دیدگاه جواهر لعل نهرو در خصوص مذهب
فارسی 7435 نمایش | موضوع مذهب و پیشرفت از موضوعاتی است که بیشتر و پیشتر از آنکه برای ما مسلمانان مطرح باشد برای پیروان سایر مذاهب مطرح بوده است. بسیاری از روشنفکران جهان فقط از آن جهت مذهب را ترک کرده اند که فکر می کرده اند میان مذهب و تجدد زندگی ناسازگاری است. فکر می کرده اند لازمه دینداری توقف و سکون و مبارزه با تحرک و تحول است و به عبارت دیگر خاصیت مذهب را ثبات و یک نواختی و حفظ شکل ها و صورت های موجود می دانسته اند.
نهرو نخست وزیر فقید هند عقاید ضد مذهبی داشته است و بهیچ دین و مذهبی معتقد نبوده است. از گفته های وی چنین بر می آید که چیزی که وی را از مذهب متنفر کرده است، جنبه "دگم" و یکنواختی مذهب است.
نهرو در اواخر عمر در وجود خودش و در جهان یک (خلاء) احساس می کند و معتقد می شود این خلاء را جز نیروی معنوی نمی تواند پر کند. در عین حال از نزدیک شدن به مذهب به خاطر همان حالت جمود و یکنواختی که فکر می کند در هر مذهبی هست وحشت می کند. یک روزنامه نگار هندی بنام کارانجیا در اواخر عمر نهرو با وی مصاحبه ای به عمل آورده است (به فارسی چاپ شده است) و ظاهرا آخرین اظهار نظری است که نهرو درباره مسائل کلی جهانی کرده است.
کارانجیا آنجا که راجع به گاندی با وی مذاکره می کند می گوید: بعضی از روشنفکران و عناصر مترقی عقیده دارند که گاندی جی با راه حل های احساساتی و روش های معنوی و روحانی خود اعتقادات ابتدایی شما را به سوسیالیسم علمی متزلزل و ضعیف ساخت.
نهرو ضمن جوابی که می دهد می گوید: استفاده از روش های معنوی و روحانی نیز لازم و خوب است. من همیشه در این مورد با گاندی جی هم عقیده بودم و چه بسا که امروز استفاده از این وسایل را لازم تر می شمارم زیرا امروز در برابر خلاء معنوی تمدن جدیدی که رواج می پذیرد بیش از دیروز باید پاسخ های معنوی و روحانی بیابیم.
کارانجیا سپس راجع به مارکسیسم از وی سؤالاتی می کند و نهرو برخی نارسایی های مارکسیسم را گوشزد می کند و دوباره همان راه حل های روحی را طرح می کند. در این وقت کارانجیا به وی می گوید:
"آقای نهرو، آیا اظهارات شما که اکنون از مفاهیم راه حل های اخلاقی و روحی سخن می گویید میان جناب عالی با جواهر لعل دیروز (یعنی خود نهرو در زمان جوانی) تفاوتی به وجود نمی آورد؟ آنچه شما می گویید این تصور را ایجاد می کند که آقای نهرو در شامگاه عمرش در جستجوی خداوند بر آمده است. نهرو می گوید آری، من تغییر یافته ام، تأکید من بر روی موازین و راه حل های اخلاقی و روحی بدون توجه و نادانسته نیست..." سپس خود وی می گوید: "اکنون این مسئله پیش می آید که چگونه می توان اخلاق و روحیات را به سطح عالی تری بالا برد" و اینطور جواب می دهد: "بدیهی است برای این منظور مذهب وجود دارد، اما متأسفانه مذهب به شکلی کوته نظرانه و به صورت پیروی از دستورهای خشک و قالبی و انجام بعضی تشریفاتی معین پائین آمده است. شکل ظاهری و صدف خارجی آن باقیمانده است در حالی که روح و مفهوم واقعی آن از میان رفته است."
منـابـع
مرتضی مطهری- نظام حقوق زن در اسلام- صفحه 85-87
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها