند!» (حج/ 5)
6- «و لقد خلقنا الانسان من سلالة من طین* ثم جعلناه نطفة فی قرار مکین* ثم خلقنا النطفه علقه فخلقنا العلقه مضغه فخلقنا المضغه عظاما فکسونا العظام لحما ثم انشاناه خلقا اخر فتبارک الله احسن الخالقین* ثم انکم بعد ذلک لمـیـتون* ثم انکم یوم القیمة تبعثون؛ ما انسان را از عصاره ای از گل آفریدیم؛ سپس او را نطفه ای در قرارگاه مطمئن قرار دادیم؛ سپس نطفه را به صورت علقه، و علقه را به صورت مضغه، و مضغه را به صورت استخوانهائی در آوردیم؛ و بر استخوانها گوشت پوشانیدم؛ سپس آن را آفرینش تازه ای دادیم؛ پس بزرگ است خدائی که بهترین آفرینندگان است! سپس شما بعد از آن می میرید! سپس در روز قیامت برانگیخته می شوید.» (مومنون/ 16- 12)
7- «هو الذی خلقکم من تراب ثم من نطفه ثم من علقه ثم یخرجکم طفلا ثم لتبلغوا اشدکم ثم لتکونوا شیوخا و منکم من یتوفی من قبل و لتبلغوا اجلا مسمی و لعلکم تعقلون؛ او کسی است که شما را از خاک آفرید، سپس از نطفه، سپس از علقه سپس شما را به صورت طفلی بیرون می فرستد، بعد به مرحله کمال قوت خود می رسید، و بعد از آن پیر می شوید، و گروهی از شما پیش از رسیدن به این مرحله می میرند و در نهایت به سرآمد عمر خود می رسید؛ و شاید اندیشه کنید!» (مؤمنون/ 67)
8- «فلینظر الانسان مم خلق* خلق من ماء دافق* یخرج من بین الصلب و الترائب؛ انسان باید بنگرد که از چه چیز آفریده شده است! از یک آب جهنده خلق شده است، آبی که از میان پشت و سینه ها خارج می شود.» (طارق/ 7-5)
9- «خلقکم من نفس واحدة ثم جعل منها زوجها؛ او شما ار از نفس آفرید، همسرش را از آن خلق کرد.» (زمر/ 6)
10- «و هو الذی انشاکم من نفس واحدة فمستقر و مستودع؛ او کسی است که شما را از یک نفس آفرید، برخی از شما پایدار و بعضی ناپایدارید.» (انعام/ 98)
11- «و لقد عهدنا الی آدم من قبل فنسی و لم نجد له عزما* و اذ قلنا للملائکه اسجدوا لادم فسجدوا الا ابلیس ابی* فقلنا یا آدم ان هذا عدو لک و لزوجک فلا یخرجنکما من الجنة فتشقی* ان لک الا تجوع فیها و لا تعری* و انک لاتظموا فیها و لاتضحی* فوسوس الیه الشیطان قال یا آدم هل ادلک علی شجره الخلد و ملک لایبلی* فاکلا منها فبدت لهما سوءاتهما و طفقا یخصفان علیهما من ورق الجنة و عصی آدم ربه فغوی* ثم اجتبه ربه فتاب علیه و هدی* قال اهبطا منها جمیعا بعضکم لبعض عدو فاما یاتینکم منی هدی فمن اتبع هدای فلایضل و لایشقی* و من اعرض عن ذکری فان له معیشه ضنکا و نحشــره یوم القیمه اعمی؛ ما پیش از این، از آدم پیمان گرفته بودیم! اما او فراموش کرد؛ و عزم استواری برای او نیافتیم! و هنگامی که به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده کنید!» همگی سجده کردند؛ جز ابلیس که سرباز زد! پس گفتیم: ای آدم! این دشمن تو و دشمن همسر توست! مبادا شما را از بهشت بیرون کند که به زحمت و رنج خواهی افتاد! تو در بهشت هیچ گاه گرسنه و برهنه نخواهی شد؛ و هر گز تشنه و گرما زده نمی شوی! ولی شیطان او را وسوسه کرد و گفت: ای آدم! آیا می خواهی تو را به درخت زندگی جاوید و ملکی بی زوال راهنمائی کنم؟! پس هر دو آن را خوردند و شرمگاههاشان آشکار گشت و برای پوشاندن خود، از برگهای بهشتی جامه دوختند! آری، آدم پروردگارش را نافرمانی کرد، و از پاداش او محروم شد! سپس پروردگارش او را برگزید، و توبه اش را پذیرفت، و هدایتش نمود. و فرمود: هر دو از آن فرود آیید، در حالی که دشمن یکدیگر خواهید بود! ولی هر گاه هدایت من به سراغ شما آید، هرکس از هدایت من پیروی کند، نه گمراه می شود، و نه در رنج خواهد بود! و هرکس از یاد من روی گردان شود، زندگی سخت و تنگی خواهد داشت؛ و روز قیامت، او را نابینا محشور می کنیم.!» (طه/ 124-115)
12- «و لقد خلقناکم ثم صـــورناکم ثم قلنا للملائکه اسجدوا لادم فسجدوآ الا ابلیس لم یکن من الساجدین* قال ما منعک الا تسجد اذ امرتک قال انا خیر منه خلقتنی من نار و خلقته من طین* قال فاهبط منها فما یکون لک ان تتکبر فیعا فاخـرج انک من الصاغرین* قال انظرنی الی یوم یبعثون* قال انک من المنظرین* قال فبمآ اغویتنی لاقعدن لهم صراطک المستقیم * ثم لاتـینهم من بین ایدیهم و من خلفهم و عن ایمانهم و عن شمآئلهم و لاتجد اکثرهم شاکرین* قال اخرج منها مذؤوما مدحورا لمن تبعک منهم لامــلـئن جهنم منکم اجمعین* و یا آدم اسکن انت و زوجک الجنة فکلا من حیث شئتما و لاتقربا هذه الشجرة فتکونا من الظالمین* فوسوس لهما الشیطان لیبدی لهما ما ووری عنهما من سوءاتهما و قال مانهکما ربکما عن هذه الشجرة الا ان تکونا ملکین او تکونا من الخالدین* و قاسمهمآ انی لکما لمن الناصحین* فدلاهما بغرور فلما ذاقا الشجرة بدت لهما سوءاتهما و طفقا یخصفان علیهما من ورق الجنة و ناداهما ربهمآ الم انهکما عن تلکما الشجره و اقل لکما ان الشیطان لکما عدو مبین* قالا ربـنا ظلمنآ انفسنا و ان لم تغفرلنا و تــرحمنا لنکونن من الخاسرین* قال اهبطوا بعضکم لبعض عدو و لکم فی الارض مستقر و متاع الی حین* قال فیها تحیون و فیها تموتون و منها تخرجون؛ ما شما را آفریدیم؛ سپس صورت بندی کردیم؛ بعد به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده کنید!» آنان همه سجده کردند؛ جز ابلیس که از سجده کنندگان نبود خداوند به او فرمود: «در آن هنگام که به تو فرمان دادم، چه چیز تو را مانع شد که سجده کنی؟» گفت: «من از او بهترم؛ مرا از آتش آفریده ای و او را از گل!» فرمود: از آن مقام فرود آی! تو حق نداری در آن مقام تکبر کنی! بیرون شو که تو از افراد پست و بی مقداری! گفت: مرا تا روزی که برانگیخته می شوند مهلت ده! فرمود: تو از مهلت داده شدگانی! گفت: اکنون که مرا گمراه ساختی، من بر سر راه مستقیم تو در برابر آنان کمین می کنم! سپس از پیش رو و از پشت سرف و از طرف راست و طرف چپ آنان، به سراغشان می روم؛ و بیشتر آنان را شکرگزار نخواهی یافت! فرمود: از آن مقام با ننگ و عار و خواری و ذلت، بیرون شو! به یقین هرکس از آنان تو را پیروی کند، جهنم را از شما همگی پر می کنم!
ولی آدم! تو و همسرت در بهشت ساکن شوید! و از هر کجا که خواستید، بخورید، اما به این درخت نزدیک نشوید، که از ستمکاران خواهید بود! سپس شیطان آن دو را وسوسه کرد، تا آنچه را از اندامشان پنهان بود، آشکار سازد، و گفت: پروردگارتان شما را از این درخت نهی نکرده مگر به خاطر اینکه با خوردن آن فرشته می شوید، یا جاودانگی می یابید! و برای آنان سوگند خورد که من خیرخواه شما هستم.
بدین ترتیب، آنان را فریب داد، و هنگامی که از آن درخت چشیدند، شرمگاههاشان بر آنان آشکار شد؛ و شروع کردند به قرار دادن برگهای بهشتی بر خود، تا آن را بپوشانند. و پروردگارشان آنان را ندا داد که: آیا شما را از آن درخت نهی نکردم؟! و نگفتم که شیطان برای شما دشمن آشکاری است؟!
گفتند: پروردگارا! ما به خویشتن ستم کردیم! و اگر ما را نبخشی و بر ما رحم نکنی از زیانکاران خواهیم بود! فرمود: از مقام خویش فرود آئید، در حالی که برخی از شما نسبت به برخی دیگر، دشمن خواهید بود! و برای شما در زمین، قرارگاه و وسیله بهره گیری تا زمان معینی خواهد بود. فرمود: در آن زنده می شوید؛ و در آن می میرید؛ و از آن خارج خواهید شد.» (اعراف/ 25-11)
13- «قال ء اسجد لمن خلقت طینا* قال ارایتک هذا الذی کرمت علی لئن اخرتن الی یوم القیمه لاحـتنکن ذریــته الا قلیلا* قال اذهب فمن تبعک منهم فان جهنم آوکم جزاء موفورا* و استقز من استطعت منهم بصوتک و ا جلب علیهم و رجلک و شارکهم فی الاموال و الاولاد وعدهم و مایعدهم الشیطان الا غـــرورا* ان عبادی لیس لک علیهم سلطان و کفی بربک وکیلا؛ ابلیس گفت: آیا برای کسی سجده کنم که او را از خاک آفریده ای؟ سپس گفت: به من بگو، این کسی را که بر من برتری داده ای (به چه دلیل بوده است؟) اگر مرا تا روز قیامت زنده بگذاری، همه فرزندانش را، جز عده کمی، گمراه و ریشه کن خواهم ساخت! فرمود: برو! هر کس از آنان از تو تبعیت کند، جهنم کیفر شماست، کیفری است فراوان! هر کدام از آنان را می توانی با صدایت تحریک کن! و سپاه سوار و پیاده ات را بر آنان گسیل دار! و در ثروت و فرزندانشان شرکت جوی! و آنان را با وعده ها سرگرم کن! ولی شیطان، جز فریب و دروغ، وعده ای به آنان نمی دهد. تو هرگز سلطه ای بر بندگان من، نخواهی یافت! و همین بس که پروردگارت حافظ آنان باشد.» (اسراء/ 65-61)
14- «قال رب بما اغویتنی لازیــنـن لهم فی الارض و لاغوینهم اجمعین* الا عبادک منهم المخلصین* قال هذا صراط علی مستقیم* ان عبادی لیس لک علیهم سلطان الا من اتبعک من الغاوین* و ان جهنم لموعدهم اجمعین؛ ابلیس گفت: پروردگارا! حال که مرا گمراه ساختی، من نیز (نعمت های مادی) زمین را در نظر آنان زینت می دهم، و همگی را گمراه خواهم ساخت، مگر بندگان مخلصت را. فرمود: این راه مستقیمی است که بر عهده من است، تو بر بندگان من تسلط نخواهی یافت، مگر گمراهانی که از تو پیروی کنند، و جهنم میعادگاه همه آنان است.» (حجر/ 43-39)

منـابـع

سید مرتضی عسگری- عقاید اسلام در قرآن کریم- صفحه 118-125

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد