نقش تعالیم اسلام در انقراض مزدکیان
فارسی 3095 نمایش | دین مزدک به وسیله نیروی نظامی و اعمال زور و خشونت فوق العاده بر حسب ظاهر درهم کوبیده شد، ولی مانند آتشی در زیر خاکستر همچنان باقی بود. مسلما اگر اسلام ظهور نمی کرد آیین مزدکی به واسطه خاصیت اشتراکی بار دیگر بروز می کرد و زبانه می کشید، زیرا علل و موجباتی که موجب پیدایش آن مذهب و گرایش سریع و عجیب مردم به آن بود، همچنان باقی بود.
دین مزدک از نظر اصول فکری و اعتقادی درباره جهان و خلقت و انسان، از دین زردشتی چیزی کسر نداشت، در همان سطح بلکه اندکی بالاتر بود، از این نظر جاذبه اش از سایر ادیان موجود کمتر نبود، و از نظر تعلیمات اجتماعی در جهت عکس آیین زردشتی بود که همواره طرفدار اقویا و صاحبان قدرت است و از این جهت در میان توده مردم جاذبه ای نیرومند داشت.
اثر زور و اعمال خشونت موقت است، عامل اصلی انقراض مزدکیان اسلام بود، اسلام که دین توحیدی بود، یک سلسله اصول و مبانی خاص در باره خدا و خلقت و انسان و حیات آورد که با عقاید مزدکی قابل قیاس نبود و در تعلیمات اجتماعی خود بر عدل و مساوات و برابری افراد و نژادها تکیه کرد، بدون آنکه افراط کاری های مزدکی را در برداشته باشد، قهرا هم از جنبه فکری و هم از جنبه اجتماعی از طریقه مزدکی جاذبه بیشتری داشت. توده مردم ایران به جای گرایش به طریقه مزدکی به اسلام که منادی توحید و عدل بود گرویدند.
علت اینکه مزدکی گری نیز مانند مانویت به کلی منقرض شد و حتی به صورت یک اقلیت مانند زردشتی گری باقی نماند، همان است که در علت انقراض مانویان گفته شده که: مسلمین مزدکیان را اهل کتاب نمی شمردند و برای مذهب آنها ریشه آسمانی قائل نبودند و مزدکی گری را مانند مانویگری نوعی "زندقه" به شمار می آوردند. این بود که آیین مزدکی نتوانست لااقل مانند زرتشتی گری به صورت یک اقلیت باقی بماند.
البته جنبه های افراطی مزدکی گری چه از جنبه های اخلاقی و زهد و ریاضت و چه از جنبه های اجتماعی و اشتراکی مطلق، عامل دیگری است برای انقراض کلی این آیین و این مسلک.
منـابـع
مرتضی مطهری- خدمات متقابل ایران و اسلام- صفحه 176-177
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها